کد:
33589
پرسش
1-چگونه می توان استدلال قطعی از توحید خداوند بیان كرد؟
2-چرا توحید اساس ومحور جهان بینی اسلامی است؟
3-چرا توحید برای نفس خیر وشرك برای آن شر است؟
4- چگونه انسان میتواند با دست توحید، پای الحاد را ببندد؟
5-استدلال ادیان دیگر از توحید خداوند چیست؟
پاسخ
با سلام و عرض تحیت!
1. در این مورد می توانید به كد 32839 (پاسخ سوال قبلی شما) رجوع نمایید. اگر سؤال خاصی باقی ماند، به طور مشخص با ما در میان بگذارید.
2. متفكران اسلامی همه معارف دینی در سه حوزه عقاید، اخلاق، و آداب و احكام را راجع به كلمه توحید می دانند؛ یعنی معارف وسیع توحیدی به معنای حقیقی كلمه به توحید بازمی گردد.
در این باره علامه طباطبایی ذیل آیه 200 آل عمران، و همچنین ذیل آیه 24 ابراهیم ـ «ألم تركیف ضرب الله مثلا» ـ بیانات مستوفایی دارند كه حتما ملاحظه فرمائید.
ایشان در برخی مقالات خویش نیز بدین بحث مهم كه به تعبیر خودشان اهم مشاهده ایشان از دین اسلام است پرداخته اند، و شاگردان ایشان نیز به انحاء مختلف بدان اشاره یا تفصیل داشته اند.(برای نمونه ر.ك. به "جهان بینی اسلامی"، شهید مطهری و "توحید در نظام عقیدتی و ارزشی"، استاد مصباح یزدی)
3. وقتی ثابت شد توحید گوهر ذات همه معارف دین الهی است، و از سوی دیگر مجموعه معارف الهی ـ اعم از عقیده و اخلاق و آداب ـ نردبان ترقی نفس انسانی به مراتب اعلای آن است، نتیجه می شود كه توحید ـ به اجمال و تفصیلش ـ موجب خیر و كمال برای نفس است، و مقابل آن ـ كه شرك است ـ موجب خسران و عقبگرد برای نفس و در نتیجه شّر می باشد.
اما برای این كه این معنا ملموس تر شود، عرض می كنیم كه با توحید انسان همه عالم را تحت تدبیر واحدی می بیند كه هیچگاه ذره ای از آن مورد غفلت نیست و فراموش نمی شود.
از سوی دیگر، از آنجا كه توحید در عین حال حكایت از صفات كمال خدا دارد، موحد این تدبیر را حكیمانه، قادرانه، خیرخواهانه و عالمانه هم می بیند.
با این تفصیل هیچگاه احساس ناامنی نمی كند، و خوى را در كنف حمایت قدرت برتری می بیند كه جریان عالم را به نفع او سوق می دهد. ای اعتقاد كه "الخیر فی ما وقع" اصل همه امنیتهای روحی انسان است، كه جز با توحید راست نمی آید.
این به خلاف شرك است كه هرگز امنیت با آن توجیه نمی شود.
این نمونه ای است از تأثیر توحید و شرك در زندگی انسان، كه به قصد ارائه نمونه عرض كردیم.
4. توحید و الحاد نقیض هم هستند؛ چون الحاد عدم توحید است، حال چه شرك باشد و چه كفر.
توحید مراتبی دارد كه با رسیدن به هر مرتبه، مرتبه نظیر آن از شرك و الحاد از انسان دور می شود.
اعتقاد به توحید شرك اعتقادی را زائل می كند. توحید در عبادت، شرك در آن را از بین می برد. اعتقاد به توحید در ربوبیت تشریعی انسان را در از شرك عملی نجات می دهد. اعتقاد به توحید در ربوبیت تكوینی موجب آن می شود كه انسان به مرتبه اخلاص و توكل دست یابد و به همین نسبت از شرك در آن خلاصی یابد. و ....
برای تفصیل مراتب توحید، به "معارف قرآن"، ج1، از استاد مصباح یزدی مراجعه كنید.
از این رو است كه توحید هم آغاز راه است و هم انجام آن. مسلمانی كه ابتدای مسیر سلوك الی الله است، با توحید شروع می شود؛ و توحید كامل منزل آخر سالكان است.(ر.ك. به "أوصاف الأشراف"، خواجه نصیر الدین طوسی(
5. نحوه استدلال ادیان الهی از توحید فرق اساسی با هم ندارد.
تأكید اصلی ادیان به شناخت فطری خداوند است، كه با مراجعه به، و تأمل در درون حاصل می آید.
شاید دلیل نظم هم از جمله ادله ای باشد كه بتوان گفت در همه كتابهای آسمانی بدان تمسك شده است.
نگارنده ادعایی بیش از این مقدار در تشابه استدلالات ادیان در توحید ندارد، و در مورد این كه استدلالهای دیگر قرآنی ـ مثل برهان "لو كانت فیهما آلهة إلا الله لفسدتا" ـ آیا در كتابهای آسمانی دیگر آمده یا نه، نیاز به تحقیق بیشتری می بیند.
بله، در بین متكلمین ادیان مختلف ادله مشترك در اثبات توحید زیاد است، و شاید سر آن به تلقی مشترك فلسفه كلاسیك در میان آنها است.
(ر.ك. به كتاب "تبیین ادله اثبات وجود خدا"، آیة الله جوادی آملی)
به ما حق بدهید در گفتگوی اول بیش از این تفصیل ندهیم. اگر تفصیل بیشتری خواستید با ما تماس بگیرید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
يکشنبه 11/8/1382
| پاسخ :
سه شنبه 20/8/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
90 بار