مواضع غرب در برابر سیاست ایران
عملکرد نامطلوب شورای امنیت
سازمان ملل بر این نکته تأکید دارد که ملت فلسطین باید خود سرنوشت کشورشان را بدون دخالت دیگران تعیین کند. اما باوجود همه این تأکیدها رژیم صهیونیستی همچنان خودسرانه به اعمال خود و نقض این قطعنامهها ادامه داد و عملاً هیچ ارزشی برای آنها قائل نشده است.
درحالیکه پس از جنگ دوم جهانی و خسارات جبرانناپذیر آن با تأسیس سازمان ملل متحد این امید به وجود آمد که بشر به راهی جدید برای تأمین حقوق اساسی خود دست یافته است اما بهزودی مشخص شد این امید سرابی بیش نیست و سازمان ملل نیز مانند سلف آن جامعه ملل با ناتوانی مفرط در حوزهی عملکرد بهویژه در مواردی که پای قدرتهای بزرگ در میان باشد روبرو است.
در این بین شورای امنیت سازمان ملل متحد بهعنوان رکن اصلی حفظ صلح و امنیت بینالمللی که اتفاقاً با ارائه حق وتو یکی از تبعیضآمیزترین و ناکارآمدترین ارکان سازمان نیز محسوب میشود وظیفهی اصلی را در این مهم یعنی حفظ صلح و امنیت بینالمللی عهدهدار است که تاکنون مصادیقی جدی از این ناکارآمدی را از خود بهجای گذاشته است.
پیش از این و در یادداشتهای گذشته به موارد اهم این ناکارآمدی مانند نقش این شورا در طی جنگ 8 ساله ایران و عراق پرداختیم و در یادداشت پیش رو نیز به یکی دیگر از مصادیق اصلی این ناتوانی یعنی قضیهی فلسطین و مواجهه این شورا با رژیم نامشروع صهیونیستی خواهیم پرداخت.
بهطورکلی عملکرد ناکارآمد شورای امنیت سازمان ملل در مورد تجاوزات رژیم صهیونیستی در دو محور قابلیت بررسی دارد محور اول قطعنامههایی است که با وتوی ایالاتمتحده امریکا هیچگاه تصویب نشده و محور دوم قطعنامههایی است که علیرغم تصویب شورا رژیم نژادپرست صهیونیستی بدون پرداخت کوچکترین هزینهای هیچ التزامی به آنها نداشته است.
در مورد دستهی اول باید گفت: آمریکا بهتنهایی هشت پیشنویس قطعنامه را در مورد مسئلهی فلسطین، سه قطعنامه در مورد تجاوز اسرائیل به لبنان در 1982،یک قطعنامه را مربوط به اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل و یک قطعنامه مربوط به محکوم نمودن اسرائیل در حملات قبلی آن در 1977 را وتو کرد. اما دستهی دوم یعنی قطعنامههای مصوب شورا که با بیاعتنایی این رژیم مواجه شده است به شرح زیر قابل دستهبندی است:
11ـ تروریسم و تجاوزات رژیم صهیونیستی، در این مورد سازمان ملل پنج قطعنامه به شمارههای 59، 101، 106، 242 و 338 صادر کرده است. سازمان ملل با صدور این قطعنامهها ضمن محکوم کردن تهاجمات و تجاوزات رژیم صهیونیستی به سرزمینهای اشغالی ازجمله حمله به غزه در تاریخ 28 فوریه 1955 خواستار توقف این حملات شده است.
همچنین سازمان ملل در این قطعنامهها بارها از رژیم صهیونیستی خواسته است که به آتشبس پایبند باشد، اما این رژیم هیچ توجهی به این قطعنامهها و هشدارهای سازمان ملل نکرده است.
22ـ محور دوم قطعنامههای سازمان ملل درباره حق بازگشت و تعیین سرنوشت است. سازمان ملل در این خصوص 14 قطعنامه به شمارههای 194، 394، 1604، 2154، 2452، 2649، 2672، 2787، 2792، 2955، 3070، 3089، 3236، 3246 صادر کرده است.
سازمان ملل در این قطعنامهها بخصوص قطعنامه 194 بر حق بازگشت آوارگان به فلسطین و تشکیل کمیتهای برای دادن گزارش به سازمان ملل در این خصوص و درباره پایبندی به آتشبس و عدم هتک حرمت به مقدسات در قدس شریف تأکید کرده است.
