تبیان، دستیار زندگی

نقد جریان "آخوند‌های درباری" در گفتار امام خمینی

حضرت امام (ره) با مشاهده روحانیونی که به جای مخالفت با برنامه‌ها و اقدامات حکومت پهلوی، همسو و همراه با این حکومت اقدام به تبلیغ و دفاع از شخص شاه و دربار وی نمودند، جامعه و مردم را نسبت به این افراد آگاه ساخت و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 آخوند درباری


روحانیت همواره به عنوان سنگر مهمّی در مقابل استبداد حکومت‌های فاسد قرار داشتند و به همین دلیل مردم ایشان را به عنوان رهبران خود در مبارزات و انتقادها از حکومت برمی‌گزیدند. با این حال برخی از روحانیون به تعبیر حضرت امام «روحانیون ناصالح» بودند که نه تنها برای مردم قدمی برنمی‌داشتند، بلکه اسلام را نیز به نابودی می‌کشاندند و در نهایت با نوع فعالیت خود صدمات جبران ناپذیری به مردم و جامعه وارد می‌کردند.

 آخوند درباری در نگاه حضرت امام(ره)

اصطلاح «آخوند درباری» برای نخستین بار توسط حضرت امام استفاده شد. وی نسبت به جایگاه روحانیت حساسیّت بسیار ویژه‌ای داشتند و این قشر را نسبت به مسائلی که برای مردم، جامعه و کشور رخ می‌دهد بیش از سایر اقشار مسئول می‌دانستند زیرا وظیفه هدایت مردم بر عهده روحانیون و علمای دین می‌باشد. از این روی وظایف و تکالیف بسیار سنگینی بر دوش آنان بوده است.

طبیعتا اگر روحانیون در انجام وظایف خود کوتاهی کنند مسیر حرکت صحیح جامعه با مشکل همراه خواهد شد. ناگفته پیداست که حرکت این گروه در راستای اهداف حکومتهای طاغوتی گناهی به مراتب بزرگتر از کوتاهی محسوب می‌شود. از این رو حضرت امام (ره) نسبت به روحانیون درباری که در خدمت حکومت پهلوی بوده واکنش بسیار شدیدی نشان دادند و در این باره فرمودند:

«خدای متعال می‌داند که من نسبت به آخوندهای فاسد آن‌قدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترم‌تر است از آخوند فاسد، آن‌قدر صدمه‌ای که اسلام از یک آخوند فاسد می‌خورد از محمدرضا نمی‌خورد. در روایات هست که آخوند فاسد و ملای فاسد در جهنم از بوی تعفنش اهل جهنم در عذاب هستند. در این دنیا هم از بوی تعفن بعضی از آخوندهای فاسد، دنیا در عذاب است. ما طرفداری از عمامه نمی‌کنیم. ما طرفداری از اسلام می‌کنیم. این اسلام پیش شما باشد معظم هستید. پیش هرکس باشد معظم است.»

حضرت امام با مشاهده روحانیونی که به جای مخالفت با برنامه‌ها و اقدامات حکومت پهلوی، همسو و همراه با این حکومت اقدام به تبلیغ و دفاع از شخص شاه و دربار وی نمودند، جامعه و مردم را نسبت به این افراد آگاه ساخت و این جریان را به «ابوهریره» و «شریح قاضی» تشبیه می‌کند که دربار برای پیشبرد اهداف خود این افراد را معمم کرده بود. امام خمینی در این باره می‌فرمایند: «اینها از فقهای اسلام نیستند و بسیاری از اینها را سازمان امنیت ایران معمم کرده تا دعا کنند.»

از نمونه این روحانیون درباری می‌توان به غلامحسین دانشی و عباس مهاجرانی اشاره کرد. غلامحسین دانشی نماینده مردم آبادان در مجلس شورای ملی به عنوان روحانی توانست نظر شاه را جلب کرده و به مجلس راه پیدا کند و به جای توجه به نیازها و منافع مردم به عنوان مجری برنامه‌های مذهبی رادیو و تلوزیون ملی ایران به دفاع از برنامه‌ها و اقدامات شاه می‌پرداخت و مرتب به دربار رفت و آمد می‌کرد تا جایی که از مخالفین جدی خروج شاه از ایران نیز به شمار می‌رفت. گفتنی است که وی بلافاصله پس از انقلاب به دلیل مبارزات آشکار علیه انقلاب اسلامی اعدام شد.

حضرت امام اگرچه ارزش بسیار زیادی برای روحانیت و لباس آن قائل هستند ولی روحانیونی که عملا در اختیار دربار و مقاصد محمدرضاشاه حرکت می‌کنند را خارج از دین و مفسد خطاب می‌کنند زیرا این افراد نه از اسلام درکی دارند و نه دین را می‌شناسند. این گروه در منظر حضرت امام جز برای گمراه کردن مردم اقدامی نمی‌کنند. از همین رو بود که حضرت امام این افراد را از ساواک بدتر می‌دانست زیرا نیروهای ساواک و دربار ادعایی در ترویج دین و اسلام نداشتند و آشکارا اقدام به نفی دین می‌نمودند ولی این روحانیون با بر تن کردن لباس پیامبر (ص) به عنوان مبلّغان دین اسلام عملا در مسیر طاغوت گام برداشته و از هیچ عملی برای برقراری و ماندگار حکومت پهلوی دریغ نمی‌کردند. باید به این نکته توجه داشت که به تدریج و در فرایند مبارزات انقلابی امام خمینی و پر رنگ تر شدن نقش روحانیون از یک طرف از تعداد از این روحانیون نیز کاسته شد و از سوی دیگر آنان با انتشار اسلامی که منادی انقلاب بود به حاشیه رفتند.


منبع:
یادداشت "انتقادات امام خمینی به «آخوند درباری»" به قلم فرود نودهی، به نقل از موسسه مطالعات تاریخ معاصر
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.