کد:
43806
پرسش
به نام خدا
با سلام خدمت آقای باستانی كه با پاسخ هایی كه به جوانان می دهند راهگشای بسیاری از شبهات می باشند:
سوالی كه داشتم این بود كه اولا منابعی برای مطالعه علم كلام كه جامع باشد معرفی كنید و ضمنا آیا در لاتین هم منابعی در الهییات غرب از علم كلام عقلی تدریس می شود؟
دوم این كه من درباره پرفسور آلوین پلانتینگا و چند سخن رانی كه در واقع رد علمی و طرد نظریه تكامل بود و همچنین استدلال های جدید در باره برهان نظم كه ایشان اقامه كرده بودند خواندم درباره سوابق و نظریات ایشان توضیح دهید چون با خواندن مطالب ایشان به این نتیجه رسیدم كه او دارای صلاحیت عقلی و استدلالی اسلامی است
متشكرم
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
1. در زمینه هایی كه در نامه شما مطرح بود، كتابهای ذیل را توصیه می نماییم:
كتابی كه بتوان به آن اكتفا شود، سراغ نداریم؛ و البته با توجه به گستردگی مسائل كلامی، وجود چنین كتاب یا كتابهایی عجیب است.
در عین حال امروزه رویكرد خوبی در حوزه های علمیه به سوی مباحث كلامی وجود دارد، و هر ساله شاهد دهها و صدها كتاب و مقاله هستیم كه با تألیف و ترجمه، به این مباحث پرداخته اند.
ما توصیه می كنیم مترصد این كتابها و مقالات باشید، و به تدریج بر معلومات خود اضافه نمایید.
به طور كلی برای شروع كتابهای مرحوم آیت الله مطهری، آیت الله جوادی آملی و استاد محمد تقی مصباح یزدی و استاد جعفر سبحانی را به شما توصیه می كنیم.
2. بله در غرب نیز مباحث فلسفه دین رونق خوبی یافته است. نهضت ترجمه ای كه امروزه كم و بیش رواج یافته است نشان از آن دارد كه آنها هم كارهای ارزشمندی در زمینه های فلسفه و كلام كرده اند.
از جمله اینها كتاب های "آلوین پلانتینجا" و "جان هیك" است.(برای نمونه كتاب "كلام فلسفی"(مجموعه مقالات)، ترجمه ابراهیم سلطانی و احمد نراقی از موسسه فرهنگی صراط را ملاحظه فرمایید.
كتاب"براهین اثبات وجود خدا در فلسفه غرب" برگرفته از دائرةالمعارف فلسفی "پلی ادواردز"، چاپ مركز مطالعات و تحقیقات اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، نمونه خوبی از كارهای آنها است.
جالب است یادآور شویم كه اگر این كتاب را به همراه كتاب "سلسله بحث های فلسفه دین ـ تبیین براهین اثبات وجود خدا"، نوشته آیت الله جوادی آملی مطالعه كنید می توانید سطح و نحوه نگرش متكلمین دو محیط اسلامی و مسیحی را ارزیابی كنید.
"الوین پلانتینجا" فیلسوف معاصر آمریكایی، و هم اكنون استاد فلسفه دانشگاه تگزاس است. دكتر "محمد گری لگنهاوزن" درباره او می گوید: "امروزه در آمریكا "الوین پلانتینجا" در شمار پرنفوذترین و بحث انگیزترین فلیسوفان دین است. نوشته ها و اندیشه های وی در احیای مجدد فلسفه دین و جلب توجه و علاقه فیلسوفان به این شاخه از فلسفه، سهم بزرگی داشته است. او دكترای خود را از دانشگاه ییل دریافت نموده، و سالها در دانشگاه ایالتی وین و كالج كالوین درس آموخته است. وی در حال حاضر استاد فلسفه در دانشگاه نوتردام است. به علاوه مدتی ریاست شاخه غربی انجمن فلسفی آمریكا را بر عهده داشته است. بعضی از آثار او عبارت است از برهان وجودی آنسلم تا دكارت(1965)، خدا و دیگر اذهان(1967)، ماهیت ضرورت(1974)، خدا، اختیار و شر(1974)، آیا خداوند ماهیت دارد؟(1980)، و تجویز(1992).
