تبیان، دستیار زندگی

ورّاث علم؛

ثقه الاسلام کلینی

از زندگی كلینی جز «كافی» چیزی در دست نیست. كافی شناسنامه كلینی است و كلینی را باید در آیینه كافی به تماشا نشست. كافی قلّه‌ای است كه بدون فتح آن اجتهاد ممكن نیست و اقیانوسی است كه بدون عبور از آن فهم معارف دین میسّر نیست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
کلینی
از زندگی كلینی جز «كافی» چیزی در دست نیست. كافی شناسنامه كلینی است و كلینی را باید در آیینه كافی به تماشا نشست. كافی قلّه‌ای است كه بدون فتح آن اجتهاد ممكن نیست و اقیانوسی است كه بدون عبور از آن فهم معارف دین میسّر نیست. ایمان، نور و زهد و پارسایی گردآورنده مهمترین كتاب حدیثی شیعه ـ ثقة الاسلام كلینی ـ را به تماشا می‌نشینیم. سر بر در خانه‌اش می‌ساییم و نسل جوان ایران اسلامی و دنیای اسلام را به بهره‌گیری از حرارت و فروغ آفتاب حدیث فرا می‌خوانیم.

میلاد آفتاب
در زمانی كه صدایی جز صدای سم اسبان بنی‌عباس در سرزمینهای اسلامی به گوش نمی‌رسید در سرزمین ایران یعنی قلب تشیّع ـ روستای «كلین»[1] ـ در خانه‌ای آكنده از عشق اهل بیت ـ علیه السّلام ـ كودكی متولد شد كه تاریخ حیات او با «غیبت صغری» عجین شد. محمّد نامی بود كه یعقوب بن اسحاق برای فرزند خویش برگزید و اذان و اقامه اولین كلماتی بودند كه گوش او را نوازش دادند. اوّلین كلاس درس او دامان پاك و پر مهر مادری عطوف و عفیف بود. محمّد مراحل ابتدایی علوم اسلامی را نزد پدر و دایی بزرگوارش علی بن محمد بن ابراهیم بن ابان كه از استادان علم حدیث بود، گذراند. وی پس از گذراندن دوران آغازین تحصیل و آشنایی با منابع رجالی و حدیثی، از كلین مهاجرت كرد و با كوله‌باری از معرفت و شناخت مكتب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ برای شكوفایی خلاّقیتهای درونی و سیراب شدن از دریای بی‌پایان علوم وحی و پیمودن كمالات اخلاقی و انسانی به «ری» وارد شد. اگر چه فاصله 38 كیلومتری كلین تا «ری» برای او كه با زادگاه خویش وداع همیشگی كرد مسافتی طولانی بود و غم غربت و دوری از خانواده آزارش می‌داد، امّا برای كسی كه برای خدا گام برمی‌دارد و برای خدا زندگی می‌كند این همه آسان است.

گزینش هدف
در هنگام ورود كلینی به «ری» بیشتر مردمان این شهر از پیروان مذاهب حنفی و شافعی بودند امّا به دلیل وجود شیعیان دلباخته‌ای در اطراف این شهر، اكثر اهل تسنن «ری» همواره تحت تأثیر اخلاق و رفتار اسلامی آنها قرار داشتند. از این رو این دیار به شهری شیعه نشین معروف بود.

«ری» در آن زمان شهری بزرگ بود و عقاید و مذاهب گوناگونی در كنار هم و در آرامش كامل در آنجا به حیات خود ادامه می‌دادند. امّا این آرامش گاه دستخوش حركتهای سیاسی می‌شد. فرقة اسماعیلیه با انگیزة تسلط بر ایران در این نقطه بیش از دیگران سرمایه‌گذاری كرده بود و به ترویج و تبلیغ تفكر و آراء خود می‌پرداخت. از این رو «ری» به نقطة برخورد آراء و اندیشه‌های فرقة اسماعیلیه و مذهب شافعی، حنفی و شیعه تبدیل شده بود. كلینی در این زمان در كنارِ گذراندن تحصیلات خود نه تنها با عقاید و اندیشه‌های دیگر مذاهب و فرقه‌ها آشنا شد بلكه به ماهیت واقعی بعضی از این فرقه‌ها كه می‌رفت تشیع را از مسیر واقعی‌اش خارج كنند پی برد.

او درد را شناخت و درمان را تشخیص داد. درد، جدایی مردم از سخنان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و دارو، رساندن این سخنان به مردم بود. او در این زمان هدف خویش را برگزید و به دور از هیاهو مسیر خود را مشخص كرد و تصمیم گرفت به فراگیری و نوشتن احادیث بپردازد.

