• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 50481

پرسش

لطفا بفرمائید شیخ جعفر شوشتری كه بوده وصاحب چه كتابهایی میباشد

پاسخ

دوست گرامی - با سلام
ذیلا" زندگینامه مرحوم آیة الله شیخ جعفر شوشتری ( 1303 ـ 1230 ـ هـ.ق) از نظر شما می گذرد.
ولادت :
شیخ جعفر شـوشتـرى در سال 1230 هـ.ق در شهر شوشتر متـولد شد. ایـن تاریخ، از نوشته میرزا محمد همدانى بر مـى آید كه قـدیـمى تریـن شرح حال او را به نام ( غنیمه السفر) نوشته است وى در ایـن كتاب، كه در 1303 هـ.ق نـوشته عمـر آن مـرحـوم را هفتـاد و سه سـال بیـان مـى كند.
تحصیلات :
شیخ، در اوان عمر بـراى تحصیل علـم، همراه پـدرش به نجف اشرف رفت. ایـن سفـر، در زمانـى بـود كه شیخ مرتضـى انصارى در رأس حـوزه علمیه نجف اشـرف بـود. در سـال 1255 هـ.ق به شـوشتر بـازگشت، رساله عملیه منهج الـرشاد را نـوشت، و حسینیه اى در شوشتر بنا كرد.
اساتید :
اساتیـد شیخ كه در كتب رجال و تاریخ به آنها اشاره شـده عبـارت است.
1 ـ شیخ اسمـاعیل كـاظمـى، فـرزنـد صـاحب مقـابیس.
2 ـ شیخ محمد حسن صاحب جواهر.
3 ـ شیخ مرتضى انصارى.
4 ـ شیخ علـى بـن جعفـر كـاشف الغطـا.
5 ـ شیخ حسـن بـن جعفـر كاشف الغطـا صـاحب ( انـوار الفقاهه) .
6 ـ شیخ راضى نجفى.
7 ـ شیخ محمد حسین صاحب فصول.
شاگردان :
فقهاى بسیارى از محضر با بركت شیخ كسب فیض نموده اند كه براى تبرك و تیمن اسم چند نفر از آنان را ذكر مى كنیم.
1 ـ میرزا محمد همدانى.
2 ـ مرحـوم سید عبدالصمد جزایرى.
3ـ آقا میـرزا ابـراهیـم.
4 ـ آخـونـد ملا احمـد نـراقـى.
5 ـ مـرحـوم شیخ علـى بـن رضـا كـاشف الغطـا.
تألیفات :
آثارى از شیخ بر جاى مانده كه هر كدام، دلیلـى بر علـو مقام علمـى و عملـى آن عالـم ربـانـى است. از آن جمله :
1 ـ منهج الـرشاد.
2 ـ الخصایص الحسینیه: ایـن كتاب، در پى رویاى صادقه شیخ بـوده است.
3 ـ دمع العین.
4 ـ لوائح اللواحین.
5 ـ فیوضات مسعودیه .
6 ـ الدر النضید فى خصایص الحسیـن الشهید.
7ـ اصـول دیـن.
8 ـ مجالس المـواعظ.
9 ـ فواید الشماهد و نتایج المقاصد.
خصوصیات اخلاقى :
محدث نورى در (دارالسلام )، به نقل از خـود آن مـرحـوم آورده كه : بعد از فراغ از تحصیل و حصـول درجه اجتهاد از نجف اشـرف، به وطـن خـویـش مـراجعت و مشغول به تبلیغ احكام بـودم. و چون در وعظ و منبر مهارتى نداشتـم، ماه مبارك رمضان از تفسیـر صافـى، و ایام عاشـورا از روى كتـاب روضه الشهدا ملا حسین كاشفـى قرائت مـى كردم. سال اول به ایـن منـوال گذشت و محرم رسید. شبى فكر نمودم تا كى از روى كتاب بخوانـم. در ایـن خیال رفتـم كه دیگر از كتاب در منبر مستغنى شـوم. ملول شده به خواب رفتم. در خواب دیدم گویا (كربلا) هستـم و همان موقعى است كه حضـرت اباعبـدالله (علیه السلام) در آن سـرزمیـن نزول اجلال فرموده.(مـن در خیمه آن حضرت رفته، سلام كردم. حضرت مرا در نزد خویش نشاند, و به حبیب بـن مظاهر اسدى فرمـود كه : فلانى میهمان ماست اما از آب چیزى نزد ما نیست، ولى آرد و روغن داریـم، بر خیز و طعامـى بـراى او تهیه كـن. در آن دم، حبیب بـر خاسته طعامـى درست نموده، آورده جلـو من گذاشت. مـن چند لقمه كـوچكى از آن طعام تناول كردم و از خـواب بیدار شـدم. اینك از بركت آن طعام به اخبـار مصـایب و لطـایف و كنـایات آثـار ائمه صلـوات الله علیهم اجمعیـن مطلع گشته ام.
