صفرپژوهی؛ مهمترین ضعف در پژوهش (٢)
گفتوگو با حجت الاسلام رضا مختاری

گفتوگو از: سید مرتضی ابطحی
بخش قبلی را اینجا ببینید
- تنظیم پایاننامه و روال فعلی برای رتبه سطح سه و سطح چهار حوزه، آیا میتواند در رشد پژوهشی طلاب مفید باشد؟ در گزارشی که در شماره اول مجله خودتان یعنی کتاب شیعه از دیدار جمعی از فضلای حوزه علمیه قم با آیتالله العظمی سیستانی آورده بودید از ایشان نقل شده که گفته بودند: شما قصد داشتید دانشگاه را حوزه کنید ولی حوزه را به دانشگاه تبدیل کردید.
اصل اینکه طلبه بتواند بنویسد و پژوهش کند و با روش آشنا شود، لازم است؛ چه در قالب پایاننامه یا در قالب دیگر. ولی باید سعی کنیم به آفاتی که دانشگاه به آن دچار شده، مبتلا نشویم. اگر هدف کار، یاد گرفتن باشد، خوب است، ولی اگر هدف، رشد درجات مادی باشد، فایدهای نخواهد داشت. آقایی میگفت روزی در دانشگاه به استادی گفتند که شما استاد راهنمای فلان پایاننامه هستید و بیایید برای جلسه دفاع. او گفته بود که من یادم نمیآید که استاد راهنمای چنین پایاننامهای بوده باشم!
در قدیم هم پژوهش داشتهاند و نتیجه کار را پیش یکی از مراجع میبردند و مرجع اجازه امور حسبیّه یا اجازه اجتهاد به ایشان میداده است. و حتی گاهی بعضی علما خودشان پیشنهاد تحقیق به فضلا میدادند. مثلا مرحوم آیت الله بروجردی به آیت الله خادمی اصفهانی پیشنهاد کردهاند که شما موضوع ارث زوجه را بنویسید که دستخط ایشان در صفحه 64 کتاب فهرست مخطوطات آیت الله خادمی که ما چاپ کردهایم چاپ شده است. یا ایشان به آیت الله حاجآقا رضا صدر پیشنهاد کردهاند که موضوع ارث زوجه را بنویسید. ولی هدف، پیشرفت علمی بوده است نه توجه به مادیات.
- حال که بحث آیتالله سیستانی و حوزه نجف شد، خود شما وضعیت آینده پژوهش در حوزه نجف را چطور ارزیابی میکنید؟ به نظرتان آیا این حوزه که از فضای بازتری در مقایسه با حوزه قم برخوردار است، میتواند به نتایج برتر پژوهشی دست یابد؟
ما که دوگانگیای در حوزهها نداریم؛ این تفکرات قدیم را باید کنار بگذاریم. رقابتهایی که قدیم بوده، اشتباه بوده است و الان هم اگر کسی درصدد ایجاد دوگانگی باشد اشتباه میکند. در قدیم نجفیها به قمیها میگفتند شما خارج «منتهیالآمال» میخوانید و قمیها به آنها میگفتند شما «مفاتیحالجنان» میخوانید!
البته فضای آزادتر لزوما خوب هم نیست و برخی مفاسد و مضرات را هم به دنبال دارد. مثلا در قم ما نماز جماعتهای مرتب و منظمی در فیضیه یا حرم داریم. ولی در حرم سیدالشهدا اینطور نیست. وقتی ما رفتیم، سه نماز مغرب و عشا در آن واحد برگزار میشد که ما به آقای شیخ عبدالمهدی کربلایی هم پیشنهاداتی برای حل این مسأله دادیم. در صحن نجف اشرف هم اصلا نماز جماعت نبود و وقتی خدمت آیت الله سیستانی این موضوع را عرض کردیم، جواب ایشان این بود که این مسأله اختلافبرانگیز است و نتیجهاش همان وضعیت چند نماز کربلا میشود.
البته فضای آزاد علمی خوب است و همین کرسیهای آزاداندیشی که مقام معظم رهبری هم تأکید داشتند، خیلی خوب است و میتواند در مسائل علمی جوابگو باشد. در نظریات فکری هم گاهی برخی نظریاتی که در فضای آزاد مطرح میشود، «قربة الی الله» نیست و گاهی برای جذب روشنفکرها است و گاهی برای مریدپروری یا چیزهای دیگر. ولی حوزه نجف کمکم به جایگاه قبلی خودش بازمیگردد.
