کد:
22354
پرسش
سلام
من 17 ساله هستم.خیلی تنها.بزرگترین مشكل من اینه كه از مادرم میترسم
مادرم هیچ گاه به حرف من اعتماد نمی كند.
پاسخ
سلام ،
می دانی من هم در 17 سالگی خیلی تنها بودم ؟ ولی حالا می دانم همه 17 ساله ها همین حس را دارند . اگر هزاران نفر از آنها را هم در كنار یكدیگر بگذاریم ، باز همه شان احساس تنهایی خواهند كرد . این حس تا مدتی سبب می شود ما فاصله ای به اندازه تمام دریاها و دره ها را میان خود و اطرافیانمان حس كنیم ...
ولی دختر خانم، باید این را بدانی كه مادرت نه به تو ، بلكه به محیط اطراف بی اعتماد است . در تهران امروز بسیاری از پدران و مادران ، برای دور نگهداشتن فرزندانشان از آسیب ها ، مجبورند دائما مراقب باشند و ظاهرا او را و در واقع محیط اطراف او را بپایند . در این هنگامه بی اعتمادی ها ، اتفاقا مادرتان بهترین كسی است كه می توانید 100 درصد به او اعتماد كنید و از او نترسید.
اگر درد دل هایتان را به او بگویید و از رفت و آمدهای شما و دوستانتان اطلاع دقیق داشته باشد ، خیلی كمتر نگران شما می شود و شما هم متقابلا با دوست شدن با مادرتان ، دیگر از او نخواهید ترسید ؛ بلكه او را كسی خواهید دانست كه همیشه مراقب شماست و در صورت لزوم می تواند به شما كمك كند .
دختران جوانی كه از حمایت و مراقبت بی چون و چرای مادر برخوردار نیستند ، خوب می دانند من چه می گویم ...
موفق باشید
مشاور اجتماعی
مشاور :
خانم پاكرو
| پرسش :
چهارشنبه 12/6/1382
| پاسخ :
يکشنبه 13/7/1382
|
|
|
0
سال
|
پای درد و دل شما
| تعداد مشاهده:
62 بار