اول تبلیغ میشوند، بعد تعطیل!
سه سال تلاش ناکام

تهیهکننده مجموعه «قصههای خدا» در نشست مطبوعاتی که عصر دیروز در موسسه فرهنگی هنری تبیان برگزار شد با بیان این که پروژه «قصههای خدا» متوقف شده است، گفت: «این اثر نتیجه سه سال تلاش ما برای تربیت نیروهایی متعهد بود. زحماتی که به دلیل عدم توافق با صدا و سیما بر سر هزینهها به حالت تعطیل درآمده و در واقع سه سال زحمات ما از بین رفته است.» سلحشور درباره کمبود تولید آثار ارزشی در ایران اظهار کرد: «از کوزه همان برون تراود که در اوست. فیلمسازان درون خود را منعکس میکنند. اگر آنها به چیزی اعتقاد نداشته باشند مسلما نمیتوانند اثر موفقی درباره آن خلق کنند. فیلمسازان ما جز به روابط دختر و پسری و اکشن و آرتیست بازی کار دیگری بلد نیستند.» اظهارات و انتقادات سلحشور در حالی است که پیشتر این کارگردان در دیدار با وزیر ارشاد گفته بود: «از آنجا که در آیه آخر سوره یوسف خداوند میفرماید: در قصهای که عبرت آموز و خدامحور باشد و در آن دروغ نباشد در آن بسیاری از رحمت و هدایت و رستگاری قرار دادهایم. لذا ما از سالها پیش این آیه را معیار، هدف و مبنای سینمای مذهبی قرار داده و اثرات و برکات و عنایات خداوند را هم در آن دیدهایم. لذا بر آن شدیم تا مجموعهای با معیارهای واقعی، خدامحور، زیبا و تاثیرگذار به نام قصههای خدا بسازیم. این قصهها که در زندگی افراد مختلف اتفاق افتاده و موجب درس و عبرتآموزی است از مجموعه بسیار زیادی از قصهها که در گروههای مختلف ارزیابی شده انتخاب میشود.» و جالب اینکه سیدمحمد حسینی هم این گونه به این پیشنهاد واکنش نشان داده بود: «ما به بسیاری از کشورها که سفر میکنیم استقبال بینظیر و اثرات معنوی سریال حضرت یوسف(ع) را به خوبی مشاهده میکنیم. اگر نگاه اسلامی در فعالیتهای کاربردی جامعه فراگیر شود قطعا موجب برکات هرچه بیشتر این فعالیتها خواهد شد و اثرات آن را در جامعه و خانوادهها مشاهده خواهیم کرد.» حسینی در ادامه این دیدار ضمن ابراز خرسندی از موفقیت آثار این مجموعه از سلحشور تشکر و قدردانی کرده و قول مساعدت و همکاری هر چه بیشتر با این مجموعه را داد. با این همه اما روزگذشته خبر از تعطیلی پروژه «قصههای خدا» منتشر شد. این در حالی است که سلحشور همزمان پیشتولید سذیال حضرت موسی(ع) را هم در دستور کار دارد و هنوز سرانجام قطعی این پروژه هم مشخص نیست.
محسن علیاکبری که سالها بعنوان تهیهکننده تلاش داشت پروژه ابوطالب را به سرانجام برساند اما پس از ناکامی این پروژه سراغ پروژه های عظیم دیگری رفت؛ پروژههایی که هر کدام در مقطعی خاص محور توجه رسانه میشود و جالب اینکه نشانهای از به سرانجام رسیدن آنها نیست.
سهم ما از دوران پیامبر(ص)!
