ارئه بهترین درمانها در کلینیک الهی!

باشگاه کاربران: همه ما وقتی بیمار میشویم به دنبال بهترین کلینیک و پزشک میگردیم تا هر چه سریعتر درمان شویم؛ غافل ازآنکه بهترین پزشک خداست و بهترین داروها، ادعیهاند و بهترین نسخه، تجویزی است که خداوند برای ما ارسال کرده است: یا من اسمه دواء و ذکره شفاء!
به کلینیک الهی رفتم تا چکآپ همیشگیام را انجام دهم، فهمیدم که سخت بیمارم
فشار خونم را گرفتند، معلوم شد که لطافتم پایین آمده
زمانی که دمای بدنم را سنجیدند، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم؛ تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود و آنها دیگر نمیتوانستند به قلب خالیام خون برسانند!
به بخش ارتوپدی رفتم؛ چون دیگر نمیتوانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم آخر میدانید! همین چند وقت پیش بود که بر اثر حسادت زمین خورده و چندین شکستگی پیدا کرده بودم
پس از مراجعه به بخش چشمپزشکی، فهمیدم که مشکل نزدیکبینی هم دارم؛ چون نمیتوانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم
زمانی که از مشکل شنواییام شکایت کردم، معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن میگوید، نمی شنوم!
خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانهاش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتم به محل کار یک قاشق آرامش بخورم: ((الا بذکر الله تطمئنّ القلوب))
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم
و زمانی که به بستر میروم، دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم!
امیدوارم خداوند نعمتهایش را اینگونه بر شما سرازیر کند:
رنگین کمانی در پس هر طوفانی که بر زندگی شما میوزد
لبخندی به ازای هر اشک
دوستی فداکار به ازای هر مشکل
نغمهای شیرین به ازای هر آه
و
اجابتی نزدیک برای هر دعا
سخن آخر آن كه عیب کارم در اینجاست که من «آنچه هستم» را با «آنچه باید باشم» اشتباه میکنم!
خیال میکنم آنچه باید باشم، هستم؛ در حالی که آن چیزی هستم که نباید باشم!
باشگاه کاربران تبیان ـ ارسالی از: bozorgtabar