تبیان، دستیار زندگی

حال خوب در روزهای نه چندان خوب (1)

کپسول های آرامش بخش برای زندگی امروز

می گویید حال روزگار خوب نیست؟ بهانه می تراشید برای غم و بی حوصلگی، اما می توانید حتی با وجود مشکلات حال دلتان را خودتان خوب نگه دارید.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : ندا داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حال خوب در روزهای نه چندان خوب

زندگی با مشکلات مختلفی عجین است و این را هر سال و هر دهه‌ای که از عمرتان بگذرد، بهتر احساس می کنید. هر داشته ای که به دست بیاورید در صورت نداشتن آرامش، برایتان بی فایده خواهد بود. دنیای مدرن هم با خود ارمغان آسایش آورده است اما اگر انسان این دنیا راه را درست نرود، داشتن آسایش الزاما آرامش را برایش به همراه نخواهد داشت.

این روزها مشکلات اقتصادی و بالا رفتن برخی آسیبهای اجتماعی مثل طلاق و بیشتر شدن حس تنهایی می تواند منجر به حال بد خیلی از ما شود. وقتی بهانه های کافی هم وجود دارد ، انگار همه چیز دست به دست هم می دهد تا هر روزمان غروب جمعه ای شود پر از دلتنگی. اما باید مدیریت حالمان را به دست بگیریم تا بتوانیم بیشترین لحظات حال خوب را در زندگی تجربه کنیم .آرامشی که در ما بجای دریای طوفانی یک ساحل امن و زیبا بسازد البته در کنار تلاش و حرکت برای تغییرات مثبت. بی‌تردید به دست آوردن چنین حالی باید و نباید هایی دارد.

پرانتزهای نیمه باز را ببندید

یکی از چیزهایی که این روزها خیلی از ما را درگیر خود کرده است، علاقه برای به دست آوردن است. این به دست آوردن می تواند نیازها یا مهارت های متفاوت باشد. این خوب است که برای زندگی، مجهز به توانایی های زیادی باشیم اما چقدر از کارهایی که شروع می کنیم و برای آن وقت و انرژی می گذاریم، واقعا مورد نیازمان است و چند درصد به دنبال کسب مهارت در حیطه هایی می رویم که به آنها علاقه داریم؟

_ تصمیم می گیریم ورزش کنیم؛ لباس مورد نیاز آنرا می خریم، باشگاه ثبت نام می کنیم و چند جلسه ای می رویم و تمام!

_ دلمان می خواهد زبان خاصی را بیاموزیم؛ کتاب ها و کمک آموزشی هایش را تهیه می کنیم، چند شبی قبل از خواب لغت حفظ می کنیم و تمام!

_ قصد داریم در شیرینی پزی و آشپزی پیشرفت کنیم؛ چند دسر و غذای مختلف از اینترنت پیدا کرده، با ذوق و شوق درست می کنیم و تمام!

به خودمان که می آییم پر شده ایم از راه های نیمه رفته و پرانتزهای نیمه باز که تا حدی اجتناب ناپذیر است زیرا گاهی تا وارد کاری نشویم نمی دانیم چقدر توانایی و علاقه‌ی واقعی داریم، اما بیش از حد که این قصه تکرار شود، حالمان را بد می کند. برای اینکه مسیرهای نیمه رفته‌مان کمتر شود، بهترین راه این است که از اول سعی کنیم درست هدف گذاری کرده و در طول راه هم مراقب افت انرژی مان باشیم و با پشتکار، راهی که شروع کردیم را به پایان برسانیم. اگر به این نتیجه رسیدیم که این هدف، موضوع ما در زندگی نیست آن‌را ببندیم و کنار بگذاریم و قله ای دیگر را برای خود ترسیم کنیم.

 باید حواسمان باشد بجای دست و پا زدن در باتلاق بهتراست شناگری باشیم در آب.


سری به تقویم سال های گذشته تان بزنید و صفحات اول و هدف گذاری های تان را بخوانید، کتاب خانه و کمدهایتان را هم بررسی کنید، هدف هایی که چند سال نوشتید و فراموش کردید و وسایلی که قرار بود روزی به کسب مهارتی کمک کند و حالا خاک می خورد را کنار بگذارید تا ذهن تان سبک شود. هدف های نیمه خورده ای که پرونده اش همچنان باز است، حس شکست خوردگی را در ما ایجاد می کند. برای آرامش بیشتر باید کمتر خودمان را با رویاهای دیگران و بایدهای دنیای معاصر وفق دهیم و سبک زندگی و کارهایی را شروع کنیم که توانایی و علاقه مان در آن پر رنگ تر باشد تا نیمه ی راه رهایش نکنیم.

برای خودتان یک زمان، مشخص کنید و فیلم های ندیده، کتاب های نخوانده، عکس های چاپ نشده و ... را در زندگی تان سر و سامان دهید.

محدودیت های سالم تان را قبول کنید

بعضی حرف های خوب و انگیزشی اگر درست استفاده نشود، می تواند منجر به حال بد ما شود. مثلا همه ی ما با ضرب المثل: "خواستن، توانستن است" آشناییم. در خیلی از موارد هم این حرف صدق می کند اما نه در همه ی شرایط زندگی. خیلی اوقات واقعا می خواهیم، تلاش هم می کنیم اما در نهایت نمی توانیم! و این یکی از قواعد دنیاست که برای حال خوب باید آنرا قبول کنیم. اینکه در دهه ی سوم زندگی دلمان بخواهد فلان ورزش را شروع کنیم، خیلی هم خوب است و تا آن بخشی که بخواهیم در آن رشته متبحر شویم، خواستن ما به شرط پشتکار و تلاش زیاد، مساوی با توانستن است، اما زمانی که دلمان بخواهد در همان رشته قهرمان المپیک بشویم، دیگر نمی توانیم انتظار داشته باشیم رویایمان واقعی شود. شرط سن و استانداردهای ویژه برای رسیدن به چنین هدفی نمی گذارد ما به آن برسیم.

 باید سطح توقع و انتظاراتمان را بر اساس شرایط اجتماعی، خانوادگی و شخصی خودمان در نظر بگیریم و این به معنی تلاش نکردن و نساختن زندگی بهتر نیست بلکه باید حواسمان باشد بجای دست و پا زدن در باتلاق بهتراست شناگری باشیم در آب. گاهی برای رسیدن به چیزهایی که با شرایط ما همخوانی ندارد، هزینه های بالایی می دهیم که مهم ترین آنها حس نارضایتی از زندگی، ناامید و دست کشیدن از هدف هایی است که می توانیم عملی شان کنیم.

این دو کپسول را یک هفته استفاده کنید تا در مقاله ی بعد با دو کپسول دیگر برای "حال خوب در  روزهای نه چندان خوب" با شما همراه باشیم.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.