شیخ، در زهد و تقـواى خـود، راه سلوك شرعى یعنى تبعیت محض از آیات قـرآن و كلمات خـانـدان وحـى را پیـش چشـم داشت. لذا بـا صوفیان بشدت در تعارض و تضاد بـود، چرا كه آنان با راههاى خود سـاخته بـدعت آلـود، مـردم را از راه حق منحـرف مـى كنند.
اما بیان رسـا و بلیغ شیخ در مـواعظ و بیانات منبـرى كه از تقـوا و زهـد والاى او نشات مـى گرفت، آنچنان به او شهرت واعظ بخشیـده كه فقـاهت او را تحت الشعاع قـرار داده است. در واقع، اگـر بـدانیم كه پیامبر هدف از بعثت را تتمیـم مكارم اخلاق مردم مـى داند، آنگاه به ارزش وعظ و خطابه آگاه مى شویـم، بویژه آنگاه كه سخـن از دل برآید و لاجرم بر دل نشیند. و بیان شیخ، اینگونه بود.
مقام علمى :
مرحـوم حاج شیخ جعفر شـوشترى ( قدس سره) فقیهى نامدار بـود كه دقت نظر را به سلاست بیان و شهرت و نفوذ فراوان جمع كرده بـود و در ایـن مقام، رسـاله( منهج الـرشـاد) او كافـى است.
مسافرت :
سفـر تاریخـى شیخ به ایـران، در سال 1302 هـ.ق بـود، در كتاب ( غنیمه السفر) شرح مفصل وقایع ایـن سفر تاریخـى آمده است، و در اینجا خلاصه اى از آن را نقل مى كنیـم: پـس از ورود شیخ به شهر رى، جماعتـى از علمـاى بزرگ تهران و امنـاى شـاه و سایر طبقات به دیـدار او شتافته، درخـواست كردنـد كه ایشان به تهران بیاید، شیخ پذیرفت و در تهران بر مرحـوم حاج ملا على كنى وارد شـد، و در مسجـد مـروى به اقـامه جمـاعت و وعظ و ارشاد پرداخت.
شیخ، در اول ماه شوال همان سال به سـوى خراسان رفت. در خراسان بیمار شد، با ایـن حال، در مشهد، به نمـاز جمـاعت حـاضـر مـى شـد و مـردم را مـوعظه مى كرد.
اقامت شیخ در خراسان یك ماه نكشیـد و دوباره به تهران بازگشت. ورود او به تهران، اول محرم الحرام بـود. دهه اول و قسمتى از دهه دوم را در تهران منبـر رفت. در ایـن ایـام، صدر اعظم و بسیارى از مردم به دیدار شیخ رفتنـد. شاه نیز به دیـدن او رفت و احـوال او و سفـر خـراسـان او را پـرسیـد.
شیخ در جواب فرمود: ( دوست داشتم زیارت مـن، مثل زیارت اعراب بادیه نشیـن باشـد كه جان خـود را در كف دست گرفته، از راههاى دور، بـا تحمل زحمت و مشقت به حـرمهاى ائمه اطهار (علیهم السلام) مشرف مى شـوند, در حالـى كه پیاده و پابرهنه هستند، تـوشه راه آنها سـویق ( غذاى سـاده جـو ) و رفیق آنها تـوفیق است. اما بیمارى مرا از ایـن تـوفیق محروم ساخت و مـن مجبـور شدم بر روى تخت بیمارى به زیارت بـروم .) شاه پیشنهاد كرد كه شیخ در تهران بماند. شیخ در جـواب فرمود: ( دوست دارم ایـن مشت استخـوان در جـوار حضرت ابـوتراب صلـوات الله علیه به تیـره تـراب سپـرده شـود .) شـاه كه بیمـارى شیخ را دریـافت، پزشكان را نزد او فرستاد تا حال او قـدرى بهبـود یابـد. امراى كشـور، هدایاى زیادى براى شیخ فرستادند كه هیچكدام را نپذیرفت، شیخ، تهران را به قصـد نجف تـرك گفت.
وفات :
مرحـوم سید محمد حسیـن جزایرى در ملحقات تذكره شـوشترى مـى نـویسـد : وفات شیخ جعفر شـوشتـرى در كرنـد، عصر 28 صفر سنه 1303 هـ.ق اتفاق افتـاده است.
موفق باشید

مشاور : آقای مرتجی | پرسش : دوشنبه 4/12/1382 | پاسخ : سه شنبه 5/12/1382 | | | 0 سال | حوزه علميه | تعداد مشاهده: 101 بار

تگ ها :

UserName