کد:
2794
پرسش
نظر اسلام در مورد برده داری چیست؟
پاسخ
تاریخ سدههای اخیر غرب حاكی از وجود زشت ترین شكل استثمار انسان از انسان در قالب بردهداری بوده است. كشورهای قدرتمند پس از كشف قارهها و مناطق جدید در ربع مسكون زمین به كمك نیروی نظامی مردم بومی آن مناطق را اسیر كرده و به عنوان برده میان خود تقسیم كردند. تمام حیثیت و وجود برده در این دوران در اختیار صاحب او بوده و هر تصرف و ظلمی بر او مجاز بوده است.
برده داری در این دوران، تنها بر اساس منافع قدرتمندان قابل توجیه است.
بردهداری در این دوران آنچنان خاطرات سنگینی از ظلم و تجاوز به حقوق بشر به همراه دارد كه باعث شده یكی از مفاهیم فقهی اسلام با آن ماهیت زشت قیاس شده و حكم یكسانی بر همه آنها بار شود.
بردهداری به شكلی كه در سدههای اخیر شاهد آن بودهایم، از آنجا كه با حكم قطعی فطرت و حقوق مسلم انسانی منافات دارد، به هیچ عنوان مورد تصدیق و تأئید شرع نیست و به اتفاق علمای اسلام محكوم است.
ولی رابطه عبد و مولی در فقه اسلامی با این ماهیت زشت استعماری و استثماری فرسنگها فاصله دارد.
برای بررسی آنچه در فقه اسلامی به نام رابطه عبد و مولی شناخته میشود در سه ناحیه می بایست سخن گفت:
1 ـ در اسلام چگونه یك نفر بنده دیگری میشود؟
2 ـ اسلام نسبت به بندگانی كه از نظام جاهلیت باقی بودند چه موضعی اتخاذ كرد؟
3 ـ نظر اسلام در باره استمرار بندگی یك شخص برای دیگری چیست؟
مسئله اول: در اسلام چگونه شخص بنده دیگری میشود؟
برده شدن یك نفر برای دیگری تنها در یك صورت تصویر اسلامی دارد، و آن جنگ با كفار ـ و فقط كفار ـ و اسارت آنان در دست مسلمانان است.
راه دومی كه در زمان جاهلیت صدر اسلام ـ در مورد اسیر ـ اعمال میشده، قتل او بوده است. راه دیگری هم كه قابل تصویر است، بقاء در اسارت ـ زندان و اردوگاههای اسراء ـ و یا آزادی است. البته راههای خشونت آمیزتری هم در تاریخ ـ مثل قطع اعضاء ـ حكایت شده است.
بیائید این چهار نوع برخورد با اسرای كافر را بررسی كنیم.
1 ـ قتل اسراء: این روش اگر چه شاید در مواردی اجتناب ناپذیر باشد، ولی به طور كلی قتل آخرین راه چاره است. یعنی هنگامی فطرت انسانی به قتل دیگری رضایت میدهد كه راهی جز آن نیافته باشد.
2 ـ بقاء در اردوگاهها و زندانهای مخصوص اسراء: این راه علاوه بر فشاری كه از نظر روحی و جسمی بر اسراء وارد میكند، اثر قابل توجهی ندارد. تاریخ بشریت از زندانی كردن مجرم چندان سودی نبرده است. امروزه متخصصان امور قضایی زندانی كردن مجرم را چندان باز دارنده ارزیابی نمیكنند. زندان خود محیط جرمخیزی است كه مجرمین غیر حرفه ای را به مجرمین حرفهای تبدیل میكند، به علاوه تقویت حس انتقامجویی و تبدیل فشارهای ناشی از آن به عقدههای روحی، كه ممكن است پس از آزادی آثار منفی اجتماعی آن بروز كند.
اساساً در نظام قضائی اسلام زندان ـ جز در موارد معدود ـ توصیه نشده است. واقعیتی كه نظامهای جزائی امروز می روند تا به آن واقف شوند.
3 ـ آزادی اسراء: اگر چه قابل تصور است كه در شرائطی مصلحت انسانی و اسلامی اقتضا میكند رهبر جامعه اسلامی این راه را برگزیند ـ همچنانكه در سیره پیامبر نیز شاهد إعمال این روش بودهایم ـ اما نفس آزادی اسیر كافر و رهایی او به حال خود، در حقیقت، به این معناست كه اولاً او را به میان قوم خود بفرستیم و باعث بقاء او بر حال كفر باشیم، و ثانیاً موجبات تجمع و تقویت مجدد دشمن كافر را فراهم آورده و خطر ادامه دشمنی آنان را برای جامعه اسلامی به وجود آوریم. اثر دوم با قانون جنگ، و اثر اولی با وظیفه هدایتی كه جامعه مسلمان بر عهده دارد سازگار نیست.
4 ـ برده كردن اسراء و تقسیم آنان در میان خانوادههای مسلمان جهت كمك به مسلمانان، در عین توصیه مسلمانان به حسن رفتار و سلوك با آنان: در مقایسه با روشهای فوق و روشهای دیگری كه قابل تصویر است، این روش، نه تنها كاملاً انسانی است، بلكه بهترین روش ممكن است.