از این رو در محضر استادان بزرگی چون «ابوالحسن محمد بن اسدی كوفی ساكن ری»[2] به فراگیری حدیث پرداخت و در نوشتن و بحث و گفتگو پیرامون احادیث از خود شایستگی بسزایی نشان داد. او بیشتر وقت زندگی خود را صرف حدیث كرد. امّا با این حال از واقعیتهای اطراف خویش و از مسائلی كه شیعیان با آن دست به گریبان بودند، غافل نبود. او از كسانی نبود كه عزلت گزیند و فقط به فكر نجات خویش باشد، بلكه در دورانهای پرآشوب همواره همگام و همراه با جامعة شیعی بوده. در دورانی كه «قرمطیان» با عقاید التقاطی خود، كه مخلوطی از عقاید زردشتی، مانوی و اسلامی بود[3] به مبارزه با عقاید و مقدسات مسلمین پرداختند، كلینی با شجاعت شیعی خویش عقاید آنها را به نقد كشید و برای آگاه كردن شیعیان از این حركت انحرافی كتاب «الرد علی القرامطه» را نوشت و در دسترس شیعیان قرار داد.

عصر كلینی را باید عصر حدیث نامید. زیرا نهضتی كه برای فراگیری و نوشتن احادیث آغاز شده بود سراسر ممالك اسلامی را فرا گرفته بود و تشنگان علم حدیث از این شهر به آن شهر و از این محفل به آن محفل در جستجوی روایتگری بودند تا از او حدیثی فرا گیرند و بر اندوخته‌های خویش بیفزایند. تلاش اهل سنت در این عصر به قدری چشمگیر بود كه می‌توان گفت اهل سنت هر چه دارد از این عصر دارد. در این عصر كه زمانش به حدود تقریبی یك قرن می‌رسد كتابهای شش گانه حدیثی اهل سنت (صحاح ستّه) تدوین شد.

كلینی در این عصر مشغول فراگیری و نوشتن احادیث بود. در این زمان شاگردان امام هادی ـ علیه السّلام ـ، امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ و امام رضا ـ علیه السّلام ـ هنوز زنده بودند. امّا از آنها جز كتابها و جزوه‌های كوچك و پراكنده چیزی در دست نبود و بسیاری از این كتابها و جزوه‌ها نیز در همین عصر از بین رفت.

خطر نابودی احادیث، این میراث گرانقدر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ هر لحظه احساس می‌شد. زیرا با وفات این حاملان احادیث و غیب امام زمان ـ علیه السّلام ـ شیعیان از این سخنان گرانبها محروم می‌شدند. كلینی با شناخت عصر خود و موقعیت حساس زمانی و درك اینكه تشیع اگر از این مرحله به سلامت بگذرد برای همیشه از انحراف و التقاط رهایی یافته است، برای تكمیل هدف و رسالت خویش به قم شهر محدثان و شاگران اهل بیت ـ علیه السّلام ـ مهاجرت كرد.

در این زمان در قم راویان و محدثان در هر مسجد و حسینیه‌ای به نقل حدیث می‌پرداختند و بسیاری از اینان در شمار آخرین محدثانی بودند كه بدون واسطه از زبان ائمه ـ علیهم السّلام ـ حدیث شنیده بودند. وجود این فرزانگان موجب شد كه عاشقان كلام اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به این شهر مهاجرت كنند و كلینی یكی از این افراد بود.

او با استفاده از محضر استادان بزرگی چون احمد بن محمد بن عیسی اشعری، احمد بن ادریس قمی (معروف به معلّم)، عبدالله بن جعفر حمیری (مؤلف كتاب قُربُ الاسناد) و فرزند او محمد بن عبدالله حمیری به فراگیری حدیث پرداخت. استادان و محدثانی كه كلینی برای شكوفایی اندیشة خدایی خود از آنها بهره جسته است در حدود سی و پنج نفر می‌باشند. بی‌شك همة استادان كلینی در تشكل شخصیت او نقش داشته‌اند امّا در این میان به رادمردی برمی‌خوریم كه كلینی را با او و او را با كلینی می‌شناسیم. كسی كه نامش در یك سوم سلسله سندهای روایات كافی است. شخصیتی كه نامش باكافی جاودانه شد. محدثی كه در اسناد بیش از هفت هزار و یكصد و چهل روایت (7140) چون ستاره می‌درخشید. [4]

او علی‌بن ابراهیم قمی است كه كتاب تفسیر او پایة تفسیرهای تشیع گردید. و شاید اگر كلینی پروانه‌وار به گرد شمع وجود او نمی‌چرخید و او را لحظه‌ای چه در حال بیماری و چه سلامت در خانه و مدرسه رها می‌كرد و از او غافل می‌ماند، روایات و احادیثی كه سلسله سندش به او ختم می‌شود چون دیگر آثار او برای همیشه از میان می‌رفت. امّا كلینی این اقیانوس حدیث را رها نساخت. او كه تشنة كلام اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ بود جرعه جرعه نوشید و به این نوشیدن اكتفا نكرد بلكه دریایی از این كوثر عشق را برای شیعیان پس از خود به یادگار نهاد.