اما داستان پروژههای بزرگ اما ناکام به اینجا محدود نمیشود. یکی از واپسین پروژههای دینی- تاریخی که پس از سالها خبر لغو ساختش رسانهای شد پروژه «ابوطالب» به کارگردانی احمدرضا گرشاسبی و تهیهکنندگی محسن علیاکبری بود. آخرین خبر درباره این پروژه را خبرگزاری فارس این گونه منتشر کرد: «باوجود سرمایهگذاران خارجی تولید «ابوطالب» همچنان در هالهای از ابهام است.» گرشاسبی در این زمینه گفته است: «گروهی از یك كمپانی سرشناس تركیه اخیراً به ایران آمدند تا نیمی از هزینه پروژه ابوطالب را متقبل شوند، تهیهكننده ایرانی نیز حاضر به سرمایهگذاری برای نیم دیگری از اثر شد اما متاسفانه با اعمال نفوذ دوستان و مافیایی كه در سینمای ایران ایجاد كردند بازهم نتوانستیم فیلمنامه ابوطالب را به مرحله تولید برسانیم و تهیهكننده ایرانی كار منصرف شد.» وی در ادامه افزود: «گروه ترك از فیلمنامه استقبال كردند و برای انجام مذاكرات نهایی به ایران آمدند كه من بازهم با دربهای بسته مواجه شدم. اما گویا از دوران زندگی پیامبر شعب آن نصیب ما شده و ثروت خدیجهاش نصیب دوستان! البته معتقدم درسختیها و مرارتها انسان آبدیده خواهد شد.» گرشاسبی تأکید دارد: «متاسفانه این بار هم از سوی برخی از افراد كه ادعای روشنفكری دارند و از سوی نهادها و ارگانهای مختلف مورد حمایت قرار میگیرند ، با اعمال فشار و رایزنیهای متعدد جلوی ساخت این پروژه گرفته شد. اما من دست از تلاش برنخواهم داشت.» فیلمنامه «ابوطالب» قرار بود دوران زندگی پیامبر از پیش از تولد تا پایان دوران مكه را روایت كند که با توجه به اتفاقات اخیر و اشتغال گرشاسبی و علیاکبری به پروژههای دیگر سرانجام آن در هالهای از ابهام است.
چند هنداونه و یک دست!

محسن علیاکبری که سالها بعنوان تهیهکننده تلاش داشت پروژه ابوطالب را به سرانجام برساند اما پس از ناکامی این پروژه سراغ پروژه های عظیم دیگری رفت؛ پروژههایی که هر کدام در مقطعی خاص محور توجه رسانه میشود و جالب اینکه نشانهای از به سرانجام رسیدن آنها نیست. یکی از این پروژهها، فیلم سینمایی «استرداد» است که درست در روزهای انتشار اظهارات رئیسجمهور در مورد لزوم پرداخت غرامت از سوی کشورهای اروپایی به ایران از سوی علیاکبری رسانهای شد. اما نیت آن روز، مدتی مسکوت ماند تا چند ماه پیش که علیاکبری در گفتوگویی اعلام کرد مقدمات اولیه فیلم سینمایی «استرداد» انجام شدهاست. تهیهکننده «استرداد» گفته بود: «دو سال است که در حال پیگیری این فیلمنامه هستیم. علی غفاری برای کارگردانی این فیلم انتخاب شده و یک سال قبل پروانه ساخت آن صادر شده است. استرداد به موضوع غرامت جنگی که قرار بود توسط انگلیس، امریکا و شوروی برای جنگ جهانی دوم به ایران داده شود، میپردازد و مربوط به مقطع زمانی 1332 