• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 3334

پرسش

سلام
قلسفه قیام امام حسین (ع) چه بود ؟

پاسخ

خواهر محترم!
تاریخ حركت امام حسین(ع) از ابتدای خلافت یزید تا هنگام شهادت حضرتش ـ چه سخنان امام در مسیر و چه نحوه حركت ـ به خوبی اهداف نهضت امام را نشان می دهد.
در ابتدا اشاره ای به این تاریخ خواهیم داشت.
یزید پس از معاویه بر تخت حكومت اسلامى تكیه زد و خود را امیرالمؤمنین خواند، و براى اینكه سلطنت ناحق و ستمگرانه‏اش را تثبیت كند، مصمم شد براى نامداران و شخصیت‏هاى اسلامى پیامى بفرستد و آنان را به بیعت‏ با خویش فرابخواند. به همین منظور، نامه‏اى به حاكم مدینه نوشت و در آن یادآور شد كه براى من از حسین (ع) بیعت بگیر، و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان. حاكم این خبر را به امام حسین (ع) رسانید و جواب مطالبه نمود. امام حسین (ع) چنین فرمود:
"انا لله و انا الیه راجعون و على الاسلام السلام اذا بلیت الامة براع مثل یزید." (مقتل خوارزمى ج 1 ص 184- لهوف ص 20)
آنگاه كه فردى چون یزید ـ شراب خوار و قمار باز و بى ایمان و نا پاك كه حتى ظاهر اسلام را هم مراعات نمى‏كند ـ بر مسند حكومت اسلامى بنشیند، باید فاتحه اسلام را خواند. [زیرا این گونه زمامدارها با نیروى اسلام و به نام اسلام، اسلام را از بین مى‏برند.]
امام حسین (ع) مى‏دانست اینك كه حكومت ‏یزید را به رسمیت نشناخته است اگر در مدینه بماند به قتلش مى‏رسانند، لذا شبانه و به طور مخفى از مدینه به سوى مكه حركت كرد. آمدن آن حضرت به مكه، همراه با سرباز زدن او از بیعت یزید، در بین مردم مكه و مدینه انتشار یافت، و این خبر تا به كوفه هم رسید.
كوفیان از امام حسین (ع) كه در مكه بسر مى‏برد دعوت كردند تا به سوى آنان آید و زمام امر حكومت را بدست گیرد. امام (ع) مسلم بن عقیل(ع) ـ پسر عموى خویش ـ را به كوفه فرستاد تا حركت و واكنش اجتماع كوفى را از نزدیك ببیند و برایش بنویسد.
مسلم به كوفه رسید و با استقبال گرم و بى سابقه‏یى روبرو شد. هزاران نفر به عنوان نایب امام(ع) با او بیعت كردند، و مسلم (ع) هم نامه اى به امام حسین (ع) نگاشت و شرائط را برای حركت فورى امام (ع) مساعد گزارش داد. هر چند امام حسین (ع) كوفیان را به خوبى مى‏شناخت، و بى‏وفایى و بى دینى‏شان را در زمان حكومت پدر و برادر دیده بود و مى‏دانست‏ به گفته‏ها و بیعت‏شان با مسلم (ع) نمى‏توان اعتماد كرد، و لیكن براى اتمام حجت و اجراى اوامر پروردگار تصمیم گرفت كه به سوى كوفه حركت كند.
با اینحال تا هشتم ذى حجه ـ یعنى روزی كه همه‏ى مردم مكه عازم رفتن به‏«منى‏»بودند و هر كس در راه مكه جا مانده بود با عجله‏ى تمام مى‏خواست خود را به مكه برساند ـ آن حضرت در مكه ماند و در چنین روزى با اهل بیت و یاران خود، از مكه به طرف عراق خارج شد و با این كار هم به وظیفه‏ى خویش عمل كرد و هم به مسلمانان جهان فهماند كه پسر پیغمبر امت، یزید را به رسمیت نشناخته و با او بیعت نكرده بلكه علیه او قیام كرده است.
امام حسین (ع) از همان شبى كه از مدینه بیرون آمد، و در تمام مدتى كه در مكه اقامت گزید، و در طول راه مكه به كربلا، تا هنگام شهادت، گاهى به اشاره و گاهى به صراحت، اعلان مى‏داشت كه:مقصود من از حركت اعتراضی، رسوا ساختن حكومت ضد اسلامى یزید و بر پا داشتن امر به معروف و نهى از منكر و ایستادگى در برابر ظلم و ستمگرى است و جز حمایت قرآن و زنده داشتن دین محمدى هدفى ندارم.
و این ماموریتى بود كه خداوند به او واگذار نموده بود،حتى اگر به كشته شدن خود و اصحاب و فرزندان و اسیرى خانواده‏اش اتمام پذیرد. (سلام ابدى خدا بر او باد) .
