بدون تردید، امروز حوزة‌علمیّه در آستانه تحولی عظیم قرار دارد. این تحول، صرف نظر از اینکه چه تعریفی از ابعاد و غایات آن داشته باشیم، حرکتی پردامنه و گاهی بلند و اقدامی حیاتی است که تحقق آن، عزمی راسخ و همتی بلند و می‌طلبد.

پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۸ - ۰۰:۰۰
سرمایه‌های حوزه از اسراف تا مدیریت
سرمايه‌هاي حوزه از اسراف تا مديريت بدون ترديد، امروز حوزة‌علميّه در آستانه تحولي عظيم قرار دارد. اين تحول، صرف نظر از اينکه چه تعريفي از ابعاد و غايات آن داشته باشيم، حرکتي پردامنه و گاهي بلند و اقدامي حياتي است که تحقق آن، عزمي راسخ و همتي بلند و مي‌طلبد. حوزه اگر اين عزم و همت را در خود مي‌بيند که به صورت جدي به طراحي و اجراي «الگوي جامعه تحول» بپردازد،‌ بايد تمام دارايي و سرمايه خود را براي رسيدن به اين مهم به کار گيرد. حتي نگاهي گذرا به حجم موجودي‌هاي حوزه، انسان را به اعجاب وا ‌مي‌دارد؛ پشتوانة عظيم شخصيتي و علمي سلف، مجموعة بزرگ علماي پاک و بي‌بديل،‌ انبوه فضلا و اساتيد و پژوهشگران دانشمند و آمادة خدمت، فرصت تاريخي تشکيل حکومت اسلامي، نهادهاي مختلف علمي و فرهنگي،‌ و بالاخره تودة‌ بزرگ طلاب جوان و تازه نفس، فقط بخشي از سرمايه‌هاي ظاهري حوزه هستند. اما نکتة قابل توجه در اين بحث، نوع نگاه و نحوة برخورد حوزه با اين سرمايه‌هاست؛‌ متأسفانه بايد اذعان کرد حوزه نتوانسته از اين حجم عظيم دارايي‌ها به خوبي استفاده کند؛ چه بزرگاني که به صرف ابزار نظري شاّذ طرد شدند؛ چه بسيار نخبگاني که ـ در عين نياز حوزه به آنها ـ جذب دانشگاه گرديدند؛ چه مصلحان صادقي که مأيوس و منزوي گشتند؛ و چه فرصت‌هايي که حوزه نتوانست از آنها بهره گيرد.... به نظر نگارنده، اين مديريت ناصحيح بر سرمايه و دست و دلبازي در خرج کردن آن، به سه عامل اصلي باز مي‌گردد: 1. مديريت اين حجم از سرمايه، آن هم در بستري از شرايط خاص درون و بيرون حوزه، کاري بس پيچيده و دشوار است. 2. رويش‌هاي مستمر در طول تاريخ حوزه، ما را به ادامة اين روند، دل‌خوش کرده و اطمينان داريم همواره اين سرمايه‌ها خود به خود به موجودي حوزه اضافه خواهند شد؛ پس دغدغه‌اي جدي براي حفظ و بهره‌برداري صحيح از آنها نداريم و مي‌پنداريم هرچه از دست بدهيم، به زودي جايگزين آن را خواهند داشت. 3. حوزه آنگاه به تک‌تک دارايي‌هاي خود، به عنوان يک فرصت خواهد نگريست که بخواهد با برنامه‌اي جامع، دست به کاري بزرگ بزند. فقط در اين فرصت است که تمام اين دارايي ها به طور جدي مورد توجه قرار مي‌گيرند و در پرتو آن هدف، جهت گرفته و جايگاه واقعي خود را مي‌يابند. بي‌شک تا ابعاد آن کار بزرگ مشخص نشود، نياز مبرّم به ذرّه ذرّه موجوديهايمان را نخواهيم فهميد. حال، به طرح نکته اصلي اين يادداشت مي پردازيم و آن، اينکه در بيانات مختلف رهبر معظم انقلاب، ويژگي‌هاي نسل جوان حوزه‌ها اين چنين برشمرده شده است: «سبک بال و کمربسته و عاشق و صادق»؛ «منشأ اميد و شور و نشاط و تحرک»؛ «نوآور و مبتکر»؛ «آماده براي تلاش» و «محور اميدها و انرژي‌هاي بالفعل و بالقوّه حوزه». به راستي در کدام مجموعه از جوانان، چنين شاخصه‌هايي يک‌جا و آن‌هم در حدّ و اندازه‌اي که امروز در حوزه‌ها مي‌بينيم،‌وجود دارد؟ حوزه از اين انباشت شور و نشاط و طراوت چه بهره‌اي خواهد برد؟ انرژي‌، تلاش و نوآوري‌هاي فرزندان نوپاي حوزه در چه جهتي صرف خواهد شد؟ آيا مي توان از اين امتيازات به راحتي گذشت؟ آيا مي توان براي طلاب جوان، سهمي وافر در تحول حوزه در نظر نگرفت؟ آيا عدم توجه جدي به طلاب جوان، به عنوان سرمايه‌اي عظيم و بي‌بديل، اسراف در سرمايه‌هاي حوزه نيست؟! منبع:خشت اول تنظيم:نقدي گروه حوزه علميه

پربازدیدها

پربحث‌ها