تبیان، دستیار زندگی

عالمی که تا آخرین نفس پای ولایت فقیه ایستاد

تهران در حسرت «تهرانی»ها

حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ مرتضی تهرانی، استاد اخلاقی بزرگ که عمری سرشار از نورانیت و صفا و خدمت به دین و اخلاق داشت و در این مسیر شاگردان بسیاری را در مکتب و مسیر اهل بیت علیهم السلام تربیت کرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حاج آقا مرتضی تهرانی
داغدار عالمی عامل و عارفی واصل، حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ مرتضی تهرانی شده‌ایم. استاد اخلاقی بزرگ که عمری سرشار از نورانیت و صفا و خدمت به دین و اخلاق داشت و در این مسیر  شاگردان بسیاری را در مکتب و مسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام تربیت کرد.

حضرت آیت‌الله‌العظمی شیخ مرتضی تهرانی برادر مرحوم آیت‌الله حاج‌آقا مجتبی تهرانی و مهدی کلهر بود. ایشان از برجسته ترین شاگردان امام خمینی به شمار می رفت. این استاد اخلاق برجسته در دامان خانواده‌ای فرهیخته، تحت تربیت پدری والا چون مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالعلی تهرانی که از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری یزدی و از دوستان صمیمی شیخ مرتضی زاهد بود، تربیت یافت.

انس و محبتی خاص به امام داشت

ضد ولایت‌فقیه کسی است که حکم مجتهد و فقیه جامع‌الشرایط را در هیچ‌یک از ابعاد زندگی انسان متدین نافذ نمی‌داند و ما چنین شخصی نداریم. سکوت در برابر این شعار مبهم که از آن برداشت بد می‌شود، از قصور و کوتاهی و اشتباه علماء است

آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی پس از گذراندن دروس حوزوی ابتدایی، به قم مهاجرت کرده و در جوار آیت‌الله‌العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی قرار گرفت. وی با امام خمینی (ره) انس و محبت خاص داشت، و این انس و علاقه تا بدان جا پیش رفت که در دهه 40 خود را ملزم دانست که در ادامه مسیر تلمذ و شاگردی به شکل خصوصی به نجف برود و در آنجا در جوار استادش بماند. این استاد برجسته اخلاق در دروس خارج فقه سیدحسین طباطبایی بروجردی و نیز در دومین دوره تدریس اسفار توسط علامه طباطبایی شرکت داشته‌ است. وی از همان سال های نخستین انقلاب به کلی از سیاست کناره گرفت و از پذیرش سمت در سیستم سیاسی ایران اجتناب کرد.  از ورود به مسائل جزئی و عملی سیاسی به شدت پرهیز می کرد و نظرش بر  این بود که در مسائل سیاسی همیشه باید اخلاق را رعایت نمود.

سخنی دربارهٔ شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه»

مرحوم آیت‌الله مرتضی تهرانی پس از مناقشات انتخابات ۸۸ در سخنانی در مسجد میرزا موسی، شعار "مرگ بر ضد ولایت فقیه" را شعاری تفرقه افکن معرفی کرده و حذف آن را شرعاً لازم دانست و معتقد بود: "ضد ولایت فقیه کسی است که حکم مجتهد و فقیه جامع‌الشرایط را در هیچ‌یک از ابعاد زندگی انسان متدین نافذ نمی‌داند و ما چنین شخصی نداریم … در فقهای شیعه اصلاً ضد ولایت فقیه وجود ندارد … سکوت در برابر این شعار مبهم که از آن برداشت بد می‌شود، از قصور و کوتاهی و اشتباه علماء است."[1]


مرحوم مرتضی تهرانی علی‌رغم اینکه بارها گفته بود به توصیه پدرش هرگز در سیاست دخالت نمی‌کند، در مصاحبه ای به تمجیدی بی‌سابقه از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پرداخته و ایشان را در روزگار فعلی بی همتا معرفی کرد. از نگاه وی لطف خدای متعال شامل حال آیت‌الله خامنه‌ای است وظیفه ما این است که قدردان ایشان باشیم. هیچ‌کس مقام و منزلت رهبر ایران را اعم از عالمان و غیر عالمان درک نکرده‌است.