با توجه به این تاریخ كوتاه، می توان گفت: حركت ظاهری امام حسین، در عین آن كه برای حفظ حریم خاندان اهل بیت و جلوگیری از تعرض حكومت جور بود، حركتی اعتراض آمیز برای سرنگونی حكومت یزید تلقی می شود. البته این نه بدان معنا است كه حضرتش با محاسبه پیروزی اقدام به حركت نمود، چرا كه امارات و نشانه های بسیاری بر عدم توفیق ظاهری این حركت در جهت تشكیل حكومت اسلامی وجود داشت. بسیاری از دلسوزان و عقلای قوم نیز به امام خیانتكاری اهل كوفه را گوشزد كرده بودند، همچنانكه خود حضرتش تجربه بی وفایی كوفیان را با پدر و برادرش مشاهده كرده بود.
پس حركت امام(ع) در ظاهر هم حركتی تنها به جهت اعتراض و شكستن جو فریب و تزویر، و اعلام لزوم تشكیل حكومت واقعی اسلامی بوده است. اعلام این كه آنچه به نام حكومت اسلام و خلافت رسول اكرم(ص) واقع می شود، چیزی جز ریا و تزویر و جاهلیتی جدید نیست، و مردم می بایست خود را برای انقلاب علیه آن و ایجاد حكومت اسلامی آماده كنند. و این تنها از عهده فرزند رسول خدا ممكن بود.
حركت امام از چند جهت حجت رابر همگان تمام می كرد:
1) اتمام حجت بر حكومت یزید و اعلام انحراف آن.
2) اتمام حجت بر كوفیان و همه مردم مبنی بر عدم حمایت آنان از خاندان پیامبر(ص).
3) اتمام حجت بر مردم مبنی بر لزوم قیام و سرنگونی هر حكومت طاغوت و برقراری حكومت اسلامی بر اساس كلام خدا و سنت های پیامبر(ص).
4) نشان دادن شأن و منزلت اهل بیت برای مردم، و احیای نام آن بزرگواران برای همیشه تاریخ.
این تحلیلی است كه بر اساس مراتب ظاهر این نهضت می توان داشت.
اما حركت امام(ص) باطنی هم داشته است. و آن تقدیر الهی است مبنی بر این كه باید مثل امام حسینی برای همیشه تاریخ مظهر فداكاری های بزرگ و شهادت به معنای واقعی كلمه باشد. علت این كه حضرتش اهل بیت خود را نیز به در این سفر خطیر همراه برد بیشتر در این تفسیر قابل فهم است، اگر چه نشانه عمق اعتراض و اعلام انزجار از وضع موجود هم هست.
امام حسین(ع) به این شأن حركت خود نیز آگاه بوده و توجه داشته است. سالها قبل رسول اكرم(ص)، به موجب روایات، او را از این تقدیر الهی آگاه كرده بود. به علاوه كه علم امامت برای ایشان كافی بود تا تقدیر الهی را بداند و به نهایت خواست الهی آگاه باشد.
روایاتی كه در منابع اسلامی هست كه امام برای شهادت اقدام كرد، و یا كلام امام كه فرمود: "إن الله شاء أن یرانی قتیلا" در این راستا قابل تفسیر است.
حاصل كلام ان كه هم جنبه ظاهری حركت امام ـ كه قابل الگو برداری برای همه انسانها است ـ كاملا قابل هضم و درك است، و هم فلسفه شهادت حضرتش را، آن هم با شرائطی كه به وجود آمد و اثر جاودان خود را ـ سوای تأثیر سیاسی آن حركت ـ برجای نهاد، می توان فهمید.
امام حركتی كرد كه در هر دو جنبه تأثیر پذیر و درس آموز است.
خواهر محترم! پرداختن به موضوعی كه مطرح كردید، استحقاق تفصیلی بسیار بیشتر را دارد، ولی ترجیح می دهیم به همین اجمال و اختصار در بیان دورنمائی از جریان قیام امام حسین(ع) اكتفا كنیم و منتظر سؤالات بعدی شما در این موضوع باشیم، تا مبادا زاویه دید ما در مسئله با آنچه شما در سؤال خود منظور داشته اید، متفاوت باشد.
شما در سؤالات بعدی سعی كنید سمت و سوی جواب ما را تعیین كنید و توضیح بطلبید.
ما با اشتیاق از سؤالات شما استقبال خواهیم كرد.
موفق و موید باشید.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : شنبه 24/12/1381 | پاسخ : شنبه 24/12/1381 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 86 بار

تگ ها :

UserName