عالم بى پروا تنها خود را به انحراف نمى‏كشاند كه دنيا پرستى و جاه دوستى او، در ديگران تاثير مى‏گذارد و حجابى براى شناخت اسلام مى‏گردد.

پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۰:۰۰
علی و عالم بی پروا
علي و عالم بي پروا عالم بى پروا تنها خود را به انحراف نمى‏کشاند که دنيا پرستى و جاه دوستى او، در ديگران تاثير مى‏گذارد و حجابى براى شناخت اسلام مى‏گردد. عمل تجسم انديشه و گفتار است و بيش از سخن و قلم در ترويج پيام نقش دارد. سخن زيبا اگر با کردار درست همراه نباشد، تاثيرى معکوس دارد در متون دينى، عالم بى عمل، مفسده و راهزن معرفى شده است. امام صادق(ع)مى‏فرمايد: « اوحى الله عز و جل الى داود(ع) لا تجعل بينى و بينک عالما مفتونا بالدنيا فيصدک عن طريق محبتى. فان اولئک قطاع طريق عبادى المريدين .» خداوند به داود(ع) وحى کرد: عالم فريب خورده دنيا را واسطه ميان من و خودت قرار نده که تو را از راه محبتم باز خواهد داشت. اين گروه راهزنان راه بندگانم هستند. و على(ع)، عالم بى عمل و فاسق را مفسدى خوانده که با رفتار خود مردمان را از راه حق، دور مى‏سازد. «قصم ظهرى عالم متهتک و جاهل متنسک. فالجاهل يغش الناس بتنسکه و العالم يغرهم بتهتکه.» عالم بى پروا و جاهل لجوج، کمر مرا شکستند. نادانان با کم خردى خود مردم را گمراه مى‏کنند و دانايان، با بى پروايى خود، مردم را فريب مى‏دهند. عالم بى پروا تنها خود را به انحراف نمى‏کشاند که دنيا پرستى و جاه دوستى او، در ديگران تاثير مى‏گذارد و حجابى براى شناخت اسلام مى‏گردد. از اين جهت، خطر عالم فاسد، از همه خطرها بيشتر است. امام خمينى مى‏فرمايد: « آنان که دين سازى کرده و باعث گمراهى و انحراف جمعيت انبوهى شده‏اند، بيشتر شان اهل علم بوده‏اند.بعضى از آنان در مراکز علم تحصيل کرده رياضتها کشيده‏اند. رئيس يکى از فرق باطله در همين حوزه‏هاى ما تحصيل کرده است لکن چون تحصيلاتش با تهذيب و تزکيه توأم نبوده، در راه خدا قدم بر نمى‏داشته... آن همه رسوايى بار آورده است. » از طرفى سيرت نيک عالمان، بيش از هر پيام ديگر توانسته است صلاح بيافريند. پيامبر(ص) مى‏فرمايد: انکم لن تسعوا الناس باموالکم بل تسعوهم باخلاقکم . با ثروت، نمى‏توانيد مردم را با خود همراه سازيد، با اخلاق آن را انجام دهيد. مقصود از اخلاق، خو گرفتن و آراسته شدن به زيباييهاى نفسانى است. بررسى جوامع اسلامى نشان مى‏دهد در سرزمينى که عالمى نيک سيرت در ميان مردم حشر و نشر داشته است، اهالى آن محل به صلاح گرويده‏اند. وجود شهرهايى که به دارالمؤمنين شهرت داشته‏اند معلول وجود حوزه‏هاى مهذب در آن شهرها بوده است. امام خمينى در اين باره مى‏فرمايد: «در بعضى از شهرستانها که تابستانها به آن جا مى‏رفتيم، مى‏ديدم اهالى آن جا بسيار به آداب شرع هستند. نکته‏اش اين بود که عالم صالح و پرهيزگارى داشتند. اگر عالم با ورع و درستکارى در يک جامعه و استانى زندگى کند، همان وجوداو باعث تهذيب و هدايت مردم آن سامان مى‏گردد. اگر چه لفظا تبليغ و ارشاد نکند.» شيخ محمد تقى نورى، پدر محدث نورى، از اسوگان اخلاق است. او در زادگاه خويش به منزله پدر همگان بود.بسيار مردمدار بود. به فقرا و بينوايان، توجه بسيار داشت و در تربيت طلاب سعى وافر. رسيدگى به طلاب را به امور اهل و عيالش مقدم مى‏داشت. کمالات معنوى اين مرد بزرگ، سبب شد که اقشار گوناگون به ايشان روى کنند مردمان شهر و روستا به آموزش مسائل دينى و کمالات اخلاقى روى بياورند به زيور اخلاق آراسته شوند. شيخ جعفر شوشترى، از علماى مهذب بوده که در تهذيب نفوس و ترويج اخلاق عمومى تأثير بسيار داشته است.درباره کتاب «منهج الرشاد» وى نوشته‏اند: «اين کتاب، علاوه بر کلمات نافعه و جملات بليغه، در قلوب مطالعه کنندگان خيلى موثر مى‏شود و سبب آن، اظهار کمال جناب شيخ است «صناعت وعظ و ملکه هدايت و ارشاد و علو نفس در مقام علم و عمل، که مثل آن، کمتر براى اقران آن «جناب، حاصل شده است و به همين سبب، آن جناب، صاحب انفاس قدسيه و کرامات عاليه بود.» شيخ ابراهيم مظفر، پس از به پايان بردن تحصيلات در نجف، براى نشر معارف و شرايع و اخلاق به بصره رفت. او، با رحمتهاى فراوان توانست تحولى موثر در اخلاق و عقايد بصريان به وجود آورد. مردم نيز، خدمات او را پاس داشته و قدردان او بودند. صاحب معارف الرجال، در سر توفيق وى نوشته است: طبقات گوناگون مردم، به او رو آوردند. زيرا به مردم طعام مى‏داد و در برخورد با آنان، گشاده رو بود و در خانه‏اش، همواره، به روى ميهمانان و ديگران گشوده بود. يا در سرّ توفيق شيخ حسن زاير، در تهذيب اخلاق مردم بصره نوشته‏اند: آن بزرگ، اهل عمل بود و واعظ نفسانى داشت و با هواى نفس مبارزه مى‏کرد. شهر کاشان روزگارى به دار المؤمنين معروف بوده و انسانهاى پارسا و با ورع بسيارى در آن ساکن بوده‏اند و حوزه‏اش عالمان و فضلاى بسيار داشته است. علت اساسى رشد مکارم اخلاق را در اين شهر، وجود عالم اخلاقى، ملا مهدى نراقى، مولف جامع السعادات دانسته‏اند. اين عالم برزگ، پس از پايان تحصيلات، به زادگاه خويش بازگشت و به تربيت مردم پرداخت. در شادى و غم همراه مردم بود و انبوه مشکلات و مصيبتهاب وارده بر وى، چون زلزله‏هاى شديد کاشان، از دست رفتن دوستان و فرزندان، مهاجرت جمع بسيارى از ياران، نا امنى و... نتوانست در اراده آهنين اين مرد، خللى ايجاد کند و با ملکه نفسانى که در حضرتش وجود داشت، همه ناراحتيها را به جان خريد و شمه‏اى از اخلاق پيامبرانه‏اش را به نمايش گذارد. به برکت زحماتش، حوزه کاشان سامان گرفت و به پايگاه علم و عبادت شهره گشت. منبع: فصلنامه حوزه تنظيم: نقدي-حوزه علميه تبيان
  • [placeholder]
  • [placeholder]

پربازدیدها

پربحث‌ها