کد:
26891
پرسش
لطفا داستان نقص عهد بنی قریریظه را و رفتار حضرت محمد را با آنها دقیق بیان öنید ممنون می شوم.
پاسخ
با عرض سلام و وقت به خیر بدین قرار است داستان پیامبر اسلام و جنگ احزاب و پیمان شكنی قبیله یهودی بنی قریظه كه : یك سند زنده قانونی برای مدینه و حومه آن تنظیم فرمودند كه طی آن یهودیان و قبیله اوس و خزرج نیز متعهد شدند كه از منطقه مدینه دفاع نمایند تا همگی از بیم هجوم حمله یكدیگر و خصوصا قبیله های خارج از این منطقه ایمن باشند گذشته از این با یهودیان مدینه پیمان دیگری بسته شد كه اگر ضرری به رسول خدا(صل الله علیه و آله) و یاران او برسانند و یا اسلحه و تجهیزات در اختیار دشمن قرار دهند پیامبر در اعدام آنها و ضبط اموال و اسیر نمودن ایشان اختیار كامل داشته باشد.
ولی تمامی طوائف یهود با عناوین مختلف پیمان شكنی كردند . بنی قینقاع مسلمانی را كشتند و بنی النضیر نقشه كشتن پیامبر را طرح كردند.
لكن رسول خدا بنا به درخواست قبیله خزرج از سر تقصیر طائفه بنی قینقاع گذشت و فقط اكتفا كرد كه از محیط مدینه بیرون روند . این گروه هنوز خاك اسلام را ترك نكرده بودند كه شخصی از ایشان به نام كعب اشرف راه مكه را پیش گرفت و بركشتگان بدر اشكهای تمساح گونه ریخت و از پای ننشست تا مشركین قریش را برای جنگ با مسلمانان مصمم ساخت تا در نتیجه جنگ احد پیش آمد و هفتاد تن از مسمانان شهید شدند.
و همچنین قبیله یهودی بنی النضیر مورد عفو و بخشودگی پیامبر قرار گرفتند و از مدینه بیرون شده و در منطقه خیبر مسكن گزیدند.
اما قبیله یهودی بنی قریظه كه هنوز مرتكب خیانتی نشده بودند در قلعه ای كنار مدینه باقی ماندند.
در سال پنجم هجری سران یهودی بنی النضیر كه توسط پیامبر و مسلمانان از مدینه بیرون شده بودند تصمیم گرفتند طی نقشه دقیقی مسلمانان را نابود سازند و آن نقشه عجیب بدین شكل بود كه برای بسیاری از قبیله های عرب اعم از یهود و مشرك پیغام فرستاده و آنها برای یك جنگ بزرگ علیه پیامبر اسلام و مسلمانان دعوت نمودند.
ایشان فرستاده ای به مكه و نزد رؤسای مشركین فرستادند و ضمن دعوت از ایشان برای جنگ به آنها گفتند كه شرك و مشركین نزد یهودیان از مسلمانان رستگارتر می باشند كه آیه 51 سوره مباركه نساء بیانگر این موضوع است (البته این سخن بعدا موجب ننگ یهودیان گردید چنانچه دكتر اسرائیل در كتاب (تاریخ یهودیان و عربستان) می نویسد:
هرگز ارزش نداشت یهود چنین خطائی مرتكب شود اگر چه كه قریش تقاضای آنها در دعوت به جنگ رد كند...)
در نتیجه دعوت های متعدد بنی النضیر و دیگر دشمنان اسلام سپاه بزرگی متشكل از احزاب مختلف برای پیكار با مسلمانان آماده شد . رسول خدا(صل الله علیه و آله) نیز توسط اشخاصی از این موضوع اطلاع پیدا كرده جلسه مشورت جهت روش دفاع با دشمنان تشكیل دادند.
