• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 38462

پرسش

باب های عربی هركدام چگو نه معنی می شوند؟
(لطفا برای هركدام چند مثال بزنید)

پاسخ

با سلام ، دوست من ، خواسته بودید كه در مورد بابها برایتان توضیح دهم :


باب تفعیل : این باب معانی مختلفی دارد : 1. اگر فعل لازم به این باب برده شود ، متعدی می شود ( مثلا "نزل" : فرود آمد ولی " نزّل " : فرود آورد .) 2. رساندن كثرت كار ( مثلا " نعّم " : نعمت فراوان داد ، یا " قطّع " : قطعه قطعه كرد .) 3. نسبت دادن ( مثلا " كذّب " : دروغ شمرد ، " كفّر " : نسبت كفر داد .)


باب افعال : این باب نیز معانی مختلفی دارد : 1. اگر فعل لازم به این باب برده شود ، متعدی می شود ( مثلا "خرج" : خارج شد ولی " اخرج " : خارج كرد .) 2. دخول در وقت ( مثلا " اصبحت " : داخل در صبح شدم ، " امسینا " : داخل در شب شدیم .) 3. برای ساختن فعل از اسم ( مثلا " ثمر " : میوه اسم است . --> باب افعال --> فعل أثمر : دارای میوه شد .) 4. شدن یا گردیدن ( صیرورة ) ( مثلا " قد افلح المومنون " : قطعا مومنان رستگار شدند .)


باب مفاعله : این باب نیز معانی مختلفی دارد : 1. غالبا بر مشاركت دلالت دارد یعنی انجام شدن فعل به وسیله فاعل و مفعول . مانند : ضارب سعید ٌ حمیداً . ( سعید و حمید همدیگر را زدند .) 2 . متعدی كردن ( " بعد " : دور شد ولی " باعد " : دور كرد . ) 3 . همان معنای ثلاثی مجرد ( " شهد " و " شاهد " : دید . )


باب تفاعل : این باب نیز معانی مختلفی دارد : 1. غالبا بر مشاركت دلالت دارد یعنی شركت دو شخص یا دو چیز در اصل فعل و فعل دوجانبه می شود ( تضارب سعید ٌ و حمید ٌ : سعید و حمید با هم زد و خورد كردند . ) 2 . برای اظهار امری خلاف واقع یعنی فاعل چیزی را اظهار می كند كه واقعیت ندارد ( تمارض : خود را به بیماری زد . تجاهل : خود را به نادانی زد . )


باب افتعال : این باب نیز معانی مختلفی دارد : 1. غالبا برای پذیرفتن اثر فعل ( مطاوعه ) به كار می رود ( نشرته فانتشر : آن را پراكنده كردم و پراكنده شد .) 2 . مشاركت ( اختصم سعید ٌ و حمیدٌ : سعید و حمید با هم دشمنی كردند . ) 3 . مبالغه : ( كسبته : آن را به دست آوردم . اكتسبته : آن را به سختی به دست آوردم . )


باب انفعال : برای پذیرفتن اثر فعل ( مطاوعه ) به كار می رود ( كسرته فانكسر : آن را شكستم پس شكست . )


باب تفعّل : 1. غالبا برای مطاوعۀ باب تفعیل به كار می رود ( ادّبته فتأدّب : او را ادب كردم و ادب را پذیرفت . )

2 . برای گفتن كاری كه به سختی بر خود تحمیل شده است ( تشجّع : به سختی و با زحمت از خود شجاعت نشان داد . )


باب استفعال : این باب نیز معانی مختلفی دارد : 1. غالبا بر طلب و خواستن دلالت دارد ( استنصر : طلب یاری كرد .)

2 . گاهی نیز بر یافتن مفعول به صفتی دلالت می كند ( استعظمه : آن را بزرگ یافت .)


موفق باشید .

مشاور : دباغيان | پرسش : جمعه 7/9/1382 | پاسخ : شنبه 8/9/1382 | دبیرستان | | 0 سال | عربي | تعداد مشاهده: 1851 بار

تگ ها :

UserName