با تقسیم كافران در میان خانوادههای مسلمان اولا تجمع مجدد آنان و تقویت روح كفر از یك سو، و امكان ایجاد خطر برای جامعه اسلامی از سوی دیگر منتفی است، و ثانیاً زندگی در میان مسلمانان ـ به خصوص با توصیههای اسلامی اكیدی كه بر عدم تحمیل تكلیف شاق به آنان و فراهم آوردن اسباب آسایش و رفاه مثل خوراك و پوشاك و مسكن و …، به شكل متعارف، شده است ـ به تدریج كینهها و سوء تفاهمات ایجاد شده را از قلب اینان میبرد و زمینه را برای ایجاد علاقه و هدایت آنان به اسلام فراهم میآورد.
اسلام آنچنان به عقلانی و فطری بودن و قوت اقناعی عقائد و قوانین خود ایمان دارد كه معتقداست زندگی در محیط اسلامی روح سالم انسانها را به خود جذب میكند.
خلاصه مطلب آنكه نحوه اسارت و برده شدن یك انسان برای مسلمانان جز در چارچوب قوانین جنگ نمیبایست مورد ارزیابی واقع كرد و روشی كه اسلام انتخاب كرده و پذیرفته است، بهترین راه ممكن برای خلاصی از دشمن به طریقی انسانی از یك سو، و به شكلی هدایت گر و مفید از سوی دیگر است.
مسئله دوم: اسلام نسبت به بندگانی كه از نظام جاهلیت باقی بوده اند چه سیاستی را اتخاذ كرده است؟
واقعیت آن است كه اگر چه در جاهلیت بردگی انسانها به شرائط و كیفیتی كه گذشت نبوده است، ولی امكان لغو بردگی بردگان سابق بر اسلام، به طور كلی، منتفی بوده است.
توضیح مطلب آن كه بردگی در نظام جاهلیت تا آنجا استوار و ریشه دار بوده كه لغو بردگی در آن زمان، هم نظام اقتصادی جوامع آن روز را بر هم می زده و هم قابلیت هضم فرهنگی و تحمل اجتماعی آن وجود نداشته است.
از نظر اقتصادی، لغو بردگی در آن زمان شبیه لغو مالكیت خصوصی و یا الغاء ارزش پول در زمان ما است.
مشكلاتی كه به تبع این تصمیمات دامن اقتصاد جوامع مختلف را می گیرد، معمولا در حدی است كه انجام آن را غیر ممكن می كند. معمولا در جوامع ما این تصمیمات از صورت قطعی و آنی به روندی تدریجی و بلند مدت تبدیل می شود. روشی هم كه اسلام در برابر بردگی به جای مانده از زمان جاهلیت اتخاذ كرد همین بوده است.
مسئله سوم: استمرار بندگی یك شخص برای دیگری تا كجاست؟
از ادله شرعی بر میآید كه اشتغال به برده فروشی و حرص در آن مبغوض خداوند متعال است. شاید عقل هم تا حدود زیادی این نظر را همراهی كند. این تا حدی است كه حتی رفتن به بازار برده فروشها از نظر فقه اسلامی مكروه است.
از سوی دیگر اسلام همه راهها را در مورد بردههای تربیت شده مسلمان به آزادی ختم میكند. به نمونه هایی از این احكام توجه كنید.
اصل آزاد كردن بندگان مستحب است.
امام صادق (ع) می فرماید: «كسی كه بردهای را آزاد كند خداوند در برابر هر عضو برده عضوی از او را از جهنم خلاصی میبخشد». (وسائل الشیعه، كتاب العتق، باب 1، ح 1)
سیره اهلبیت (ع) هم بر آزادی بندگان است. امیرالمؤمنین هزار بنده را در راه خدا خرید و آزاد كرد. (وسائل ، كتاب العتق، باب 1، ح 3)
تأكید بر آزادی بردگان مسلمان تا حدی است كه در روایات آمده است: بردهای كه مؤمن شده و حقیقت را یافته است، پس از 7 سال خود به خود آزاد میگردد. صاحبش بخواهد یا نخواهد. (وسائل الشیعه، كتاب العتق، باب 33، ح 1)
در اسلام اگر كسی مالك پدر و مادر و خواهر وعمه و خاله خود شد، خود به خود آزاد خواهند شد. (وسائل الشیعه، كتاب العتق، باب 7، ح1)
كفاره بسیاری از گناهان آزادی بردگان مسلمان است.
اینها و دهها دلیل دیگر شاهد بر آن است كه اسلام می خواهد جامعه به سوی محو تدریجی بردهداری برود.
از سوئی به خوش رفتاری با بردگان و هدایت آنان به اسلام و تعالیم دین توصیه اكید میكند، و از سوی دیگر برای بردگان مسلمان و تربیت شده (كه بتوانند خود را در دنیای آزاد اداره كنند و از نظر جسمی و روحی مشكلی نداشته باشند) امر به آزادی میكند.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
سه شنبه 13/12/1381
| پاسخ :
سه شنبه 13/12/1381
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
88 بار