خیانت پیشگی در ادبیات
دیدگاه هادی تقیزاده (نویسنده) درباره ی وضعیت نقد ادبی:

وضعیت نقد ادبی تاسفبار است
وضعیت نقد و نشریات به شدت خراب است، مشکل اصلی وجود مافیای ادبی است، نه تنها یک مافیا، بلکه چندین مافیا در فضای ادبی ما دیده میشود. هر کدام آنها هم گروه و دسته مشخص با تریبون و نیروی خود را دارند. این گروههای مافیای ادبی هر کدام پشت سر هم تبلیغ منفی میکنند. سانسور و پروسه فرهنگی نیز بر نویسندگان فشار میآورد، همه اینها وضعیت غیر قابل تحمل فعلی را به وجود آورده است.
ما برای اینکه نقد کتاب را از مرور کتاب جدا کنیم باید تعریف دقیقی از هر کدام ارائه بدهیم. در تمام دنیا رسم این است که در ابتدای چاپ کتاب یک مرور از کتاب منتشر میشود که شامل مشخصات ظاهری کتاب و یک نمای شماتیک از موضوع است که به چند نقطه قوت آن نیز اشاره میکنند اما نقد آن کاریست که «باختین» برای «داستایفسکی» یا «رابله» انجام داد.
بحث نقد خلاقه چیز دیگری است چه از زمان ساختارگراها و چه بعد از آن یعنی زمانی که وارد نئومارکسیست میشویم، نقد خلاقانه را میبینیم. به عنوان مثال نقد «لوکاچ» در مورد رمان تاریخی نقد است.
تعریفی که ما از نقد داریم تعریف درستی نیست
ما اصول نقد را نمیشناسیم، اصولی که پیروی میشود همان اصول نقد نحوی است. این سبک نقد از کارگاه گلشیری آغاز شد و تاکنون همچنان تکثیر میشود. هر گروه مجازی و هر مجله ادبی را که باز میکنید اول یک توضیح از رمان میدهند سپس یک نقد نحوی در ادامه اضافه میکنند. البته گاهی یک نقد ساختاری هم درباره اثر نوشته میشود، که باز همین نقد ساختاری هم عمیق نیست. به عنوان مثال روابط اجزا و وحدتشان را بررسی نمیکند و به چرایی آن نمیپردازد، در کل به موضوع شکلی نگاه میکند.
برخی افراد نیز کتاب دوستان و نزدیکان خودشان را میخوانند و در موردش ستایش مینویسد و وقتی کتاب را میخوانی متوجه میشوی که اینجور که آنها میگویند نیست. این نشان میدهد که تا چقدر ممکن است که اهل ادبیات به آن خیانت کنند، متاسفانه خیانت پیشگی در ادبیات عرف شده است.
منبع: ایسنا