امروز حوزه قم آنقدر گسترش و عمق پیدا کرده که حوزه دیگری به این راحتی نمیتواند به این جایگاه برسد؛ ولی هر کس هم برسد، باز جای شکرش باقی است، چون هدف ما یکی است. دانشگاهها خواهرخواندگی برقرار میکنند و ما باید تمام حوزهها را برای هدف رشد شیعه متحد کنیم.
- به بحث اصلی بازگردیم؛ نگاه تاریخی در پژوهشهای دانشگاهی یک بحث مهم و جا افتاده است. تا جایی که من دیدم در بین برخی علمای سنتی حوزه قم و نجف نیز این مسأله به خوبی مورد توجه بوده است. شما جایگاه این مسأله را در نتایج عمیق از یک تحقیق تا چه حد موثر میبینید؟
هر تحقیقی باید به پژوهشهای قبلی متکی باشد و این شامل پژوهشهای حتی یک ماه پیش هم میشود. بنابراین باید احاطه کافی بر موضوع داشته باشیم. یکی از اشکالاتی که ما داریم، این است که ما از تجربیات گذشتگانمان استفاده نمیکنیم. مثلا نثر و ادبیات عربی علامه شرفالدین، درجه یک است و طراز اول محسوب میشود. آیا متولیان امر بررسی کردهاند که کسی مثل شرفالدین چطور ادبیات خوانده که به این قدرت ادبی رسیده که در جهان عرب، به کتابهایش اقبال شده است؟ قلم شرفالدین به قول برخی از اهل فن، مثل سرب مذاب آنقدر متقن و محکم است که مثل حلقههای زنجیری است که اگر بخواهی یک حلقه را برداری، کل زنجیر پاره میشود! ما از این تجربهها بهره نمیبریم.
- وجود کتابخانههای تخصصی را برای امر پژوهش چه اندازه لازم میبینید؟
وجود منبع برای کار تحقیقی، یکی از لوازم مهم است. مهمترین مجله شیعه در دوره اخیر، مجله «العرفان» لبنان است که نشر آن بیش از 100 سال ادامه داشت. اما در کدام کتابخانه ایران میتوانید یک دوره کامل آن را پیدا کنید؟ ما حدود 15 سال از این مجله را جمعآوری کردیم و به نورمگز (noormags.ir) هم دادیم و روی سایت قرار دادند. یا دوره کامل مجلات جهان عرب مثل «مجمع اللغة» مصر، «مجمع اللغة» دمشق، مجله اصلاح در هند و خیلی دیگر از این منابع در اختیار نیست و مهمترین ضرورت برای یک پژوهش خوب، منابع مهم است. البته این مشکل تا حدی حل شده است. مثل همین کار نورمگز؛ ولی باز به اندازه کافی کتابخانه تخصصی نداریم. البته چون حس و حال تحقیق نیست، شاید کسی بگوید همین اندازه کافی است. برای تهیه کتاب هم البته مشکل هست. چه نسخه خطی، چه چاپی؛ هر کدام مشکلاتی دارد.
- نشریات تخصصی هم البته در کنار روش تحقیق و منابع میتواند خیلی کارگشا باشد. چون در کار تخصصی تحقیقی، اطلاع از آخرین دستاوردهای فکری هم مهم است و هم خودش محرّک ذهن میتواند باشد.
نشریه تخصصی، هم لازم است و هم مفید؛ ولی به شرط اینکه شرایط لازم را داشته باشد. ما الان نشریه تخصصی داریم و خیلی از آنها هم درجه اول هستند، ولی یکی از آفاتی که نشریات ما به آن دچار شدهاند، اولا همان تکرار مکررات است و دیگر اینکه خیلی از این نشریات چون رتبه علمی-پژوهشی یا علمی-ترویجی گرفتهاند، انگیزه اصلی برای نوشتن در این نشریات، انگیزههای مادی شده است که مثلا رتبه دانشگاهی افزایش یابد یا حقوق، بیشتر شود؛ ولی انگیزه علمی مطرح نیست. حتی یکی از صاحبان این نشریات میگفت که ما 15 نسخه تکثیر دستی میکنیم و بیشتر کار، دیجیتال است. بنابراین هدف، رشد علم نیست. باید فاتحه علم و پژوهشی را که بخواهد به حقوق و مزایا بازگشت کند، از ابتدا خواند.