ست و به مفاسد اقتصادی در دوران پهلوی میپردازد.» علی اکبری با بیان اینکه من با تهیهکنندگی چند فیلم به صورت همزمان مخالفم خاطرنشان کرد: «تمام تمرکزم را گذاشتهام تا این فیلم به سرانجام برسد و در سینمای ایران به نمایش گذاشته شود.» به رغم این تأکید اما چندی بعد خبر پروژه دیگری به نام علیاکبری رسانهای شد؛ فیلم «یهود ستیز» با مضمون ضد صهیونیستی. مطابق خبرها این فیلم به نویسندگی و كارگردانی دیه دونه و تهیهكنندگی مشترك ایران و فرانسه جلوی دوربین خواهد رفت. علیاكبری اردیبهشت ماه امسال درباره نحوه همكاری ایران و فرانسه درباره ساخت فیلم گفته بود: «دوستانی از كشور فرانسه برای حضور در جشنواره 28 فیلم فجر (دو سال گذشته) به دعوت معاونت سینمایی به ایران دعوت شدند. این دوستان در حوزه كارهای نمایشی در فرانسه فعال هستند و آثار ضد صهیونیستی زیادی را در كشورهای مختلف از جمله فرانسه به روی صحنه بردند. در سفر اخیرم به كشور فرانسه نیز این گروه به كارگردانی دیه دونه نمایشی به نام «محمود» را روی صحنه داشتند كه با استقبال بسیار خوب مردم فرانسه از جمله جوانان مواجه بود. داستان این نمایش حول محور سخنان ضدصهیونیستی دكتر احمدینژاد در سازمان ملل بود و با استقبال خوبی مواجه شد و تعدادی از مردم ایستاده نمایش را دنبال میكردند.» علیاكبری درباره انگیزه ساخت فیلم و بودجه اختصاص یافته به فیلم توضیح داد: «بودجه فیلم به اندازه یك تله فیلم در نظر گرفته شدهاست و برای من سودآور نخواهد بود. از سوی دیگر برعهده گرفتن مسئولیت در این پروژه خطراتی را به همراه خواهد داشت زیرا در یك كشور خارجی (فرانسه) كه رئیسجمهور آن خود صهیونیستی است فیلمی با مضمونی ضدصهیونیستی را میخواهیم بسازیم قطعاً با خطراتی همراه خواهد بود اما همه را تنها به دلیل عقاید و عرق ملیام پذیرفتم.» جالب اینکه در همین گفتوگو علیاکبری از خرید فیلمنامهای دیگر از دیهدونه خبر داده و این گونه آن را تبلیغ کردهاست: «فیلمنامه «كد سیاه» را كه نوشته دیه دونه است را خریداری كردم. این فیلمنامه بسیار قوی و محكم است كه داستان آن به سال 1714 و رواج برده داری توسط صهیونیستها در اروپا میپردازد و به مبارزات علیه نژادپرستی اشاره دارد. به احتمال زیاد تمام صحنههای فیلم در جزیره قشم بازسازی شده و در جزیره قشم فیلمبرداری خواهد شد و كارگردان آن ایرانی خواهد بود. در فیلمنامه «كد سیاه» هیچ اشارهای به كشور خاصی در اروپا و یا مكان خاصی اشاره نشده است و تنها درباره رواج بردهداری در اروپاست كه پس از ساخت «یهودستیز» امیدواریم شرایط به گونهای مهیا شود كه آن را جلوی دوربین ببریم.» باید منتظر ماند و دید این تهیهکننده این پروژهها را به سرانجام میرساند یا همه آن ها به سرنوشت «ابوطالب» دچار خواهد شد!