وی مقالات پرشماری هم در مجلات فلسفی نوشته است. سبك نگارش و عرضه داشت اندیشه هایش همان اندازه در رواج فلسفه او سهیم بوده كه مفاد و محتوای آن در سنت تجربی؛ فیلسوفان دین باور را بسیار شماتت كرده اند كه چون دستشان را از برهان تهی می دیدند با مبهم گویی و استعاره پردازی سخن را به گونه ای می آراستند كه استوار و پرمایه می نمود، اما در واقع سست و بی مایه بود. پلانتینجا و دیگر فیلسوفانی كه دست اندركار احیای فلسفه دینی هستند، با در پیش گرفتن تحلیل منطقی و زبانی و بهره جویی از تكنیك های منطق صوری از قبیل ارائه تعریف دقیق برای هر اصطلاح تازه و نمایش برهان با سطرهای شماره دار و بررسی نمونه های نقض، خود را از این گونه انتقادها مصون می دارند."(نقل از كتاب "فلسفه دین خدا، اختیار و شر، الوین پلانتینجا، ترجمه و توضیح محمد سعیدی مهرـ چاپ موسسه فرهنگی طه ـ پیشگفتار مترجم، ص9 و10)
به طور خلاصه، او تلاش زیادی برای نشان دادن معقولیت نظام معرفتی متدینان كرده است، و در این راه بیان تازه ای داشته است. نوآوری های او با فلسفه كلاسیك و سنت آنان همراه نیست، هر چند شاید در صدد نفی آن هم نباشد.
پلانتینجا برخلاف فلاسفه كلاسیك از قائلین به وجود خدا، همچون "ارسطو" و "آكویناس" و "دكارت"، و منكرانی نظیر "جی.ال.مكی"، معتقد است اعتقاد به خدا اصولاً نیاز به دلیل ندارد و خود یك "باور پایه" است.(ر.ك. به همان، ص22) البته تأكید او در این كلمات بر برهان به معنای خاص كلمه است؛ والا هرگز نمی توان نیاز به مؤیدات وجود خدا را انكار كرد.
بر این اساس یك انسان خداباور حتی اگر هیچ برهان قاطعی(اعم از قیاسی یا استقرائی) در اختیار نداشته، و یا اصولاً در حاق واقع چنین براهینی وجود نداشته باشد، باز عقلاً مجاز است كه به خدا معتقد باشد. او در كتاب "خدا، اختیار و شر" به برخی از براهین الحادی كه علیه وجود خدا اقامه شده(از جمله برهانی مبتنی بر مساله شر) می پردازد و آن ها را نقد می كند و سپس سه برهان از براهین اثبات وجود خدا(برهان جهان شناختی، برهان غایت شناختی(نظم) و برهان وجودی) را مطرح، و مورد سنجش قرار می دهد و از میان این سه، برهان وجودی تنها برهانی است كه آزمون نقد را در نظر او با سربلندی سپری می كند.(ر.ك. به همان، ص11)
نگارنده در كلیت با نگرش او موافق است، و معتقد است ریشه های این تفكر در بعضی از متفكرین اسلامی قدیم و جدید وجود داشته و دارد. این تفكر به اعتقاد این بنده با عرفان و دریافتهای آنان و بلكه با تعریف ایمان سازگارتر است.
البته این بیان به معنای نفی وجود برهان بر وجود خدا نیست، بلكه به این معنا است كه ایمان نیاز به آن براهین ندارد.
اگر در این باره باز هم سؤال و یا ابهامی باقی بود، با ما تماس بگیرید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
جمعه 12/10/1382
| پاسخ :
چهارشنبه 24/10/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
91 بار