• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد شـشم - صفحه 41 -  تز استعماري "جدايي دين از سياست "
صفحه : 41
مسئله جدا بودن دين از سياست ، مسئله اي كه با كمال تزوير و خدعه طرح كردند،حتي بر ما هم مشتبه كردند! حتي كلمه "آخوند سياسي " يك كلمه فحش است در محيطما! فلان آخوند سياسي است ! در صورتي كه آقايان خواندند در دعاهاي معتبر ساسه العباد(1) مع ذلك از بس تزريق شده است ، از بس اشتباه كاري شده است ، ما خودمان هم باورمان آمده است كه دين از سياست جداست . آخوند در محراب برود، و شاه هم مشغول دزدي اش باشد! هركس اسلام را مطالعه كرده باشد، قرآن كريم را مطالعه كرده باشد، كافي است كه بفهمد اسلام و قرآن كريم تربيت مي كند يك جامعه را در همه [شئون ].
تز استعماري "جدايي دين از سياست "
فرق مابين اسلام و ساير قوانيني كه در دنيا هست - قوانين الهي را نمي گويم ، آنها الان منسوخ است ، آنها هم همان طور بوده كه اسلام بوده - فرق مابين اسلام و آن چيزهايي كه از جانب خدا براي تربيت بشر آمده است با آن چيزهايي كه به دست بشر درست شده است ، يك فرق اساسي اين است كه آنچه بشر درست كرده است يك جنبه ضعيف راملاحظه كرده است ؛ مثلا قوانيني وضع كرده اند از براي اينكه حفظ نظم بكنند، حفظانتظامات بكنند. قوانيني وضع كرده اند كه مال همين معاشرت دنياست و كيفيت سياست دنيوي . ابعاد ديگري كه بشر دارد هيچ مورد توجه قواعدي يا قوانيني كه بشر درست كرده است ، هيچ متوجه او نيست . شما وقتي اسلام را ملاحظه مي كنيد، به حسب ابعاد انسانيت [مي بيند] طرح دارد، قانون دارد. از قبل از اينكه انسان به اين دنيا بيايد، قبل از اينكه پدر ومادر انسان ازدواج كند، طرح دارد براي اينكه اين بذر را خوب تربيت كند. طرح دارد
مردم را ساكت كنند، توده ها را ساكت كنند به وعده دادن . و اين تبليغات تا آنجا رسيده است كه بعد به صورت ديگر به ما هم تزريق كرده اند.
تفاوت احكام اسلام با قوانين بشري
1- گردانندگان سياست بندگان ، اين تعبير در "زيارت جامعه كبيره " وارد شده است . مفاتيح الجنان ، ص 370.