هجرتی دیگر
گرچه قم مركز تشیع به شمار می‌رفت و هر جوینده كلام اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را سیراب می‌كرد امّا عطش سیری‌ناپذیر كلینی او را بر آن داشت تا آن دیار مقدس را به امید یافتن روایات و احادیث ناشنیده ترك كند. او روستاها و شهرهای بی‌شماری را پشت سر نهاد و هر جا محدثی می‌یافت از او حدیث فرا می‌گرفت. كوفه یكی از شهرهایی بود كه كلینی به آن قدم نهاد. در آن زمان كوفه یكی از مراكز بزرگ علمی به شمار می‌رفت و كمتر محدث و یا محققی بود كه در سفرهای خود به آن شهر وارد نشده و از محضر عالمان آنجا استفاده‌ای نكرده باشد.

كوفه در حقیقت جای تبادل نظر و نقطة آغاز در جهان اسلام به شمار می‌رفت كه همه آزادانه در آن به تبلیغ مذهب خود می‌پرداختند. از این رو هر یك از نویسندگان و محدثان مذاهب گوناگون اسلامی مجلس درس و بحثی برای خود برپا داشته بودند و به نقل احادیث خویش می‌پرداختند. «ابن عقده» یكی از كسانی بود كه در این شهر سكونت داشت. او از حافظان بزرگ حدیث به شمار می‌رفت و حافظه قوی او موجب شده بود كه آیتی از آیات حافظه در جهان شود. [5]

بسیاری از بزرگان مذاهب از محضر او كسب علم می‌كردند. او اگر چه از نظر مذهبی «زیدی جارودی» بود امّا زهد و پارسایی از او محدثی موثّق ساخته بود كه همة مذاهب در نقل احادیث به او اعتماد داشتند. كلینی نیز از این مرد بزرگ استفاده كرده، از او روایاتی فرا گرفت.

ثقة الاسلام كلینی پس از كسب علم و حدیث از دهها استاد و محدث در شهرها و روستاهای آن زمان، سرانجام به بغداد رسید. او در مسافرتهای خویش چنان علم و فضل خود را به نمایش گذاشته و تصویری از شیعة واقعی را در اذهان مردم هر دیار باقی نهاده بود كه هنگام ورود به بغداد فردی گمنام نبود. شیعیان به او افتخار می‌كردند و اهل سنت به دیدة تحسین به او می‌نگریستند. تقوا، علم و فضیلت او در اندك مدتی موجب شد كه هم شیعه و هم اهل سنت در مشكلات دینی به او مراجعه كنند، به طوری كه عامه و خاصه در فتاوا به او روی می‌كردند و به همین سبب او اولین كسی بود كه به لقب ثقة الاسلام شهرت یافت. [6]

كلینی نام آورترین شخصیت عصر خود بود. عصری كه اوج تلاش محدثان و عالمان بزرگ و حتی عصر چهار نایب خاصّ امام زمان ـ علیه السّلام ـ بوده است. در این عصر به دلیل محدودیتها و ممنوعیتهای اجتماعی این بزرگان، مسئولیت فرهنگی و علمی تشیع بر دوش كلینی بوده است.

تألیف كافی
بغداد برای كلینی سرزمین تألیف بود. وی در آنجا فرصت یافت تا اندوخته‌های سالها رنج و مشقت را در مجموعه‌ای گردآوری كند. او كه كمبودهای جامعة شیعی را به خوبی درك كرده بود و می‌دید كه با غایب شدن امام زمان (عج) و دسترس نداشتن همة شیعیان به نوّاب خاص آن حضرت، جای كتابی كه در بردارندة تعالیم اسلامی و شیعی باشد، خالی است تلاش خود را در پی تنظیم احادیث گردآوری شده، جهت داد و برای شیعیان دستورالعمل و كتاب هدایتی ارزشمندی در كنار قرآن تألیف كرد تا این كتاب مُفسِّر و مُبیّن تعالیم و احكامی باشد كه قرآن به صورت كلی بیان كرده است.