در نگاه این عالم بزرگ، رهبری دارد کار خودش را می‌کند، کسر هم نمی‌گذارد تا آن وقتی که ان‌شاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیه‌الله «ارواحنا له الفداه» ظهور کنند یا برنامه‌هایی که ایشان تنظیم کرده‌اند قابلیت اجرا پیدا کند.
رهبری همه شرایط شرعی را دارد و خصوصیاتی که ایشان دارد، در عالم بی‌نظیر و این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه فقط به همه مسلمان‌ها و شیعیان بلکه به همه انسان‌ها عطا کرده است.

وقتی که با قرآن مأنوس شدیم دیگر آسان‌تر می‌توانیم نفس خودمان را اصلاح کنیم و خدای نکرده این‌طور نباشد که پیر شویم ولی مشکلات و رذیلت‌های اخلاقی در وجود ما باقی مانده باشد.


 
"آنچه این ملت را پیش برده اعتقاد و ایمانش بوده است به اضافه رهبر شایسته الهی. بدون رهبر نمی‌شود. امکان ندارد. یک کشور 100 سال هم دائماً کشته بدهد، بی‌رهبر موفق نمی‌شود. در تاریخ دیده‌ایم. الجزایر 25 سال کشته داد. رئیس‌جمهور روی کار آمد، حداکثر چهار سال توانست رئیس‌جمهور مستقل داشته باشد. بعد از آن تمام شد. چرا؟ چون رهبر نداشت. این باور قطعی‌ من است."[2] 

هم متدین باشیم و هم متمدن

حضرت آیت‌الله‌العظمی شیخ مرتضی تهرانی در تهران تا آخرین روزهای حیاتیشان جلات اخلاق منظمی را داشتند. ایشان تمدن منطبق با معیارهای الهی را به عنوان ارزش می کنند؛ "ما دوست داریم که بنده‌ی مطیع حق‌تعالی باشیم. علاوه بر آن که ما می‌خواهیم متدین باشیم، می‌خواهیم متمدن هم باشیم، یعنی به آداب و فرهنگ و سنت اسلام هم مؤدب باشیم. مطمئنا انسان اگر هم متدین و هم متمدن باشد بسیار بهتر و برتر است از این که متدین باشد، ولی متدین جلف و بی‌ادب و دور از اخلاق باشد. البته این جملات اجمال دارد و ما نمی‌فهمیم که کدام فرهنگ است که مورد قبول حق‌تعالی است. ممکن است دو انسان، در فرهنگ و اخلاق با هم تضاد داشته باشند و در عین حال هر کدام مدعی شوند که متدینِ متمدن، به مدنیت و فرهنگ اسلامی هستند. این اختلاف‌های سلیقه‌ای را باید بررسی کرد تا در صورتی که با معیارهای صحیح الهی تطبیق کرد پذیرفته شود و اگر با معیار الهی تطبیق نکرد، کنار گذاشته شود."[3]

ایشان در بیانی در رابطه با انس با قرآن اذعان دارند؛ انس با قرآن و توجه به آیات قرآن باعث می‌شود که روح انسان به‌مرور زمان با مفاهیم قرآنی سنخیت پیدا کند. وقتی که با قرآن مأنوس شدیم دیگر آسان‌تر می‌توانیم نفس خودمان را اصلاح کنیم و خدای نکرده این‌طور نباشد که پیر شویم ولی مشکلات و رذیلت‌های اخلاقی در وجود ما باقی مانده باشد.[4]

پیکر مطهر حضرت آیت‌الله مرتضی تهرانی بعد از طواف در حرم مطهر رضوی به تهران منتقل می‌شود. و دوشنبه ۱ مرداد۹۷ در تهران تشییع خواهد شد

پی نوشت:
1- گفت‌وگوی تفصیلی آیت‌الله‌ حاج‌آقا مرتضی تهرانی که در شماره 407 و 408 ماهنامۀ پاسدار اسلام منتشر شده است.
2- همان
3- قسمتی از سخنان آیت‌الله‌ حاج‌آقا مرتضی تهرانی که در مورد آیه «وَلا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّه‏ فَیَسُبُّوا اللّه‏ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ»
4- قسمتی از سخنان آیت‌الله‌ حاج‌آقا مرتضی تهرانی در دیدار با خبرگزاری تسنیم در روز 31 اردیبهشت‌ماه 97
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.