کد:
7707
پرسش
من نسبت به اسلام مشكل دارم و نمی توانم آن را بفهمم لطفا مرا با دینم اشنا كنید چرا من فكر می كنم مسیحیت دین بهتری برای زندگی كردن می باشد . لطفا مرا از این دوگانگی و سرگردانی نجات دهید.
لطفا مرا در مورد مراحل خروج از دین راهنمایی كنید.
پاسخ
برادر بزرگوار!
مقتضیات عصر و زمان ما، یك سلسله پرسش های جدید و به تبع تردیدها را به وجود آورده، كما این كه پرسش های كهنه و فراموش شده را نیز از نو مطرح ساخته است. اما نباید از این شك و تردید ها و پرس و جوها متأسف و نگران بود؛ جای هیچ گونه ناراحتی نیست. زیرا شك مقدمه یقین، و پرسش مقدمه وصول، و اضطراب مقدمه آرامش است. شك معبر خوب و لازمی است، هر چند منزل و توقفگاه نامناسبی است.
اسلام كه این همه دعوت به تفكر و ایقان می كند، بطور ضمنی می فهماند كه حالت اولیه بشر، جهل و شك و تردید است و با تفكر و اندیشه صحیح باید به سر منزل ایقان و اطمینان برسد. حیوان شك نمی كند، ولی آیا به مرحله ایمان و ایقان رسیده است؟ او شك نمی كند و لذا به ایمان دست نمی یابد.
آن آرامش، آرامشی پست تر از شك است، بر خلاف آرامش اهل ایقان كه بالای والاتر از شك می باشد.
بگذریم از افراد معدود مؤید من عند الله، دیگر اهل ایمان، از منزل شك و تردید گذشته اند تا به مقصد ایمان و ایقان رسیده اند. پس صرف شك نباید دلیل بر انحطاط و انحراف تلقی شود.
مسلماً این نوع شك از آرامشهای ساده لوحانه ای كه بسیار دیده می شود، پایین تر نیست.
آنچه می تواند مایه تأسف باشد این است كه شك یك فرد او را به سوی تحقیق واندارد. (ر.ك. به "مجموعه آثار" شهید مطهری ج1، ص37-38)
بحمدالله شما در خانه شك آرام نگرفته اید و روانه وادی تحقیق شده اید و این جای بسی خوشحالی است. یقین بدانید كه عاقبت جوینده یابنده بود و حتماً به یقین خواهد رسید.
اما راستش برای ما جای تعجب است كه چرا شما پیرامون یك مسأله خیلی روشن شك كرده اید؟ زیرا بر همه عالم و آدم روشن است كه مسیحیت دین زندگی نیست و همه كسانی كه با این دین آشنایی دارند به این موضوع توجه و اذعان دارند. به عنوان نمونه به مطلب زیر بسنده می شود.
برتراند راسل می گوید: تعلیمات كلیسایی، بشر را میان دو بدبختی و حرمان قرار می دهد یا بدبختی دنیا و حرمان از نعمتهای آن و یا بدبختی و حرمان از آخرت و حور و قصور آن.
می گوید: از نظر كلیسا انسان الزاماً باید یكی از دو بدبختی را تحمل كند: یا به بدبختی دنیا تن دهد و خود را محروم و منزوی نگه دارد و در مقابل در آخرت و جهان دیگر از لذتها برخوردار گردد، یا اگر خواست در دنیا از نعمتها و لذتها بهره مند باشد، باید بپذیرید كه در آخرت محروم خواهد ماند.
"راسل" از كسانی است كه این تعلیم كلیسایی سخت او را آزار می داده است و شاید همین تعلیم غلط تاثیر فراوانی در گرایشهای ضد دینی او داشته است.»
(مجموعه آثار شهید مطهری، ج1، ص563)
این در حالی است كه اسلام نه تنها مسائل زندگی و مسائل معنوی را با یكدیگر متناقض نمی داند، بلكه از یك سو مسائل معنوی را وسیله سازش بیشتر با یك محیط زندگی سعادتمندانه، و از سوی دیگر دنیای آباد را ابزار ترقی در معنویات معرفی می كند.
خلاصه اینكه پرسیده اید چرا من فكر می كنم مسیحیت برای زندگی بهتر است؟
پاسخ ما این است كه با توجه به اینكه دنبال حقیقت هستید و از قبول حقیقت استقبال می كنید به نظر می رسد تنها عاملی كه باعث شده این شك برای شما حاصل شود كمبود شناخت شما نسبت به تعالیم و آموزه های این دین است؛ زیرا هر چند مسیحیت اصیل یك دین توحیدی الهی است، اما آنچه در كتب مقدس مسیحیت موجود است پیام الهی نیست، بلكه دیدگاه كسانی است كه این كتابها را جمع آوری كرده اند و تازه ارباب كلیسا هم به خرافات آنها افزوده اند.
در خاتمه تذكر نكته ای لازم است، و آن این كه مواظب باشید احیانا عملكرد بد مسلمانان شما را از اسلام دور و نسبت به آن بدبین نكند. اسلام را به درستی بشناسید، و سعی كنید مسلمانان را به عمل به تعالیم اسلامی دعوت كنید.
اما خروج از دین در صورتی است كه كسی با علم و آگاهی به اینكه چیزی از ضروریات دین است آن را انكار كند، به نحوی كه انكار او به انكار خدا و رسول او بازگردد. اما اگر غیر از ضروری دین را انكار كند و یا ضروری دین را از روی ناآگاهی انكار نماید، از دین خارج نخواهد شد.
ضمنا احكام ارتداد و خروج از دین تنها بر كسی بار است كه از سر عناد و دشمنی، و نه شبهه، از دین خارج شده باشد.
خدا نگهدار شما.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
دوشنبه 29/2/1382
| پاسخ :
دوشنبه 29/2/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
62 بار