همچنین سازمان ملل بر این نکته نیز تأکید کرده است که ملت فلسطین باید خود سرنوشت کشورشان را بدون دخالت دیگران تعیین کند. اما باوجود همه این تأکیدها رژیم صهیونیستی همچنان خودسرانه به اعمال خود و نقض این قطعنامهها ادامه داد و عملاً هیچ ارزشی برای آنها قائل نشده است.
33ـ محور سوم قطعنامههای شورای امنیت در مورد قدس است که مجموعاً 8 قطعنامه به شمارههای 185، 250، 251، 252، 267، 271، 2253 و 2254 دراینباره صادر کرده است. سازمان ملل در این قطعنامهها بر حفظ نظم و امنیت قدس و محافظت از مقدسات این شهر و خودداری صهیونیستها از انجام رژه نظامی در آن تأکید کرده است، اما رژیم صهیونیستی عملاً با برپایی رژههای نظامی و هتک حرمت مقدسات و شکنجه و آزار ساکنان قدس همه این قطعنامهها را زیر پا گذاشته است.
همچنین در این بیانهها اقدامات "اسرائیل در نقض قوانین بینالملل و قطعنامههای سازمان ملل محکوم شده و بارها از رژیم صهیونیستی خواسته است که به این قطعنامهها احترام بگذارد.
4ـ اما محور چهارم قطعنامهها در مورد دیگر مسائل مربوط به فلسطین است که درمجموع سه قطعنامه به شمارههای 181، 3034 و 3103 است که یکی از آنها یعنی شماره 181 به قطعنامه تقسیم فلسطین مشهور است. سازمان ملل در این قطعنامه و در اقدامی بیسابقه و مغایر با عرف بینالملل فلسطین را میان یهودیانی که به این سرزمین مهاجرت کرده و فلسطینیان یعنی ساکنان اصلی آن تقسیم کرد که البته صهیونیستها به همین مسئله نیز راضی نیستند و اساساً کل سرزمین فلسطین را هدف غصب قرار دادهاند.
همانگونه که از موارد فوق برمیآید شورای امنیت یا اساساً با وتوی امریکا توانایی اقدام علیه اسرائیل را نداشته و یا در مواردی که براثر جو بینالمللی موفق به صدور اقداماتی نمایشی و حداقلی شده است نیز با بیاعتنایی رژیم کودک کش صهیونیستی مواجه شده است که این مسئله مانند موارد قبلی نشان از حاکمیت استاندارد دوگانه بر این سازمان و ظهور و بروز جدی منافع قدرتهای بزرگ بر رویههای حقوقی آن است.
منابع:
- ثقفی عامری، سازمان ملل متحد، مسئولیت حفظ صلح و امنیت بینالمللی (تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1370)
- کلییار، کلود آلبر، سازمانهای بینالمللی از آغاز به امروز- ترجمه هدایت ا... فلسفی (تهران: نشر فاخته، 1371)
- پایگاه مرکز اطلاعرسانی فلسطین
در این بین شورای امنیت سازمان ملل متحد بهعنوان رکن اصلی حفظ صلح و امنیت بینالمللی که اتفاقاً با ارائه حق وتو یکی از تبعیضآمیزترین و ناکارآمدترین ارکان سازمان نیز محسوب میشود وظیفهی اصلی را در این مهم یعنی حفظ صلح و امنیت بینالمللی عهدهدار است که تاکنون مصادیقی جدی از این ناکارآمدی را از خود بهجای گذاشته است.
پیش از این و در یادداشتهای گذشته به موارد اهم این ناکارآمدی مانند نقش این شورا در طی جنگ 8 ساله ایران و عراق پرداختیم و در یادداشت پیش رو نیز به یکی دیگر از مصادیق اصلی این ناتوانی یعنی قضیهی فلسطین و مواجهه این شورا با رژیم نامشروع صهیونیستی خواهیم پرداخت.
اقدامات اسرائیل در نقض قوانین بینالملل و قطعنامههای سازمان ملل محکوم شده و بارها از رژیم صهیونیستی خواسته است که به این قطعنامهها احترام بگذارد.
بهطورکلی عملکرد ناکارآمد شورای امنیت سازمان ملل در مورد تجاوزات رژیم صهیونیستی در دو محور قابلیت بررسی دارد محور اول قطعنامههایی است که با وتوی ایالاتمتحده امریکا هیچگاه تصویب نشده و محور دوم قطعنامههایی است که علیرغم تصویب شورا رژیم نژادپرست صهیونیستی بدون پرداخت کوچکترین هزینهای هیچ التزامی به آنها نداشته است.
