صبح قبل از نماز مشاهده کردم که مرحوم میرزا در حال حرکت به طرف حرم مطهر کریمه اهل‌بیت، حضرت معصومه علیهاالسلام است و در حال زمزمه مى‌باشد. از پشت سر به ایشان نزدیک شدم و سعى کردم ببینم چه چیزى زمزمه مى‌کنند. دیدم آن بزرگوار به زبان آذرى خطاب به امام زمان ع

دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۰:۰۰
اعتکاف ‌از دیدگاه آیت‌الله العظمى میرزا جواد تبریزى
اعتکاف ‌از ديدگاه آيت‌الله العظمى ميرزا جواد تبريزى در آستانه ايام البيض و به مناسبت سنت حسنه اعتکاف که از توصيه‌هاى مؤکد نبى مکرم اسلام صلى‌اللّه‌عليه‌وآله بوده است، مجموعه‌اى از رهنمودهاى فقيه اهل‌بيت آيت‌الله‌العظمى حاج ميرزا جواد تبريزى قدس‌سره که توسط فرزند ارجمندشان جناب حجةالاسلام‌والمسلمين شيخ جعفر تبريزى بيان شده ، را در اختيار کاربران عزيز قرار مي دهيم. يکى از امورى که فقيه عالى‌قدر، ميرزا جواد تبريزى قدس‌سره به آن علاقه فراوان داشت، شب‌زنده‌دارى، توسل و مراسم معنوى و ملکوتى اعتکاف بود. شب‌زنده‌دارى، توسل و مراسم ملکوتى اعتکاف را در سازندگى و کسب معنويت و نيل به درجات کمال، مؤثر مى‌دانستند. ايشان در همان سنين جوانى، که در قم مشغول تحصيل بودند، علاوه بر شب‌زنده‌دارى و توسل، با عده‌اى از طلاب معتکف مى‌شدند و شيرينى آن روزها را تا آخرين لحظات عمر خود احساس مى‌کردند و آن روزها را بهترين دوران زندگى مى‌دانستند و مکرر مى‌فرمودند: » اشخاص، بخصوص طلاب بايد قدر جوانى خود را بدانند و در ايام تحصيل با جدّيت به درس اشتغال داشته باشند و در اين مدت، براى سازندگى معنوى و غلبه بر نفس اماره خود تلاش کنند. اعتکاف، توسل و شب‌زنده‌دارى فرصتى است الهى، جهت رسيدن به کمال و کسب درجات معنوى.« اگر ايشان شخصى ـبه خصوص طلبه جوان را در حال شب‌زنده‌دارى، توسل و يا اعتکاف مشاهده مى‌کردند، بسيار خوشحال مى‌شدند و مى‌فرمودند: فرزندم، با جدّيت درس بخوان و هنگامى که در مثل اين مکان‌ها هستى، از خدا کمک بخواه و اهل‌بيت عليهم‌السلام را واسطه قرار بده و به آنان متوسل شو، که آنان سفينه نجات‌اند. فرزندم، در مقابل انجام اين اعمال عبادى، توقعى نداشته باش و امر را به خدا واگذار کن و تنها با پروردگار منان معامله کن، چون کسانى که در راه تهذيب نفس و کسب کمال و تقرب به خداوند و رستگار شدن در آخرت گام برمى‌دارند، بايد مشکلاتى را تحمل کنند، زيرا دنيا دار امتحان است و هر کس به نحوى امتحان مى‌شود. در شب‌زنده‌دارى‌ها و توسلات و مراسم اعتکاف بايد دعا کرد. دسته‌جمعى دعا کنيد و دست‌هاى خود را خالصانه و با تواضع بالا ببريد و بگوييد: پروردگارا، آرزوى ما اين است که فقط به دين خدمت کنيم؛ ما را بپذير و ما را از مخلصين درگاه ولايتت قرار بده!» مرحوم ميرزا دوست داشتند، افراد در تمام مراحل زندگى خودشان مانند يک معتکف زندگى کنند و آن حالت معنوى که در اعتکاف حاصل مى‌شود را نقطه شروعى براى زندگى سالم و معنويت خود قرار دهند. انسان همواره بايد خدا را ناظر اعمال خود بداند، که اگر انسان بدين مرحله رسيد که خدا را ناظر دانست، ديگر آنچه را که در شب‌زنده‌دارى‌ها، توسلات و اعتکاف کسب کرده است از دست نخواهد داد. چه اشخاصى که به واسطه اين توسلات و شرکت در اين مجالس، به درجات عالى رسيدند و چه خدمت‌ها به دين کردند! عزيزان معتکف، هميشه از خدا بخواهيد که شما را لحظه‌اى به خودتان وامگذارد و همواره شما را تحت حمايت حضرت ولىّ‌عصر عليه‌السلام حفظ و هدايت نمايد. مرحوم ميرزا در مواقع مختلف مى‌فرمود: بايد مؤمنان، به خصوص طلاب، کارى نکنند که دل امام زمان عليه‌السلام به درد آيد. بدانيد هر کارى که مى‌کنيد، هر چند بسيار ناچيز، چه آن کار توسل يا دعا يا دفاع از مذهب يا تقويت عقيده و يا خدمت به مردم و... مى‌باشد، مد نظر امام زمان عليه‌السلام مى‌باشد و او ناظر بر اعمال است. عزيزانى که موفق به مراسم اعتکاف مى‌شوند، زياد توسل کنند. در اين مجالس بيشتر حالت التماس و گريه داشته باشيد و مجالس را با ذکر، دعا و بيان فضائل اهل‌بيت عليهم‌السلام بگذرانيد، چون معتکف با حضور خود در اعتکاف مى‌خواهد بگويد: خدايا، تو خود شاهدى که ما مى‌خواهيم آن‌گونه باشيم که تو دوست دارى، اما چه کنيم که گاهى شيطان بر ما غلبه مى‌کند و در آن لحظات به تو پناه مى‌بريم. در اين گونه جلسات ملتزم به دعاهايى شويم که خيلى‌ها آنها را خواندند و نتيجه گرفتند و چه مراتب معنوى خوبى کسب کردند و توفيق پيدا نمودند به دين خدمت کنند و اثرى از خود باقى گذارند. يکى از مؤمنان مى‌گفت: صبح قبل از نماز مشاهده کردم که مرحوم ميرزا در حال حرکت به طرف حرم مطهر کريمه اهل‌بيت، حضرت معصومه عليهاالسلام است و در حال زمزمه مى‌باشد. از پشت سر به ايشان نزديک شدم و سعى کردم ببينم چه چيزى زمزمه مى‌کنند. ديدم آن بزرگوار به زبان آذرى خطاب به امام زمان عليه‌السلام مى‌گويد: يا حجة ابن الحسن العسکرى عليه‌السلام، همان طور که علامه امينى قدس‌سره در مقابل ضريح مقدس اميرالمؤمنين على بن ابيطالب عليه‌السلام مى‌ايستادند و زمزمه مى‌کردند و اشک مى‌ريخت و مى‌گفتند: من سرباز شما هستم، من خادم شما هستم، من کوچک و ناچيزم، همان کلمات را من هم مى‌گويم و اين حکايت نشان‌گر ارتباط بالاى آن مرحوم با اهل‌بيت و روح والاى ايشان مى‌باشد که چگونه در هر فرصتى، ارتباط معنوى برقرار مى‌نمودند و با اخلاص، ائمه عليهم‌السلام را واسطه قرار مى‌دادند و از آنان مدد مى‌جستند. تنظيم براي تبيان حسن رضايي گروه حوزه علميه منيع حوزه نيوز

پربازدیدها

پربحث‌ها