کد:
10005
پرسش
به نام یكتا خدای عزیز
با عرض سلام وعلی مدد خدمت شما وهمكاران دلسوزتان درسایت بسیار ارزشمند«تبیان»
سوالی دارم كه امید است هرچه سریع تر به آن پاسخ دهید.
1- دردعاها وروایات همواره ازاتكال به نفس پرهیز داده شده مثلا(ربنا لا تكلنا الی انفسنا طرفه عیناابدا) وازطرفی بنده همیشه سعی نموده ام به خود تكیه نكرده وبر خداوند درتمام امور توكل كنم
علیرغم اعتقاد به جبر واختیاروآگاهی ازآن مدتی است دیگر به خود هیچ اعتمادی ندارم بطورمثال این باعث شده بااینكه بسیار درس میخوانم بازهم به خود مطمئن نباشم وهماره احساس خوبی نداشته باشم.
خواهشمندم بنده را راهنمایی فرمایید.
2- ظاهر شخص مقابل برای ازدواج تا چه میزان اهمیت دارد.
ومن الله التوفیق
پاسخ
خواهر محترم!
یكی از وظایف علم اخلاق، نشان دادن راه نجات از وسوسه های درونی است، چرا كه عامل اصلی بسیاری از بیماریهای خطرناك روحی، از قبیل اضطراب، بی اعتمادی به نفس، افسردگی و … وسوسه های درونی انسان است، بیماریهایی كه رفته رفته از روح به جسم نیز سرایت می كنند و با تضعیف قوای جسمی، باز چرخه تضعیف روح و جسم را تقویت می كنند، و احیانا زندگی انسان را فلج می نمایند.
علم اخلاق همانطور كه بهداشت روحانی است و از بسیاری از امراض پشگیری می كند، طب روحانی هم هست.
كیفیت معالجه اخلاقی تابع قانون كلی طب جسمانی است، كه ابتدا باید مرض تشخیص داده شود و پس از شناخت عامل مرض به معالجه آن پرداخته شود. در مورد بیماریهای روحی مانند اضطراب و بی اعتمادی نیز پس از آنكه به اصل بیماری آگاهی پیدا كردیم، باید عامل بروز این بیماری را پیدا كنیم.
علمای اخلاق می گویند: عامل این بیماریها وسوسه های درونی است؛ «زیرا دل آدمی هرگز خالی از فكر و خیال نیست، بلكه پیوسته محل خطور خواطر و ورود خیالات و افكار می باشد.» و اضطراب و بدبینی، بی اعتمادی به نفس و … یكی از ثمرات خیالات و وسوسه های درونی انسان است.
اما راه معالجه آن این است كه دل را از یاد خدا و توكل بر او پر سازیم، «زیرا دل مانند ظرفی است كه هرگز خالی نخواهد ماند» اگر آن را با یاد خدا پر نسازیم و جای خالی برای آن باقی بگذاریم، به همان اندازه كه جای خالی دارد وسوسه ها آن را اشغال می كنند. و از این وسوسه ها جوانه های اضطراب می روید.
معنای «الابذكر تطمئن القلوب» همین است كه ذكر و توكل بر خدا همه گستره عظیم قلب را پر كند؛ در این صورت، اطمینان قلب به سراسر وجود آدمی سرازیر می شود.
توكل یعنی اعتماد بر خدا و این كه او هر چه صلاح است پیش خواهد آورد. اضطرابات ما به خاطر نگرانی در وصول به نتیجه است ـ كه مثلا آیا اعمال ما، ما را به سرمنزل مقصود می رساند یانه؟ توكل به به ما می گوید وقتی در راهی موفقیت را در آغوش داری. راضی و مطمئن و استوار به راه خود ادامه بده.
وقتی خدای متعال را فعال ما یشاء عالم و تنها فعال عالم دانستیم، مفهوم توكل برای ما قابل درك خواهد بود.
با اطمینان قلب بسیاری از بركات زمینی هم عائد انسان می شود. منجمله این كه وقتی قلب مطمئن شد زمینه ظهور و حضور عقل فراهم می شود.
به دیگر سخن پس از آنكه ظرف دل را از وسوسه ها و افكار و خیالات تخلیه كردیم و با یاد و ذكر خدا پر ساختیم، قوه عاقله عنان قوای واهمه و متخیله را بدست می گیرد به گونه ای كه دیگر عقل حكومت بر بدن را عهده دار شده و اجازه خود نمایی به خیالات و توهمات نمی دهد، تا اضطراب و بی اعتمادی به نفس مانع تصمیم گیری و اقدام شود، و با تكرار این حالت زمینه تأثیر تعالیم وحیانی (حجت ظاهر) كه توسط پیامبر و اولیاء الهی به ما رسیده است، در پرتو نور علم و تعقل و تفكر (حجت باطن) فراهم می شود.
زمانی كه قوه عاقله حاكم شد و اضطراب و بی اعتمادی به نفس از میدان خارج می شوند و انسان با اطمینان قلب آنچه را كه عقل و وحی می گویند، انجام می دهد و وسوسه به خود راه نمی دهد.
(ر.ك. به كتاب "معراج السعادة"، ملا احمد نراقی)
2) در مورد مسائل مهمی چون ازدواج كه نقش مهمی در سرنوشت انسان دارد نباید تنها به ظاهر بسنده نمود، بلكه باید با تحقیق و مشورت با افراد خردمند، پس از شناخت صحیح نسبت به همسر، با توكل به خدا تصمیم مقتضی را اتخاذ كند.
با این وجود نمی خواهیم توجه به ظاهر را به طور كلی نفی كنیم. ممكن است انسان در شرائط روحی و یا تربیتی باشد كه زندگی با انسانی كه از نظر ظاهری دوستش نمی دارد برای او دردآور باشد. خوب است همسر انسان از نظر ظاهری قابل قبول باشد. همین، به همراه ایمان و اخلاق كه این دو ركن سعادتند
خدا نگهدار شما
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
چهارشنبه 21/3/1382
| پاسخ :
چهارشنبه 21/3/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
106 بار