سخنرانی در مواقع حساس

چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۰:۰۰
سخنرانی در مواقع حساس
سخنراني در مواقع حساس در شهر بزرگى سيل مى‏آيد. يک محل را آب فرا مى‏گيرد. خانه‏ها ويران مى‏شود و تمام اثاث منزل‏ها از ميان مى‏رود. بعضى از مردان و زنان و کودکان، بر اثر سيل، جان مى‏سپارند. اکثر اهالى، که زنده مى‏مانند، فاقد همه چيزند. نه غذا دارند نه لباس و نه لوازم زندگى. مردم مسلمان ساير محلات، به انگيزه ايمانى و انسانى، مصيبت‏زدگان را به منزل خويش دعوت مى‏کنند و هر يک، به نسبت ظرفيت منزل و تمکن مالى، صميمانه از آنان پذيرايى مى‏نمايند. سپس، کمک‏هاى موسسات خيريه و افراد نيکوکار مى‏رسد و از جهت لباس و روانداز و خواربار و همچنين از نظر طبيب و دارو تسهيلاتى فراهم مى‏آيد. روز جمعه فرا مى‏رسد. هم اکنون چند روز از واقعه سيل گذشته، مردم زيادى از اهل شهر، در معيت مهمانان سيل زده، براى اقامه نماز جمعه، عازم مصلى مى‏شوند. البته، خطيب، در چنين روزى لازم است پيرامون حادثه سيل و آسيب ديدگان سخنى بگويد و با آنان هم دردى نمايد و تذکراتى بدهد. خطيب بليغ و موقع شناس مى‏تواند حديث پنجم را که مذکور افتاد، سر آغاز سخن قرار دهد، و بگويد: عن على (عليه السلام) قال: لا يامن احد صروف الزمان و لا يسلم من نوائب الايام.(169) هيچ کس از تحولات روزگار ايمنى ندارد و از مصائب و ناملايماتش به سلامت نمى‏ماند. پس از ذکر حديث، توضيح مى‏دهد که مصائب و بلايا، گاهى فردى است و گاهى جمعى، مصيبت فردى مانند تصادف، سوختگى، و سقوط و نظاير اين‏ها. در يک شهر بزرگ، که حدود يک ميليون نفر در آن زندگى مى‏کنند، هر روز، بلکه هر ساعت، يک يا چند حادثه در آن روى مى‏دهد و دامنگير افراد مى‏شود. مصيبت جمعى مانند سيلى است که به راه افتاده، يک محل اين شهر را ويران کرده و هزاران نفر را آواره و بى‏خانمان نموده است. آن گاه خطيب مى‏تواند روى سه مطلب با حضار سخن بگويد: اول. به آنان مى‏گويد ريزش باران و وزش باد هم مانند طلوع و غروب آفتاب و رسيدن فصول سال، از عوامل مؤثر در حيات طبيعى و از جمله قوانين و مقررات تکوينى در نظام آفرينش است. اما گاهى پاره‏اى از عوامل موجب طوفان شود. اين قبيل حوادث و تحولات، مستند به عوامل طبيعى و مقتضيات روزگار است و طبق تعاليم اولياى دين، مردم بايد همواره مهياى اين قبيل حوادث و رويدادها باشند. در اين موقع، خطيب، براى آگاهى و آماده ساختن عموم حضار، مى‏تواند بعضى از روايات زمان را بخواند. دوم، خطيب مى‏تواند سيل زدگان را به يکى از تعاليم دينى، که مايه تسکين خاطر آنان مى‏شود، متوجه نمايد و آن اين که بگويد اين قبيل حوادث و رويدادها، براى مردم با ايمان، امتحان الهى است. اگر براى خدا در اين مصيبت صبر نمودند، در قيامت از اجر بزرگ او برخوردار مى‏گردند. اما اگر از خود جزع و بى‏تابى نشان دادند، ويرانى‏ها بر اثر جزع جبران نمى‏شود و اموال از دست رفته بر نمى‏گردد، ولى بر اثر جزع، اندوه و مصيبتشان تشديد مى‏شود و در قيامت، از پاداش مصيبت زدگان صابر بى‏نصيب مى‏مانند. اغلبوا الجزع بالصبر فان الجزغ يحبط الاجر و يعظم الفجيعه.(170) با صبر و بردبارى، خويشتن را بر جزع پيروز نماييد. چه، آن که جزع و بى‏تابى، اجر را از ميان مى‏برد و مصيبت را بزرگ تر مى‏کند. سوم. اين قبيل حوادث، در گذشته، نظاير فراوان داشته و در آينده نيز هم مانند بسيار خواهد داشت. شما بايد همت گماريد و تصميم بگيريد تا با سعى و عمل، خسارات ناشى از سيل را جبران کنيد. با کار و کوشش ويرانى‏ها را آباد نماييد و شرايط را براى زندگى مرفه و نوين مهيا سازيد و برادران و خواهران مسلمان شما نيز، همان طور که در اين چند روز با شما همدردى نمودند، در آينده هم بايد با شما برادرى و همکارى نمايند تا هر چه زودتر مشکلاتتان حل شود و موجبات رفاه و آسايشتان فراهم آيد.

پربازدیدها

پربحث‌ها