در مورد دستهی اول باید گفت: آمریکا بهتنهایی هشت پیشنویس قطعنامه را در مورد مسئلهی فلسطین، سه قطعنامه در مورد تجاوز اسرائیل به لبنان در 1982،یک قطعنامه را مربوط به اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل و یک قطعنامه مربوط به محکوم نمودن اسرائیل در حملات قبلی آن در 1977 را وتو کرد. اما دستهی دوم یعنی قطعنامههای مصوب شورا که با بیاعتنایی این رژیم مواجه شده است به شرح زیر قابل دستهبندی است:
11ـ تروریسم و تجاوزات رژیم صهیونیستی، در این مورد سازمان ملل پنج قطعنامه به شمارههای 59، 101، 106، 242 و 338 صادر کرده است. سازمان ملل با صدور این قطعنامهها ضمن محکوم کردن تهاجمات و تجاوزات رژیم صهیونیستی به سرزمینهای اشغالی ازجمله حمله به غزه در تاریخ 28 فوریه 1955 خواستار توقف این حملات شده است.
همچنین سازمان ملل در این قطعنامهها بارها از رژیم صهیونیستی خواسته است که به آتشبس پایبند باشد، اما این رژیم هیچ توجهی به این قطعنامهها و هشدارهای سازمان ملل نکرده است.
بیشتر بخوانید
سازمان ملل در این قطعنامهها بخصوص قطعنامه 194 بر حق بازگشت آوارگان به فلسطین و تشکیل کمیتهای برای دادن گزارش به سازمان ملل در این خصوص و درباره پایبندی به آتشبس و عدم هتک حرمت به مقدسات در قدس شریف تأکید کرده است.
همچنین سازمان ملل بر این نکته نیز تأکید کرده است که ملت فلسطین باید خود سرنوشت کشورشان را بدون دخالت دیگران تعیین کند. اما باوجود همه این تأکیدها رژیم صهیونیستی همچنان خودسرانه به اعمال خود و نقض این قطعنامهها ادامه داد و عملاً هیچ ارزشی برای آنها قائل نشده است.
33ـ محور سوم قطعنامههای شورای امنیت در مورد قدس است که مجموعاً 8 قطعنامه به شمارههای 185، 250، 251، 252، 267، 271، 2253 و 2254 دراینباره صادر کرده است. سازمان ملل در این قطعنامهها بر حفظ نظم و امنیت قدس و محافظت از مقدسات این شهر و خودداری صهیونیستها از انجام رژه نظامی در آن تأکید کرده است، اما رژیم صهیونیستی عملاً با برپایی رژههای نظامی و هتک حرمت مقدسات و شکنجه و آزار ساکنان قدس همه این قطعنامهها را زیر پا گذاشته است.
همچنین در این بیانهها اقدامات "اسرائیل در نقض قوانین بینالملل و قطعنامههای سازمان ملل محکوم شده و بارها از رژیم صهیونیستی خواسته است که به این قطعنامهها احترام بگذارد.
4ـ اما محور چهارم قطعنامهها در مورد دیگر مسائل مربوط به فلسطین است که درمجموع سه قطعنامه به شمارههای 181، 3034 و 3103 است که یکی از آنها یعنی شماره 181 به قطعنامه تقسیم فلسطین مشهور است. سازمان ملل در این قطعنامه و در اقدامی بیسابقه و مغایر با عرف بینالملل فلسطین را میان یهودیانی که به این سرزمین مهاجرت کرده و فلسطینیان یعنی ساکنان اصلی آن تقسیم کرد که البته صهیونیستها به همین مسئله نیز راضی نیستند و اساساً کل سرزمین فلسطین را هدف غصب قرار دادهاند.
همانگونه که از موارد فوق برمیآید شورای امنیت یا اساساً با وتوی امریکا توانایی اقدام علیه اسرائیل را نداشته و یا در مواردی که براثر جو بینالمللی موفق به صدور اقداماتی نمایشی و حداقلی شده است نیز با بیاعتنایی رژیم کودک کش صهیونیستی مواجه شده است که این مسئله مانند موارد قبلی نشان از حاکمیت استاندارد دوگانه بر این سازمان و ظهور و بروز جدی منافع قدرتهای بزرگ بر رویههای حقوقی آن است.
منابع:
- ثقفی عامری، سازمان ملل متحد، مسئولیت حفظ صلح و امنیت بینالمللی (تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1370)
- کلییار، کلود آلبر، سازمانهای بینالمللی از آغاز به امروز- ترجمه هدایت ا... فلسفی (تهران: نشر فاخته، 1371)
- پایگاه مرکز اطلاعرسانی فلسطین