مردی به مغازه ای می رود. و می گوید: آقا چرا ماهی دودی نمی آورید؟ فروشنده می گوید: چون مغازه ی ما دودکش ندارد

یکشنبه ۴ دی ۱۳۹۰ - ۰۰:۰۰
لطیفه های عمو خندون
لطیفه های عمو خندون ماهی دودی مردی به مغازه ای می رود. و می گوید: آقا چرا ماهی دودی نمی آورید؟ فروشنده می گوید: چون مغازه ی ما دودکش ندارد. تقسیم روزی یک نفر به پیتزا فروشی می رود و هنگام سفارش دادن به فروشنده می گوید: لطفاً پیتزای مرا 8 قسمت کنید: دفعه ی قبل که 4 قسمت کردید سیر نشدم. زیر آب یک نفر می رود زیر آب استخر، کاشی های کف استخر را می شمارد. می پرسند: زیر آب چه کار می کردی؟ می گوید: آفرین به این کاشی کار. چه نفسی داشته! من یک ساعت زیرآب بودم، نتوانستم بیشتر از 20 تا کاشی را بشمارم. آرزوی کودکی اولی: تا به حال به هیچ کدام از آرزوهای کودکی ات رسیده ای؟ دومی: بله وقتی بچه بودم و مادرم موهایم را شانه می کرد آرزو می کردم که کاش کچل بودم . آموزش از مردی پرسیدند کباب را چطوری می پزند؟ مرد جواب داد:از آشپزی سر در نمی آورم آن را درست کنید خوردنش را به شما یاد می دهم! راننده ناشی یک نفر که تازه ماشین خریده بود به تعمیرگاه رفت و گفت: آقا لطفاً ببینید این ماشین چه اشکالی دارد که مدام به در و دیوار می خورد. بخش کودک و نوجوان تبیان منبع:سایت آل بیت ع مطالب مرتبط: بگو و بخند لطیفه های بامزه لطیفه های شیرین لطیفه های خنده دار خنده های یواشکی بخند، تا دنیا بهت بخنده

برچسب‌ها

پربازدیدها

پربحث‌ها