سبد کتاب شهر براي مسافران
نگاهي به طرح کتاب در اتوبوس و مترو
هنگامي که اطلاع رسانيها کامل شد و مردم ياد گرفتند که اين کتابها براي اتوبوس است تا هر مسافري مطابق با ميل خودش کتاب دوست داشتنياش را انتخاب کند، ديگر اتوبوسهاي خصوصي جايگزين اتوبوسهاي دولتي و بليتي شد و طرح کتاب اتوبوس در نوع خودش بيفايده.

چهار مسافر در صندليهاي روبهروي هم در اتوبوس مينشينند. اين بار در سبدهاي کتاب شهر، چند جلد کتاب مختلف هست. هر کدام کتابي را بر ميدارند جز خانم ميانسالي که با حسرت به دست ديگران نگاه ميکند و بعد آرام به مسافر کنار دستش ميگويد: «من هم خيلي دلم ميخواست کتاب بخوانم. اما سواد ندارم.» باز هم به ياد کتاب و کتابخواني ميافتم اما اين بار متفاوت از هميشه. دغدغه کتاب عميقتر ميشود و به بيسوادي زني در پايتخت فکر ميکنم. بيسوادياش را زود فراموش ميکنم زيرا بعد از چند دقيقه ميبينم بيشتر مسافران در حال مطالعهاند. کتابهاي جيبي اتوبوس هم قصه خاص خودش را دارد. از سال 83 بود که تلاش براي اجراي اين طرح آغاز شد و در سال 85 نخستين کتابها به اتوبوسهاي شهر رسيد. در همان روزهاي اول بارها و بارها از مسافران اتوبوس شنيدم که کتابها را با خود به خانه ميبردند. زيرا فکر ميکردند شهرداري کتابهايي را به رايگان در اختيار مسافران قرار داده است. هنگامي که اطلاع رسانيها کامل شد و مردم ياد گرفتند که اين کتابها براي اتوبوس است تا هر مسافري مطابق با ميل خودش کتاب دوست داشتنياش را انتخاب کند، ديگر اتوبوسهاي خصوصي جايگزين اتوبوسهاي دولتي و بليتي شد و طرح کتاب اتوبوس در نوع خودش بيفايده. اگرچه گفته ميشود که در اتوبوسهاي بيآرتي نيز اين کتابهاي جيبي وجود دارد اما بر هيچ مسافر اتوبوس بيآر تي پوشيده نيست که در شلوغيهاي زياد اتوبوس با تعداد محدود کتاب عملا اجراي اين طرح به راحتي امکان پذير نيست. امروز هم که فقط در بعضي از خطها اتوبوس دولتي وجود دارد، کنار هر صندلي يک سبد کتاب شهر قرار دارد اما هرازگاهي در آنها کتاب اتوبوس ديده ميشود. گاهي اوقات سبد کتاب شهر تبديل به آشغالدانيهاي کوچک شده است. لذا برنامهريزي براي کتاب اتوبوس بايد همگام با تحولات اساسي شهر باشد. اگرچه حيدر کلهري، مدير امور کتابخانههاي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، در صحبتهايش ميگويد: طرح کتاب در اتوبوس ابتدا در 1000دستگاه اتوبوس اجرا شد، اما اکنون با تغيير کتابها و افزايش تعداد اتوبوسها سبدهاي کتاب هم افزايش يافته است. اين در حالي است که عدهاي پيشنهاد ميدهند طرح کتابهاي اتوبوس و مترو بايد به صفهاي نانوايي، مطب پزشکان، تاکسيها و... نيز برسد. گاهي اوقات پيشنهاد دادن کار بسيار سادهاي است حتي اگر از روي خلاقيت باشد.
امروز هم که فقط در بعضي از خطها اتوبوس دولتي وجود دارد، کنار هر صندلي يک سبد کتاب شهر قرار دارد اما هرازگاهي در آنها کتاب اتوبوس ديده ميشود.
اما وقتي ميبينيم طرحهاي اصلي نتوانستهاند خود را با تحولات شهر همگام کنند بايد در اين مورد تجديدنظر کرد. کتابهاي مترو نيز همزمان با کتاب اتوبوس به چاپ رسيدند. هادي رهنما، مدير واحد کتاب نشر شهر، ميگويد: عنوانهاي جديد کتابهاي مترو تا 51 شماره به چاپ رسيد. اما چاپ کتابهاي جديد مترو يک سالي است که متوقف شده است و امروز فقط کتابهاي قبلي تجديد چاپ ميشود. تاکنون 127 عنوان کتاب اتوبوس در تيراژ 50 هزار نسخه به چاپ رسيده که بعضي از آنها خلاصه همان کتابهاي مترو است.رهنما درباره موفقيت و تاثيرگذاري بعضي از کتابهاي مترو ميگويد: کتابهايي مانند فرهنگ آپارتمان نشيني تاکنون حدود 10 بار تجديد چاپ شدهاند. همواره در اين ميان سوال مهمي وجود دارد که چرا بعضي از آثار ناگهان ميتوانند به رشد خوبي دست پيدا کنند ولي وقتي با شهروندانمان صحبت ميکنيم، هيچ علاقهاي براي خوانش آن کتابها نميبينيم! يکي از مسافران مترو درباره کتاب مترو ميگويد: «اين کتابها معمولا محتواي آموزشي دارند. مثلا درباره سلامتي، فرهنگ استفاده از مترو و اينترنت، ضررهاي عمل زيبايي و.... است. علاوه بر اينگونه کتابها من باز هم ترجيح ميدهم کتابهايي را از خانه همراه خود بياورم و در مسير مطالعه کنم.»

