کد:
53626
پرسش
لطفا"شرك را تعریف نموده و حد ومرز آن را
تعیین فرمایید.
با تشكر
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
شرك، شریك قائل شدن برای خدای متعال است، و دركات آن به ازاء درجات توحید متفاوت است؛ یعنی هر مرتبه از توحید كه اثبات كنید مقابلش مرتبه ای از شرك است كه همان عدم پذیرش توحید است.
برای نمونه مراتب توحید و شرك را می توان این چنین برشمرد:
1. توحید ذاتی، یعنی یكی از دانستن خداوند بعنوان خالق اشیاء، كه نقطه مقابلش پذیریش خالق های دیگر است؛ مثلا در ثنویت خدایی خالق خوبی ها است، و خدایی خالق شرور و بدی ها.
2. توحید در صفات، یعنی این كه همه صفات باری تعالی عین همند(علم او عین قدرت او و آن عین حیات او و ...)، و دیگر این كه همه آنها هم با ذات خداوند اتحاد دارند، و جدای از ذات نیستند. در مقابل آن شرك در صفات است.
لازمه عدم قول به توحید صفاتی، آن است كه خداوند مركب باشد؛ و تركیب مساوق با امكان است و با واجب الوجود بودن خدا سازگار نیست.
به تعبیر شهید مطهری این شك بین عوام رایج نیست و تنها بین برخی متكلمان رایج است؛ مثل نظر اشاعره در باره "قدماء ثمانیه" كه هشت صفت قدیم را مستقل از ذات خدا برای او فرض می كنند.
3. توحید در ربوبیت كه یعنی این كه پرورش دهنده همه عالم خداست، و غیر از خلق عالم، لحظه به لحظه حیات و بودن را به آن افاضه می كند، و آنها را به مقصد نهایی شان هدایت می كند.
توحید در ربوبیت، به دو قسم ربوبیت تكوینی و ربوبیت تشریعی تقسیم می شود. مراد از ربوبیت تكوینی افاضه حیات و خلق مدام است، و مراد از ربوبیت تشریعی قانونگذاری خداوند می باشد، كه بنا بر توحید در ربوبیت تشریعی حق تشریع و قانوگذاری منحصر در خداوند است.
در نقطه مقابل، شرك در ربوبیت تكوینی و تشریعی است، یعنی كسی خالق را خداوند بداند، ولی اداره و تدبیر امور عالم را، استقلالا مربوط به غیر خدا كند؛ مثل این كه بگوید خداوند عالم ماده را آفرید، ولی این دیگر حركت مكانیكی یا دینامیكی موجود درعالم ماده است كه تدبیر می كند و كار را جلو می برد، و خداوند در آن نقشی ندارد.
شرك در ربوبیت تشریعی هم یعنی این كه قانونگذاری غیر از خدا، به طور مستقل از او، برای بشر و زندگانی او قائل شویم؛ چه این قانونگذار یك نفر باشد(دیكتاتوری)، چه اكثریت(دمكراسی غربی).
دراین باره كتاب "فلسفه حقوق بشر"، تألیف آیةالله جوادی آملی رجوع فرمایید.
4. توحید عبادی یعنی فقط و فقط ذات ربوبی سزاوار پرستش وعبادت است، ولاغیر. در مقابل این شرك در عبادت است كه عبادت و پرستش غیر خدا را شامل است.
5. توحید افعالی، یعنی این كه همه تأثیرات عالم بالاصاله از آن خدای متعال است، و بالعرض و المجاز از آن اشیاء و افراد و روابط علت ومعلول مادی. حتی صنایع و اختراعات بشر اولا و بالذات فاعلش خدای متعال است، و بالعرض و ثانیاً انسان. در نقطه مقابل آن شرك در تأثیر است؛ مثل تأثیر استقلالی قائل شدن برای برخی اشیاء و یا افراد و بتها و ...
بعضی از این اقسام توحید مطلقا لازم است تا شخصی در جرگه مؤمنین و موحدین جای گیرد. توحید در خالقیت و عبادت و ربوبیت جزء این دسته است. اما مثل توحید افعالی خود مراتبی دارد كه بعضی مراتب آن هم شرط ایمان است، ولی مراتبی از آن چنین نیست، ولو شرط كمال توحید می باشد.
لذا است كه شرك به دو شكل شرك جلی و خفی تقسیم می شود. شرك جلی آن است كه انسان را از دائره توحید خارج می كند؛ ولی شرك خفی موجبات نقصان ایمان را فراهم می كند.
وقتی امیرالمؤمنین(ع) می فرماید كه شرك از راه رفتن مورچه سیاه در شب سیاه، بر روی سنگ سیاه مخفی تر است، منظور حضرتش همین شرك خفی است.
مطالعه كتب ذیل را در این باره به شما توصیه می نماییم.
"معارف قرآن"، ج1(خداشناسی) استاد محمد تقی مصابح یزدی، "توحید در نظام عقیدتی و ارزشی"، استاد محمد تقی مصباح یزدی، "جهان بینی توحیدی"(جلد اول از مجموعه مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی شهید مطهری).
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
جمعه 22/12/1382
| پاسخ :
يکشنبه 2/1/1383
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
56 بار