کد:
49990
پرسش
1_چرا تمام مجتهدان با وجود منبع مشترك
(قران كریم) در بعضی موارد با هم اختلاف نظر دارند؟
2_قران بر هر سوالی پاسخگوست.منشا خدا از كجاست؟
3_در جایی شنیده ام .در نطفه حجت بر ما تمام شده ایا این درست است؟
4_
پاسخ
دوست عزیز - سلام
نسبت به پاسخ، سئوال اولتان باید گفت اختلاف نظر و برداشت امری طبیعی و یكی از راههای رشد و تكامل (اندیشه) می باشد. ودر حقیقت ریشه اختلاف نظر مجتهدان به مبانی آنان در فقه و اصول و رجال و ... بر می گردد. كه همین امیر سبب تفاوت در فهم آنان از قرآن یا روایات می گردد. مثلا" فقیهی ، راوی یك حدیث را بر مبنای نظرات رجالی خود كه دارد معتبر و فقیه دیگری او را غیر معتبر می داند. و همین مسأله باعث اختلاف فتوای آنان می گردد. ولی توجه شما را به دو نكته ضروری جلب می نمایم.
1. آنكه فهم از دین باید مبتنی بر روش مورد تائید دین و ائمه اطهار علیهم السلام باشد . لذا فقهاء اختلافات خود را كه بر اساس روش تعیین شده توسط دین ایجاد شده بی اشكال دانسته و همه نظرات را برای مقلدین هر مجتهد حجت می دانند. بله اگر فهمی از دین، خارج از روش مورد تائید دین باشد تفسیر به رای به شمار می آید و مورد پذیرش نمی باشد.
2. وظیفه مقلدین عمل به نظر مجتهد اعلم خود می باشد و چنانچه چنین كنند تكلیف دیگری بر آنان نیست و به وظیفه خود عمل نموده اند.
اما نسبت به سئوال دوم كه قرآن پاسخگوی هر سئوالی است باید گفت، آری و نه، تا مقصود شما چه باشد. آری، اگر مقصود شما آن باشد كه این كتاب روشنگر هر چیزی است، به استناد آیه شریفه «و نزلنا علیك الكتاب تبیانا" لكل شیء» سوره نحل / آیه 89 {و نازل كردیم بر تو این كتاب را كه روشنگر هر چیزی است.} كه اطلاق آیه ؛ تبیان بودن قرآن را مربوط به همه عصرها می داند. و این (تبیانا لكل شیء) بیان هر آن چیزی كه در راستای هدف اصلی قرآن است. كه همان هدایت انسان به سوی خداست. در واقع قرآن جامع امور ، اعم از مادی و یا معنوی است و لذا امام صادق صلوات الله علیه می فرمایند : هو لكل عصر جدید - یعنی قرآن برای هر زمانی تازه است .
چرا می گوییم نه ؟ اگر مقصود شما آن باشد كه مثلا" پاسخ سئوال شیمی و فیزیك و ... را صریحا" در آن بیابید آنچنان كه بعضی به اشتباه این طور تصور كرده اند كه همین منشاء بسیاری از شبهات و احیانا" موجب انحرافاتی شده است .
و اما نسبت به سئوال سوم شما كه منشا خدا از كجاست، حتما" منظورتان آن است كه علت وجود خدا چیست؟ باید گفت خداوند متعال واجب الوجود است و وجود برای او ضروری و حتمی است، لذا نیاز به علت ندارد، و ممكن است منشاء تصور شما آن بوده ، كه به هر حال هر موجودی نیاز به علت وجود دارد، پس علت وجود خدا چیست؟ كه باید عرض كنم كه این تصور صحیح نیست كه هر موجودی نیاز به علت داشته باشد بلكه آن موجودی نیاز به علت دارد كه ممكن باشد. یعنی موجودی كه ذاتا" بود و نبود آن مساوی است. و علت می آید و یك طرف را بر طرف دیگر غلبه می دهد و مثلا" آن چیز را موجود می كند. چرا كه آن چیز به خودی خود نه می تواند موجود شود نه معدوم. بنابراین اینكه گفته می شود هر چیزی نیازمند علت است، مقصود هر چیز «ممكن الوجودی» است. نه هر وجودی تا شامل خداوند متعال كه واجب الوجود است، نیز شود. برای مطالعه بیشتر به كتاب (آموزش فلسفه استاد محمد تقی مصباح یزدی، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران چاپ اول 1365، ج 2، ص 30) مراجعه فرمایید.
اما نسبت به سئوال چهارم كه (در نطفه حجت بر ما تمام شده ) شاید مراد شما از سئوالتان در رابطه با آیه شریفه «الست بربكم قالوا بلی» سوره اعراف / آیه 172، است كه در رابطه (روز الست) می باشد. كه در آن روز خداوند از همه بنی آدم بر توحید پیمان گرفته است. كه برخی از مفسران و متفكران، روز الست را حكایتی از فطرت آدمی دانسته اند. یعنی انسان در سرشت خویش، موحد و خداگراست.
علامه اقبال لاهوری همین مضمون را در بیت «هزاران سال با فطرت نشستم ،،،، بدو پیوستم و از خود گسستم» بیان كرده است. یعنی در روز الست كه پیمان توحید از من گرفته شد، تا كنون با فطرت خویش ـ كه توحید است ـ دمساز بودم. بنابراین اذعان به حقیقت توحید ـ كه در آیه به لفظ «بلی» آمده ـ یك اقرار شفاهی نیست بلكه واقعیتی جبلی و نهادی است كه در ضمیر هر انسانی حتی منكرین زبانی به ربوبیت پروردگار نیز وجود دارد. برای آگاهی بیشتر به كتب 1) فطرت شهید مطهری 2) خدا از دیدگاه شهید بهشتی مراجعه نمائید.
موفق باشید
مشاور :
آقای مرتجی
| پرسش :
جمعه 1/12/1382
| پاسخ :
يکشنبه 3/12/1382
|
|
|
0
سال
|
حوزه علميه
| تعداد مشاهده:
75 بار