طلبه باید هنر تشخیص بدعت ها و تحریف ها را داشته باشد و عقربه های حساسیت علمی او، نسبت به کجی ها،تاویلها و استنادات ناروا واکنش نشان دهد

شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۰:۰۰
از مهارتهای طلبگی
از مهارتهاي طلبگي يکي از مهم‌ترين مهارت‏هايي که يک طلبه بايد به دست آورد، هنر فهم آموزه‏هاي ديني است يکي از مهم‌ترين مهارت‏هايي که يک طلبه بايد به دست آورد، هنر فهم آموزه‏هاي ديني است. «تفقه» مقوّم هويت روحاني و از ذاتيات شخصيت صنفي اوست و اگر حد نصاب دين‏شناسي و آگاهي از معارف اسلام در کسي نباشد، اطلاق «روحاني» بر او مَجاز يا دروغ است! يعني طلبه هم بايد با آموزه‏هاي اصيل دين آشنا باشد و هم آموزه‏هاي تقلبي مشابه را بشناسد و هنر تشخيص بدعت‏ها و تحريف‏ها را داشته باشد و عقربه‏هاي حساسيت علمي او، نسبت به کجي‏ها، انحرافات، تأويل‏ها و استنادات ناروا واکنش نشان دهد. اين ويژگي، هم چهره اثباتي و هم چهره سلبي دارد؛ يعني طلبه هم بايد با آموزه‏هاي اصيل دين آشنا باشد و هم آموزه‏هاي تقلبي مشابه را بشناسد و هنر تشخيص بدعت‏ها و تحريف‏ها را داشته باشد و عقربه‏هاي حساسيت علمي او، نسبت به کجي‏ها، انحرافات، تأويل‏ها و استنادات ناروا واکنش نشان دهد. سرمايه‏هاي حوزه علميه بايد براي انتقال اين مهارت به طلبه اختصاص يابد و طلبه نيز موظف است همه نعمات الهي از زمان، توان، انرژي، عمر، نشاط و استعدادي که در اختيار دارد، را صرف همين هدف کند تا تجهيزات لازم براي پاسداري از پيکره دين و جلوگيري از ورود هرگونه آسيب اجتماعي به آن را داشته باشد. بدين ترتيب، هر چه طلبه در تشخيص انحرافات دقيق‏تر باشد و قدرت حدس لوازم و فروعات مخفي گزاره‏ها را پيش از بروز آسيب، بيشتر داشته باشد، کارآمدتر و ارزنده‏تر است. امام صادق (ع) از قول پيامبر اسلام (ص) فرمودند: يحمِلُ هذَا الدّينَ في کلِّ قَرنٍ عُدولٌ ينفونَ عَنهُ تَأويلَ المُبطِلين وَ تَحريفَ الغالينَ وَ انتِحالَ الجاهِلينَ(1)؛ رادمرداني، در هر عصر بار دين را به دوش مي‏کشند و تأويل اهل باطل و تحريف اهل غلو و استناد نارواي اهل جهالت را از دين نفي مي‏کنند. فَضلُ العالِمِ عَلَي العابِدِ بِسَبعينَ دَرَجَةً بَينَ کلّ دَرَجَتَينِ حُضرُ الفَرَسِ سَبعينَ عاماً وَ ذلک أنَّ الشَّيطانَ يضَعُ البِدعَةَ لِلنّاسِ فَيبصِرُها العالمُ فينهي عَنها وَ العابِدُ مُقبلٌ عَلي عِبادَتِهِ لايتَوَجَّهُ لَها وَ لايعرِفُها(2)؛ فضيلت عالم نسبت به عابد، هفتاد درجه است که ميان هر دو درجه، معادل هفتاد سال مسير يک اسب تيز رو فاصله است و اين بدان جهت است که شيطان ميان مردم بدعت مي‏گزارد که عالم آن را مي‏شناسد و از آن نهي مي‏کند، در حالي که عابد به عبادت خويش مشغول است و به آن بدعت توجهي ندارد (و اگر توجهي کند) آن را نمي‏شناسد. .................................................................................. تنظيم براي تبيان قاسم زاده گروه حوزه علميه (1) رجال کشي ص4، و نيز کافي ج 1 ص 32. (2) روضه الواعظين ص 12.

پربازدیدها

پربحث‌ها