چطور در اتوبوس مطالعه کنيم؟
وقتي صحبت از مطالعه در اتوبوس ميشود بايد به قطع کتاب و سايز فونتها و صفحه آرايي و.... توجه کنيم. سايز فونت کتابهاي اتوبوس بسيار ريز است. خطوط نزديک به هم نيز در همان وهله اول موجب ميشود تا عدهاي از مسافران از خواندن کتاب خودداري کنند. انتخاب قطع جيبي هوشمندانه است اما در شلوغيهاي زياد و بعضي مسيرهاي پر دست انداز چطور ميتوان به راحتي کتابي را خواند؟ هادي رهنما ميگويد که انتخاب سايز فونت و صفحه آرايي و... به عهده ما نيست. موسسه نشر شهر، وابسته به سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، فايل کتابهاي اتوبوس شهر را دريافت و فقط به چاپ ميرساند. شايد اگر بعضي از تنظيمات کتاب بر عهده اين انتشارات بود، به نتايج بهتري ميرسيديم.
از طرف ديگر بايد جنس اين کتابها بهتر از آنچه امروز هست، بشود هنوز فرهنگ کتابخواني و نگهداري از کتاب در اتوبوس نهادينه نشده است، کسي در اتوبوس از کتاب مراقبت نميکند. باران، آب و مواد خوراکي و... به راحتي کتاب را از بين ميبرد تا جايي که گاهي اوقات مسافران رغبت نميکنند کتاب را به دست بگيرند.
تنوع موضوعات، نويسندگان ناشناس
يکي از جنبههاي مثبت کتابهاي اتوبوس در موضوعات متنوعي است که براي آن در نظر گرفتهاند. از موضوعات مذهبي و ديني گرفته تا طنزهاي اجتماعي، معرفي اديبان و چهرههاي علمي، گزيدهاي از آثار ادبي مانند گلستان سعدي، داستانهاي کوتاه، مسائل علمي و....اگرچه بعضي از گزيدهها جالب است اما تمام اين کتابها مفيد نيستند. يکي از مسافران درباره کتابهاي طنز ميگفت: «من جوان هستم. نويسندگان کتابهاي طنز اتوبوس هم از ما جوانان سخن ميگويند. اما هيچ شباهتي بين من و دوستانم با دنيايي که در اين کتاب معرفي ميشود، وجود ندارد. چندين نمونه را امتحان کردهام. تصميم گرفتهام هر وقت کتاب طنزي را در سبد کتاب شهر ببينم، آن را انتخاب نکنم.»
اما نبايد از مهمترين مسئله غافل شد که چرا اين طرح فقط در تهران اجرا ميشود؟
ما طنزپردازان خوبي در کشورمان داريم که خصوصا در روزنامهها شهرت خوبي کسب کردهاند. سازمان فرهنگي هنري شهرداري هزينه فکري و مالي براي اين طرح انجام ميدهد، بهتر است از نويسندگان محبوب براي ترويج بهتر کتابخواني دعوت کند.
کودکان، قشر فراموش شده
بارها و بارها مسئولين مطرح کردهاند که فرهنگ مطالعه و کتابخواني بايد از دوران کودکي در شخص نهادينه شود. اوضاع خراب نشر کودک و نوجوان را نيز دائم ميشنويم. اما در کتابهاي اتوبوس کمتر اثري براي کودکان ديده ميشود. در حالي که با وجود چنين طرحهايي ميتوان به راحتي کودکان را به مطالعه تشويق کرد خصوصا اگر از ناشران موفق که با چاپ چنين آثاري در سطح جهان نيز آشنايي دارند، براي نوشتن و تصويرگري دعوت شوند، حتما هم به هدف افزايش سطح مطالعه دست پيدا ميکنيم و هم ناشران کودک ميتوانند فعاليتهاي بيشتري داشته باشند با رقابتهاي سالم. بخشي از مزيتها و کاستيهاي طرح کتاب اتوبوس و مترو را گفتيم. اما نبايد از مهمترين مسئله غافل شد که چرا اين طرح فقط در تهران اجرا ميشود؟
بخش کتاب و کتابخواني تبيان
منبع:تهران امروز/ حورا نژادصداقت