پز دادن با اموات
روابط اجتماعی که هیچ رابطه مثبتی از دل آن بیرون نمیآید و آثار روانی مخربی نیز برجای میگذارد. دل سوزاندنهایی که خیلیها را گربانگیر خود کرده است، فخر فروختنهایی که شاید با زبان و شاید هم با رفتار اجتماعی صورت گیرد.

فخرفروشی، فارغ از نژاد و طبقه
قدیمها یادش به خیر، پز دادن و فخر فروختن تنها برای مسائل و داراییهای نادر اتفاق میافتاد، آن هنگامی که دل سوزاندنها، تفاخرها و پز دادنها از طبقه بالای جامعه به شهرنشینان پایین طبقه ابلاغ میشد.
اما امروز، امروز اوضاع متفاوت شده. البته تفاخرهای بالا به پایین همچنان به کار خود ادامه میدهند اما گروهها و خرده فرهنگهای فخر فروش به قوم جاهل قدیمی اضافه شدند. طبقه متوسط جامعه نیز این روزها کم فخرفروشی نمیکند!!!
این روزها هر کس احتمالاً چیزی دارد که با آن فخر فروشی کند
فخر فروشی فوتبالیست ها در اینستاگرام !
در جامعه فوتبال نیز هر چند وقت یکبار یک چیز مد می شود، یک مدت پورشه، یک مدت فلان مارک، یک مدت فیسبوک و اکنون هم اینستاگرام. بسیاری از فوتبالیست های لیگ برتری هم اکنون در اینستاگرام فعالند.
چنین تصور مکن که وضعیت موجود و این زندگی دنیایی که به آن عادت کرده ای تا ابد این گونه خواهد بود و تغییر و تحولی نخواهد یافت. ای انسان! این را بدان که ناگهان تغییری روی می دهد که تمام این جهان را بر هم می زند
تا اینجای کار که اشکالی ندارد اما برخی از فوتبالیست ها برای استفاده از این فضای مجازی دیگر شورش را در آورده اند. آنها کوچک ترین و جزئی ترین فعالیت های روزانه خود را بر روی اینستاگرام قرار می دهند و جدیدترین مدل لباس و اتومبیل خود را نیز در اینستاگرام به نمایش عموم می گذارند. گاهی اوقات به نظر می رسد اینستاگرام به ابزاری برای فخر فروشی برخی از فوتبالیست ها تبدیل شده است..
تفاخر حتی در علم هم جایز است
کار ما به جایی رسیده است که حتی ساحت مقدس علم را به این خصیصه نادرست انسانی خود گره زدهایم و پای آلودگیهای اخلاقی خود را به حوزه دانش هم باز کردهایم. این روزها پز دادن اسامی رشتههای دهان پر کن که چند دقیقهای طول میکشد، نام کامل آن را انسان بیان کند؛ شده است مایه مباهات. قدیمها اگر فخر فروشی علمی انجام میشد، در حد سطحی بود. به طوری که تنها دانشجو سر خود را بالا میگرفت و دانشگاه دولتی محل تحصیل خود را مایه مباهات خود میدانست. اما این روزها و به برکت مۆسسات علمی رشتههای دهان پر کن از جمله مهندسی...، مدیریت...و...شده است مایه مباهات.
دردهای تلخ امروز جامعه
اینکه امروز، آیا تمامی وسایل جهیزیه یک تازه عروس از یک برند است یا خیر؟ همه رنگ وسایل آشپرخانه هایمان با هم ست است یا خیر؟ ادکلن ما مارک است یا خیر؟ تبدیل به درد و دغدغهی جامعه شده است.
