مولكول آلاينده اي كه امروز از كارخانه يا منبع آلوده كنندة ديگري مثلاَ در اروپا، وارد محيط مي شود اگر تجزيه نشود يا تغيير شكل ندهد احتمالاَ بعد از چندي مي تواند در رية انسانهايي كه در قلب جنگلهاي آفريقا يا دشتهاي وسيع آسيا زندگي مي كنند وارد شود .

سه‌شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۸ - ۰۰:۰۰
رادیواکتیویته و محیط زیست(2)

راديواکتيويته و محيط زيست(2)

راديواکتيويته و محيط زيست

مسأله آلودگي يكي از مهمترين و حادترين مسائل ناشي از تمدن انساني در جهان امروز به شمار مي رود چرا كه از اعماق چند هزار متري زمين گرفته تا معادن ، آبهاي تحت الارضي، بيوسفر، تروپوسفر و حتي در داخل هواپيماهاي بلند پرواز و جو خارجي زمين ، چرخه و سيستم حيات را مورد تهديد قرار داده است . مولكول آلاينده اي كه امروز از كارخانه يا منبع آلوده كنندة ديگري مثلاَ در اروپا، وارد محيط مي شود اگر تجزيه نشود يا تغيير شكل ندهد احتمالاَ بعد از چندي مي تواند در رية انسانهايي كه در قلب جنگلهاي آفريقا يا دشتهاي وسيع آسيا زندگي مي كنند وارد شود .

در اين قسمت به بررسي اثرات بيولوژيکي راديواکتيو بر محيط زيست خواهيم پرداخت.

اثرات بيولوژيكي

بديهي است كه نگراني اصلي از راديونوكلوئيدها آلودگي زنجيره غذايي مربوط به انسان است. تعداد كمي از راديونوكلوئيدها از اهميت ويژه‌اي برخوردارند و آنهايي هستند كه در زنجيره غذايي و اثرات زيستي دخالت دارند يا ايزوتوپهاي مواد غذايي ضروري هستند و يا رفتار شيميايي مشابه مواد غذايي ضروري از خود نشان مي‌دهند. بعضي از راديونوكلوئيدها به مانند اورانيوم و پلوتونيوم به علت اينكه ممكن است همراه گردوغبار مورد استنشاق قرار گرفته و در ريه‌ها تجمع نمايند، نگران كننده هستند.

حادثه چرنوبيل

راديونوكلوئيدها در غلظت زياد مسموميت حاد ايجاد مي‌كنند. حساسيت تشعشعي يك بافت مستقيماً با فعاليت تقسيم سلولهاي آن متناسب است. (اينكه فعالانه در حال تقسيم هستند يا نه) و آسيب كروموزومي علت مرگ سلولي است، بنابراين كار اعضاي مختلف بدن در زمان‌هاي مختلف پس از تماس با اشعه يا با ميزان‌هاي متفاوت تماس با اشعه متوقف مي‌شود. بعد از اينكه تمام بدن به ميــــــزان 5-2 گري در معرض اشعه X قرار گرفت، به عنوان مثال، در مدت دو روز نقص در لنفوسيت‌ها مشاهده مي‌شود، در حالي كه كاهش در اريتروسيت‌ها به مدت 2-3 هفته ديرتر اتفاق مي‌افتد. در پستانداران به ميزان 6 تا 10 گري منجر به نقص در بافت‌هايي مي‌شود كه سلول‌هاي خوني را توليد مي‌كنند 10 تا 50 گري باعث اختلالات روده‌اي مانند اسهال و استفراغ و بيشتر از 50 گري باعث ايجاد سندرم اعصاب مركزي نظير لرزش – تشنج و بي‌حالي مي‌شود.اين اثرات احتمال دارد فقط در حوادث انرژي هسته‌اي يا جنگ اتفاق بيفتد. نگراني اصلي در مورد تماس با سطوحي از اشعه است كه منجر به اثرات مزمن جسمي (اثر بر سلولهاي بدن) و يا ژنتيكي (اثر بر سلولهاي جنسي)، مي‌گردد. اثرات جسمي اثراتي هستند كه منجر به انواع مختلف سرطان مي گردد. اثرات ژنتيكي ، اثرات و ناهنجاريهايي هستند كه در نتيجه پرتوافكني اندامهاي تناسلي والدين، در نسل بعدي ايجاد مي‌گردد. به دليل اينكه چنين شرايطي به طور طبيعي مدت مديدي پس از تماس با اشعه ظاهر مي‌شوند، مربوط كردن آنها به يك حادثه در تماس با اشعه مشخص، بسيار مشكل است.