لذا من برای مجله «کتاب شیعه»، علیرغم اصرار دوستان برای رتبه دانشگاهی و حوزوی، اقدام نکردهام؛ و این کار هم به دو جهت بوده است: اولا برخی معیارهایشان معیارهای درستی نیست. مثلا دو مقاله نباید از یک نفر باشد. در صورتی که ممکن است یک نفر دو مقاله خوب داشته باشد و با این قانون مجبورند سراغ اسم مستعار بروند. مشکل دوم این است که آدم را به دروغگویی و دروغنویسی مجبور میکنند. چون باید لیست بلندی تهیه شود که مثلا این آقا از فلان کشور خارجی یا آن آقا از فلان دانشگاه عضو هیأت تحریریه هستند؛ در صورتی که همه اینها در حد حرف است و حداکثر در حد یک تماس و اعلام است و نه بیشتر. پژوهشهای ما برای ریشهکنی دروغ و اصلاح اخلاق است، ولی این کار عملا به دروغ میانجامد. یک معیار غلط دیگر هم این است که مصاحبه نباید باشد! در صورتی که ممکن است یک نفر قلم خوبی نداشته باشد، ولی میتواند مصاحبه کند.
- به عنوان سوال آخر اگر بخواهید نقدی به کارهای خودتان بکنید، چه نقدی میکنید؟
تجربهای که درباره کارهای خودم دارم و به رفقا هم سفارش میکنم، این است که نباید همزمان روی چند پژوهش کار کرد و باید یک کار را سر و سامان داد و بعد سراغ کار دیگر رفت. مثلا «سیمای فرزانگان»، علیرغم اینکه 26 بار چاپ شده، ولی هنوز کامل نشده است؛ یا سالها درگیر شرح حال شهید ثانی بودهام، ولی هنوز کامل نشده است. کارهای ناقص دیگر در کارهای فقهی هم مانده است.
- آقای شبیری درباره کتاب «جرعهای از دریا» گفتند جلد اول «جرعهای از دریا» غلطهایی دارد که استناد آنها به من درست نیست. ایشان گفتند که دلیل این مسأله هم این بود که این گفتهها را در مسیر از من شنیده بودند و ضبط درستی نشده است. درباره جلد دوم هم گفتند مشکلاتی بوده که گویا تصحیح شده است، ولی جلد سوم که قرار است چاپ شود را گویا پیش از چاپ برای تصحیح به ایشان دادهاید و مورد تأیید ایشان است.
بله. در چاپ اول، این مشکلات بود و در چاپ دوم تصحیح شد. البته مقداری از اشکالات طبیعی است. درباره جلد اول اگر میخواستیم این کار را برای تصحیح به ایشان بدهیم، موافقت نمیکردند و ما این کار را چاپ کردیم که کار راه بیفتد و چاپ بعدی با تجدید نظر چاپ شده است و اشکالات برطرف شده است. چون در پیادهسازی، گاهی این مشکلات پیش میآید. مثلا «فاضل قفقازی» را کسی که از نوار پیاده میکرده، فاضل خبازی شنیده است. ضمن اینکه در جلد دوم هم غلطهای جلد اول تصحیح شده است.
تمام این مطالب ضبط شده از ایشان، باید به مناسبت بحثی که مطرح میشود، ضبط شده و پیاده میشد که کار وقتگیری است و خود ایشان هم فرصت کمی دارند. مثلا جلد سوم را فروردین امسال به ایشان تحویل دادیم که تصحیح کنند، ولی هنوز چند صفحه از آن مانده، چون ایشان فرصت زیادی ندارند. ولی کار ما آماده چاپ است و منتظر تصحیحات ایشان هستیم. ما قصد پوشاندن مشکلات را نداریم. در کتابهای دیگر خودمان هم تکمیل و تصحیح را در جلدهای بعدی و چاپهای بعدی آوردهایم. حتی در جلد سوم هم که در راه است، اخطاء جلد دوم آمده است.
منبع: پایگاه مباحثات