در پایان جلسه نظر سلمان فارسی پذیرفته شد . او طبق روش دفاع كه از فارس ها آموخته بود پیشنهاد كرد در اطراف مدینه حفره و خندقی عمیق ایجاد شود تا مانع بزرگی در مقابل سپاه دشمن باشد.
دشمن با سپاهی بیش از ده هزار نفر به طرف مدینه حركت كرد كه ناگهان با حفره و خندق بزرگی روبرو شد. هر گاه سعی در گذشتن از آن می نمود با تیر و سنگ مسلمانان مجبور به عقب نشینی می گردید . آنها نزدیك یك ماه در آن مكان صبر كردند تا اینكه به این نتیجه رسیدند كه باید از درون مسلمانان دشمنی با ایشان شروع به جنگ كند تا آنها از فرصت استفاده كرده از خندق بگذرند و وارد مدینه شوند.
به همین جهت با پیامی مخفیانه به یهودیان بنی قریظه كه در شهر حضور داشتند ایشان را دعوت به جنگ نمودند. آنها نیز پذیرفتند به طور مرموزی در شهر مدینه به رفت و آمد پرداخته و اموال مردم را غارت می كردند و زنان و كودكان مسلمانان كه به خانه ها پناهنده شده بودند را می ترساندند . اما پیامبر شخصی را فرستادند و او نیز توانست طبق نقشه ای اعتماد میان سپاه دشمن و بنی قریظه را كم رنگ كرده اتحاد میان ایشان را از میان ببرد و آن نقشه بدین شكل بود كه نعیم بن مسعود شخص تازه مسلمانی بود كه هنوز یهودیان و مشركین سپاه عرب كه به جنگ با مسلمانان آمده اند هیچكدام منزل و دارایی در این مكان ندارند و اگر بر فرض شكست بخورند به منزل و منقطه خود باز می گردند در حالی كه اموال و خانواده ایشان در سلامت و امنیت به سر می برند در حالی كه شما در این منطقه خود قرار دارید و مسلمانان از شما انتقام سختی خواهند گرفت به همین جهت مناسب است كه از سران بزرگ سپاه عرب چند نفر گروگان داشته باشید تا سپاه برای آزادی آنها سعی نمایند و در جنگ پیروز شوند و گروگانهای خود را آزاد نمایند.
از طرفی دیگر با سپاه عرب ارتباطی برقرار كرد و ضمن تماس با آنها بیان كرد بنی قریظه از پیمان شكنی با پیامبر سخت پشیمان و نادم گشته و اكنون می خواهند به گونه ای آن را جبران كنند به همین جهت تصمیم دارند چند نفر از سران سپاه شما را دستگیر نموده به پیامبر تحویل دهند و پیامبر نیز بلا فاصله آنها خواهد كشت و بعد نیز پیامبر را تا آخرین نفس یاری خواهند نمود. بنابر این اگر بنی قریظه از شما گروگان خواستند و شما موافقت نمائید عاقبت خطر ناكی در پیش دارد.(2)
نمایندگان قریش به قلعه بنی قریظه رفتند و پیشنهاد دادند كه آنها از پشت به مسلمانان حلمه كنند تا سپاه قریش بتواند از خندق گذشته وارد شهر شود و جنگ سختی با مسلمانان شكل بگیرد . اما وقتی درخواست بنی قریظه مبنی بر گروگان گرفتن بعضی از سران قریش مطرح شد قریش را به شك وا داشت لذا بیان داشتند كه ما حتی یك نفر را به شما گروگان نخواهیم داد . این سخن قریش نیز بنی قریظه را به تردید انداخت و پیش خود اندیشیدند كه قریش در فكر خود است و اگر خود را موفق و پیروز نبیند عقب نشینی كرده راه خود را پیش گرفته و خواهد رفت و ما را در دست مسلمانان رها می سازد و مسلمانان نیز انتقام سختی خواهند گرفت.
