ظریفی با عربی همراه شد در آن اثنا از او پرسید : چه نام داری ؟ گفت : مطر ، یعنی باران . پرسید : کنیت تو چیست ؟ گفت : ابوالغیث ، یعنی پدر باران . پرسید : پدرت چه نام دارد . گفت : فرات . پرسید : کنیت او چیست . گفت : ابوالفیض یع...

دوشنبه ۸ مهر ۱۳۸۱ - ۰۰:۰۰
لحظه ای صبر كن
لحظه ای صبرکن ظریفی با عربی همراه شد در آن اثنا از او پرسید : چه نام داری ؟ گفت : مطر ، یعنی باران . پرسید : کنیت تو چیست ؟ گفت : ابوالغیث ، یعنی پدر باران . پرسید : پدرت چه نام دارد . گفت : فرات . پرسید : کنیت او چیست . گفت : ابوالفیض یعنی پدر آب روان پرسید : نام مادرت چیست . گفت : سحاب یعنی ابر – پرسید : کنیت او چیست . گفت : ام البحر : یعنی مادر دریا گفت برای خدا ، لحظه ای باش تا زورقی پیدا کنم وگرنه در همراهی با تو غرق خواهم شد . لطایف الطوایف

برچسب‌ها

پربازدیدها

پربحث‌ها