ارگانيسم‌هاي آبزي كه در زير محل تخليه ايستگاه‌هاي توليد نيروي هسته‌اي با مؤسسات تحقيقاتي زندگي مي‌كنند، بيشتر در معرض اثرات مزمن طولاني مدت اشعه قرار دارند. ماهي‌هاي يك رودخانه مجاور آزمايشگاه ملي اوك‌ريج (Oak Ridge) در ايالات متحده كه روزانه در معرض 6/0 تا 6/3 ميلي‌گري از اشعه ناشي از رسوبات قرار گرفته بودند، تخمهايي بزرگتر از اندازه متوسط با شيوع بالايي جنين غير عادي توليد كرده بودند. به علت نگراني اثر تجمعي، توزيع راديونوكلوئيدها در آبهاي پذيرنده پسابهاي ناشي از تأسيسات هسته‌اي به دقت رديابي مي‌شود.

 به هر حال، پايش تمام سيستم‌ها عملي نيست و معمولاً يك يا دو راه كه براي انسانها مهم هستند، وجود دارد كه به نام راه‌هاي بحراني ناميده مي‌شوند. اگر آلودگي راديونوكلوئيد در تمام راه‌هاي بحراني كنترل شود، آن‌گاه كنترل كافي در ساير راه‌ها قابل حصول است.

راه‌هاي بحراني و اعضاي بحراني (آن اعضايي كه اشعه دريافت مي‌دارند يا بيشترين ميزان تماس را دارند) پس از انجام يك مطالعه كه معمولاً به طرق مختلف در آزمايشگاه انجام مي‌گيرد، مشخص مي شوند. پس ظرفيت محدود كننده محيط با مقايسه‌اي كه با استانداردهاي اوليه پرتودهي و براساس غلظت بحراني به ازاء ميزان واحد پرتوگيري انجام مي گيرد، تنظيم مي‌شود.

راديواکتيويته و محيط زيست

اعضاي بحراني ممكن است اعضايي باشند كه متوسط دريافت اشعه را دارند يا بعضي اجزاء زنده اكوسيستم كه از راديونوكلوئيدها متأثر مي‌شوند يا در تغذيه انسان مهم هستند.

به طور مثال در پايين دست يك ايستگاه نيروگاه هسته‌اي در رودخانه كلمبيا ملاحظه شد كه آب داراي ماده بحراني است و جمعيت انساني از طريق خوردن ماهي در معرض آن قرار گرفتند. غلظت متوسط در آب رودخانه پايين‌دست نيروگاه حـــدود 6/5ميلي بكرل در ميلي‌ليتر و غلظت متوسط در گوشت ماهي سفيد 9 بكرل در گرم بود.

فاكتورهاي غلظت از آب به ماهي در تابستان حدود 5000 اما در زمستان كمتر از يك برآورد شده بود در آن گونه ماهي‌هايي كه بيشترين تعداد خورده شده بود، متوسط غلظت اشعه 5/1 بكرل در گرم بود. يك شخص كه 200 وعده غذايي ماهي در يك سال مصرف كند (حدود 40 كيلوگرم ماهي) در استخوانش كه عضو بحراني است، اشعه‌اي به ميزان 3 ميلي‌ليتر سيورت كه 20 درصد حد ساليانه است، (لووز 1993) دريافت خواهد كرد.

از بررسي حوادث موجود تخليه راديونوكلوئيدهاي ناشي از عمليات عادي صنايع توليد نيروي هسته‌اي به نظر مي‌رسد كه اثرات قابل اندازه‌گيري روي گياهان و جانوران يك ناحيه وجود نداشته باشد؛ ولي وجود پتانسيل‌هاي زياد فاكتورهاي تجمعي ميزاني از راديو اكتيويته در ارگانيسم‌هاي غذايي باعث مي شود كه ميزان اشعه ورودي به بدن براي انسانها از طريق كميسيون بين‌المللي حفاظت و بهداشت پرتوها محدود شود.

تيجه‌گيري نهايي

اينكه پس‌مانده‌هاي عادي آزادشده از نيروگاهــــهاي هسته‌اي براي محيط طبيعي يا بشر زيان‌آور باشند، مشخص نشده است و به نظر مي‌رسد كه تكنولوژي هسته‌اي در مقايسه با مولدهاي مصرف‌كنندة سوخت فسيلي كــــه  اکنون مورد استفاده هستند داراي آسيب هاي کمتري باشد.

 

مژده اصولي

پربازدیدها

پربحث‌ها