چون سپاه قریش در طول روزهای قبل بر اثر جنگ تن به تن كه میان امیرالمؤمنین علیه السلام با دلیر و قویترین شخص سپاه قریش یعنی عمر بن عبدود صورت گرفته بود. عمرو و شجاع دیگری به نام نوفل بن عبدالله را از دست داده بود این شك و تردید نسبت به بنی قریظه و دیگر نامساعد بودن هوا همه و همه سبب شد تا سپاه دشمن متفرق شده از جنگ با مسلمانان منصرف شوند و شبانگاه دشت های اطراف مدینه را ترك كردند به طوری كه صبح هیچ یك از سپاه بزرگ دشمن در آنجا دیده نمی شد. در آن روز پیامبر بزرگ اسلام پس از بجا آوردن نماز ظهر رو به مسلمانان اعلام فرمودند كه نماز عصر را در قلعه بنی قریظه بجا خواهند آورد(كنایه از اینكه بنی قریظه پیمان شكنی كرده باید سزای عمل خویش را ببینند) پس از اندكی قلعه یهودیان به محاصره مسلمانان در آمد . به همین سبب با پیشنهاد های مختلف سعی در بخشودگی یا تخفیف در مجازات خود داشتند در این میان قبیله اوس كه از دیر زمان رقیب سر سخت قبیله خزرج بود برای كسب امتیازی مثل قبیله خزرج (3) به پیامبر اصرار كردند تا از مجازات بنی قریظه صرف نظر كرده آنها را ببخشد اما پیامبر كه نتیجه عملكرد یهودیان را می دانستند هیچ یك از پیشنهادها را نپذیرفتند در نهایت تصمیم بر این شد كه حكم سعد بن معاذ كه رئیس قبیله اوس بود را بپذیرند . بنی قریظه نیز قبول نمودند تا در برابر حكم سعد بن معاذ سر تسلیم فرود آورند.
اما سعد بن معاذ كه مرد عاقل و با درایتی بود درگیر احساسات و عواطف خود نگشت و عقل خود را حاكم كرده از سابقه یهودیان در قبل پند گرفته بود در نهایت دستور داد مردان جنگنده بنی قریظه اعدام و اموالشان تقسیم و زنان و فرزندانشان اسیر شوند . بدین ترتیب شر یهودیان بنی قریظه نیز از سر مسلمانان كم شد البته این تصمیم درست سعد عوامل و دلائل متعددی دارد كه در كتابهای مربوط بیان شده است.(4)
در پایان با امید این كه جواب سئوال خود را یافته باشید شما را به خدای بزرگ می سپاریم.
(1) الم تر ای الذین اوتوا نصیبا من الكتاب یؤمنون بالجبت و الطاغوت و یقولون للذین كفروا هؤلاء أهدی من الذین آمنوا سبیلا (نساء – 51)
ترجمه: نمی بینید كسانی را كه بهره ای از كتاب (آسمانی ) دارند بت پرستان را تصدیق می گویند : آنان (بت پرستان) رستگارتر از مومنان یكتا پرست می باشند.
(2) این نحوه عملكرد را نعیم بن مسعود (فرستاده پیامبر) از خود ابداع كرد و فرموده پیامبر نبود ه است . اگر چه فریب و خدعه در جنگ جائز می باشد.
(3) چنانچه بیان شد قبیله یهودی بنی قینقاع پیمان شكنی به درخواست قبیله خزرج مورد عفو پیامبر قرار گرفتند كه خود امتیازی برای خزرجیان به حساب می آمد.
(4) با استفاده از كتاب فروغ ابدیت جلد 2 – 2 تألیف آیت الله حاج شیخ جعفر سبحانی.
مشاور :
آقای مرتجی
| پرسش :
سه شنبه 8/7/1382
| پاسخ :
پنج شنبه 17/7/1382
|
|
|
0
سال
|
حوزه علميه
| تعداد مشاهده:
126 بار