و هرکس هم که این موارد را داراست، راحت به خود اجازه میدهد آنها را پتک کرده و بر سر ضعیفان و افرادی که با آنها سر و کار دارد، بکوبد؟
اسامی عجیب و غریب تنها برای پز دادن
به قدری مصداقهای تفاخر و پز دادن در جامعه ما مسخره و عجیب به نظر میرسد که گاهی باید از گریههای این درد تلخ اجتماعی به خنده افتاد. برای مثال و متأسفانه اسامی فرزندان در جامعه ما نیز مایه مباهات و فخر شده است به طوری که هرچه نام کودک را عجیب و غریبتر بگذاریم، از کلاس اجتماعی بیشتری هم برخورداریم؛ و در این میان بسیاری از والدین فقط به لحن آوایی و زیبایی نام کودک خود توجه میکنند و فارغ از معنا آن را برای فرزند خود برمی گزینند و همین مسئله منجر به ورود اسامی بیگانه از فرهنگهای غربی، یونانی و حتی رومی شده است؛ و متأسفانه این مسئله کاملاً مغایر با روایات و تأکیدات پیشوایان ما در رابطه با نام گذاری فرزندان است به طوری که آن بزرگواران، انتخاب نام مناسب برای فرزند را حق کودک بر والدینش میدانند.
همچون اعراب زمان جاهلیت رفتار میکنیم!!
این روزها خیلی از مردم شهر ما از اعراب زمان جاهلیت هم ناپسندتر رفتار میکنند. اعرابی که مردگان خود را مایه مباهات و فخر بر سایر قبایل میدانستند. این روزها از مردههایمان بگیر و مراسم ختم و گل روی سنگ قبر گرفته تا ست بودن مارک حلقه عروس با ادکلنش برایمان مهم شده است.
ما هم همچون اعراب، نه به مردههایمان رحم میکنیم و نه به زندههایمان.
و خطاب به این ماجرا خداوند در انتقاد از فخرفروشی بر یکدیگر می فرماید «الهکم التکاثر» ، که متأسفانه پیرامون این مسئله در جامعه باید گفت: «کو گوش شنوای این آیه».
امان از دست این مردم
این روزها همه کار میکنند تا مصرف کنند تا آن طور زندگی کنند که مردم میخواهند. این مردم شدهاند ملاک همه انتخابهای ما، هنگام خرید لباس و یا انتخابها حتماً شده است که شما هم به خود بگویید مردم چه گویند
در پایان لازم به ذکر است، رفتن و گرفتار شدن در وادی تفاخر کنندگان همچون گردابی است که به سختی احتمال نجات فرد از آن وجود دارد. این روزها همه کار میکنند تا مصرف کنند تا آن طور زندگی کنند که مردم میخواهند. این مردم شدهاند ملاک همه انتخابهای ما، هنگام خرید لباس و یا انتخابها حتماً شده است که شما هم به خود بگویید مردم چه گویند. امان از دست این مردم! امان از این رواجهای غلط و سبک زندگیهای نادرستی که پیلهوار برای خود ساختهایم و همچون غاری در آن فرورفته و تمایل به بیرون آمدن از آن را هم نداریم.
یک بار هم به خود بگوییم، خدا چه میگوید؟
خداوند متعال به لطف و رحمت خود، در دعوت انسان به سوی بندگی خود، ابتدا او را از خواب غفلت بیدار می کند و او را این چنین خطاب قرار می دهد که: ای انسان! چنین تصور مکن که وضعیت موجود و این زندگی دنیایی که به آن عادت کرده ای تا ابد این گونه خواهد بود و تغییر و تحولی نخواهد یافت. ای انسان! این را بدان که ناگهان تغییری روی می دهد که تمام این جهان را بر هم می زند.
لازم به ذکر است که، انسان طبیعتاً وقتی با چیزی خو گرفت، چنان تصور می کند که هرگز از آن جدا نمی شود و آن چیز هرگز از بین نمی رود. انسانی که به دنیا و مال و ثروت و نعمت و امکاناتش دل خوش می کند و به آن ها خو گرفته است، کم کم فراموش می کند که روزی خواهد آمد و هر آن چه دارد تمام می شود و از بین می رود. این جاست که باید از خواب غفلت بیدار شود و به خود بیاید که چنین تصوری درست نیست. این وضعیت و زندگی روزی از بین می رود
منابع : بامداد ایمان/ سایت قطره/ تعامل نیوز