حماسه ناتمام رستم و سهراب

این تبلیغ و ناکامی اما محدود به پروژههای دینی-تاریخی نبوده و نمونههای دیگری هم دارد. اگز پیگیر اخبار سینما بوده باشید حتماً به خاطر دارید که پس از اکران موفق فیلم «به همین سادگی» کارگردان جوان آن اعلام کرد قصد تغییر فای کاری دارد و به همین منظور فیلمنامهای درباره «حماسه رستم و سهراب» در دست گرفته است. رضا میركریمی آن زمان قصد داشت فیلمی بر اساس داستانهای شاهنامه با موضوع رستم و سهراب بسازد. این كارگردان در دی ماه 86 در این باره گفته بود: «سه سال است كه روی فیلمنامهای در زمینه شاهنامه با محوریت قصه رستم و سهراب كار میكنم. من قبل از ساخت فیلم «به همین سادگی» قصد ساخت آن فیلم را با همكاری سیما فیلم داشتم، ولی به دلیل این كه تولید چنین پروژهای نیاز به پروداكشن عظیمی به ویژه در زمینه جلوههای ویژه داشت و عدم ورود جدی سینمای ما به عرصه تولید صنعتی و عدم آشنایی با دانش جدید جلوههای ویژه تصویری، من را ترساند و این باعث شد تا من كارگردانی فیلم «به همین سادگی» را در برنامه خود قرار دهم و این كار را به زمانی دیگر موكول كنم.» میركریمی در ادامه، دلیل رویكرد خود به سمت ساخت پروژه «رستم و سهراب» و تغییر تصمیم خود را بازدید از كارگاه جلوههایویژه فیلم «ملك سلیمان» اعلام كرده و گفته بود: «بعد از شنیدن خبر توقف پروژه ملك سلیمان تصمیم گرفتم از كارگاه جلوههای ویژه این فیلم بازدید كنم. روز جمعه به این كارگاه رفتم و بخشی از قسمتهای تدوینشده فیلم را تماشا كردم كه برایم غرورآمیز بود. این موضوع كه سینمای ایران بعد از سالها دست به یك پوستاندازی سختافزاری زده، اتفاقی مبارك و تجربهای گرانبها است كه تا همین حد نیز از نظر كمی و كیفی قابلتحسین به نظر میرسد و به همین خاطر، به آقای شهریار بحرانی، مجتبی فرآورده، عبدالحمید قدیریان، حمید خضوعیابیانیه و دیگران كه در این صف شكنی برای سینمای ایران پیش قدم شدند و دانش فنی و صنعتی سینمایی را بومی كردند، باید تبریك گفت. دیدن این تجربهها و قدمهایی كه در زمینه بومی شدن این تخصص ضروری برای سینمای ایران انجام شده، باعث شد تا مجددا به فعال شدن این پروژه علاقهمند شوم و امیدوارم پس از اتمام تحقیقات نگارش و پیش تولید این پروژه را آغاز كنم.» با تمام این امیدواریها و اطمینان از کار اما شرایط برای ساخت این فیلم بازهم مهیا نشد تا میرکریمی فیلمنامه «یه حبه قند» را در دست بگیرد و فعلاً پروژه «رستم و سهراب» را در آرشیو بایگانی کند!
وعدههای امروز؛ ناکامیهای فردا!؟

اینها اما درباره گذشتهها بود. این روزها همزمان اخبرا بسیاری درباره پروژههای عظیم سینمایی و تلویزیونی منتشر میشود که البته تضمینی درباره سرانجام هیچ کدام نیست. از پروژه سینمایی حضرت «خدیجه(س)» که در دستور کار تیم سلحشور- شورجه قرار دارد گرفته تا سریال 10 میلیاردی امام رضا(ع) که باز هم تهیهکندگی آن را جمال شورجه بر عهدهدارد. همزمان خبرهایی هم درباره پروژه مبهم «کوروش کبیر» منتشر شدهاست که کماکان علی معلم و عزیز الله حمیدنژاد درباره مالکیت آن در مجادلهاند. جالب اینکه مسعودجعفری جوزانی که پیشتر علی معلم او را بعنوان کارگردان «کوروش کبیر» اعلام کردهاست یکسال پیش از این وعده ساخت سریالی درباره «پوریای ولی» را داده بود که هنوز خبری درباره سرانجام آن در دست نیست. از سوی دیگر جهانگیر الماسی هم برای چندمین بار از تکاپور خود برای ساخت «یاسهای پنهان» خبر داده و «مشکلات مالی» را بعنوان احتمال ناکامی کامل این پروژه اعلام کردهاست! در چنین شرایطی آیا تضمینی برای آینده این وعدههای بزرگ میتوان قائل بود!؟
فرآوری: امید صبوری
بخش سینما وتلویزیون تبیان
منابع: خبرگزاری سینمای ایران/ خبرگزاری فارس/ خبرگزاری مهر