سخنراني در مواقع حساس در شهر بزرگى سيل مىآيد. يک محل را آب فرا مىگيرد. خانهها ويران مىشود و تمام اثاث منزلها از ميان مىرود. بعضى از مردان و زنان و کودکان، بر اثر سيل، جان مىسپارند. اکثر اهالى، که زنده مىمانند، فاقد همه چيزند. نه غذا دارند نه لباس و نه لوازم زندگى. مردم مسلمان ساير محلات، به انگيزه ايمانى و انسانى، مصيبتزدگان را به منزل خويش دعوت مىکنند و هر يک، به نسبت ظرفيت منزل و تمکن مالى، صميمانه از آنان پذيرايى مىنمايند. سپس، کمکهاى موسسات خيريه و افراد نيکوکار مىرسد و از جهت لباس و روانداز و خواربار و همچنين از نظر طبيب و دارو تسهيلاتى فراهم مىآيد. روز جمعه فرا مىرسد. هم اکنون چند روز از واقعه سيل گذشته، مردم زيادى از اهل شهر، در معيت مهمانان سيل زده، براى اقامه نماز جمعه، عازم مصلى مىشوند. البته، خطيب، در چنين روزى لازم است پيرامون حادثه سيل و آسيب ديدگان سخنى بگويد و با آنان هم دردى نمايد و تذکراتى بدهد. خطيب بليغ و موقع شناس مىتواند حديث پنجم را که مذکور افتاد، سر آغاز سخن قرار دهد، و بگويد: عن على (عليه السلام) قال: لا يامن احد صروف الزمان و لا يسلم من نوائب الايام.(169) هيچ کس از تحولات روزگار ايمنى ندارد و از مصائب و ناملايماتش به سلامت نمىماند. پس از ذکر حديث، توضيح مىدهد که مصائب و بلايا، گاهى فردى است و گاهى جمعى، مصيبت فردى مانند تصادف، سوختگى، و سقوط و نظاير اينها. در يک شهر بزرگ، که حدود يک ميليون نفر در آن زندگى مىکنند، هر روز، بلکه هر ساعت، يک يا چند حادثه در آن روى مىدهد و دامنگير افراد مىشود. مصيبت جمعى مانند سيلى است که به راه افتاده، يک محل اين شهر را ويران کرده و هزاران نفر را آواره و بىخانمان نموده است. آن گاه خطيب مىتواند روى سه مطلب با حضار سخن بگويد: اول. به آنان مىگويد ريزش باران و وزش باد هم مانند طلوع و غروب آفتاب و رسيدن فصول سال، از عوامل مؤثر در حيات طبيعى و از جمله قوانين و مقررات تکوينى در نظام آفرينش است. اما گاهى پارهاى از عوامل موجب طوفان شود. اين قبيل حوادث و تحولات، مستند به عوامل طبيعى و مقتضيات روزگار است و طبق تعاليم اولياى دين، مردم بايد همواره مهياى اين قبيل حوادث و رويدادها باشند. در اين موقع، خطيب، براى آگاهى و آماده ساختن عموم حضار، مىتواند بعضى از روايات زمان را بخواند. دوم، خطيب مىتواند سيل زدگان را به يکى از تعاليم دينى، که مايه تسکين خاطر آنان مىشود، متوجه نمايد و آن اين که بگويد اين قبيل حوادث و رويدادها، براى مردم با ايمان، امتحان الهى است. اگر براى خدا در اين مصيبت صبر نمودند، در قيامت از اجر بزرگ او برخوردار مىگردند. اما اگر از خود جزع و بىتابى نشان دادند، ويرانىها بر اثر جزع جبران نمىشود و اموال از دست رفته بر نمىگردد، ولى بر اثر جزع، اندوه و مصيبتشان تشديد مىشود و در قيامت، از پاداش مصيبت زدگان صابر بىنصيب مىمانند. اغلبوا الجزع بالصبر فان الجزغ يحبط الاجر و يعظم الفجيعه.(170) با صبر و بردبارى، خويشتن را بر جزع پيروز نماييد. چه، آن که جزع و بىتابى، اجر را از ميان مىبرد و مصيبت را بزرگ تر مىکند. سوم. اين قبيل حوادث، در گذشته، نظاير فراوان داشته و در آينده نيز هم مانند بسيار خواهد داشت. شما بايد همت گماريد و تصميم بگيريد تا با سعى و عمل، خسارات ناشى از سيل را جبران کنيد. با کار و کوشش ويرانىها را آباد نماييد و شرايط را براى زندگى مرفه و نوين مهيا سازيد و برادران و خواهران مسلمان شما نيز، همان طور که در اين چند روز با شما همدردى نمودند، در آينده هم بايد با شما برادرى و همکارى نمايند تا هر چه زودتر مشکلاتتان حل شود و موجبات رفاه و آسايشتان فراهم آيد.