مجموعه كتاب «الكافی» ـ كه شامل اصول كافی (دوجلد)، فروع كافی (پنج جلد) و روضة كافی (یك جلد) است و دربردارندة شانزده هزار و یكصد و نود و نه (16199) حدیث از پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه معصومین ـ‌علیه السّلام ـ می‌باشد ـ. كتابی است كه كلینی در طی بیست سال تلاش خستگی ناپذیر به تألیف آن موفق شده است. كلینی با تألیف این اثر جاودانه برتری و فضل علمای تشیّع را نه تنها در روزگار خود، بلكه در تمام تاریخ اسلام به اثبات رساند. كاری كه او در مدّت بیست سال برای تشیع به پایان رساند كاری بود كه شش تن از بزرگترین عالمان اهل سنّت در مدت یك قرن برای مذهب خود انجام دادند. كتاب كافی مهمترین و نفیس‌ترین كتاب از مجموعة كتب چهارگانه حدیثی (كتب اربعه) مذهب تشیع است. [7]

كافی در زمانی به تبیین ارزشهای اخلاقی و اسلامی پرداخت كه اروپاییان دوران بربریت و وحشیگری را می‌گذراندند و قبایلشان با قتل و غارت امرار معاش می‌كردند. زمانی كه آنها در جهل غوطه‌ور بودند و از علم چیزی نمی‌دانستند و عقل و علم را در دادگاههای تفتیش عقاید قرون وسطایی به محاكمه می‌كشیدند اوّلین باب از اولین كتاب تشیع با عنوان عقل و علم و آنگاه توحید و حجت، ارزشهای الهی و انسانی را آموزش می‌داد. كتاب كافی را هر كسی از دیدگاه خود بررسی كرده است. بر كافی هم فیلسوف شرح نوشته است هم عارف و هم فقیه و این خود نشانة بزرگی و جامع بودن كافی است. شرحهای مهم كافی عبارت‌اند از:
1. مرآت العقول از علامة مجلسی، كه با دیدی فقهی نگاشته شده است.
2. شرح صدرالمتألّهین معروف به ملاصدرا، كه نگرش او نگرشی فلسفی و عرفانی به احادیث است.
3. كتاب وافی نوشتة ملامحسن فیض كاشانی.
4. شرح ملاصالح مازندرانی.

سبك كلینی
روش كلینی در ترتیب احادیث هر باب این است كه حدیث صحیح‌تر و روشن‌تر را در اوّل باب قرار داده و سپس به همین ترتیب احادیث مبهم و مجمل را ذكر كرده است. [8] علاوه بر این، كلینی دست به ابتكار دیگری زد كه تا قبل از آن در میان عالمان و محدثان معمول نبود و آن به كار بردن كلمه «عدّة»[9] به جای سلسلة سندی است كه به راوی حدیث ختم می‌شود از مسائلی كه موجب شد كلینی این رویه را در نقل حدیث پیش گیرد، مشهور بودن راویان سلسله سند و نیز كم كردن حجم كتاب و كمبود وقت بوده است.

«عدّة»كلینی گاهی از احمد بن محمد بن عیسی، گاهی از سهل بن زیاد و زمانی از احمد بن محمد خالد برقی روایت می‌نماید و اشخاص هر یك از این سه، غیر از اشخاص «عدة» دیگر می‌باشد. [10] مثلاً مراد او از «عدّة» در جایی كه به واسطه آن از احمد بن محمد بن عیسی روایت می‌كند عبارت از پنج نفر: محمد بن یحیی عطار، علی بن موسی كمیدانی، داوود بن كوره، احمد بن ادریس علی بن ابراهیم بن هاشم است. [11]

این روش رهگشای سایر عالمان و محدثان شد به طوری كه شیخ طوسی در كتاب فهرست خود و نجاشی در كتاب رجال خویش این روش را برگزیدند و به همین شیوه روایت را نقل كردند. [12] علاوه بر این گاهی احادیثی بدون نام محدث و راوی و با عنوان «قد قال العالم» و یا «فی حدیث آخر» از كلینی نقل شده است كه جمعی از عالمان این احادیث را دلیلی بر وجود ارتباط بین كلینی و امام زمان (عج) دانسته و گفته‌اند «ممكن است كه این كتاب (كافی) به نظر اصلاح آن حضرت رسیده باشد». [13] و از كلام بزرگان نقل شده است كه امام زمان (عج) فرموده‌اند: «الكافی كافٍ لشیعتنا»: «كافی» شیعیان ما را كافی است.

كلینی در زندگی سراسر نور و پربار خود علاوه بر تدوین و تألیف مجموعه الكافی، كتابهای الرد علی القرامطه، تفسیر رؤیا (تعبیر خواب)، مجموعه شعر (حاوی قصایدی كه شعرا در مناقب و فضایل اهل بیت ـ علیه السّلام ـ سروده‌اند)، كتاب رسایل ائمه ـ علیه السّلام ـ و كتاب رجال را تألیف كرده است.

كلینی بر مسند تدریس
كلینی در مسیر تحقیق و نگارش از تعذیه فكری شاگردانی كه به امید كسب علم از محضرش به بغداد سفر كردند لحظه‌ای غافل نبود. او در بارور كردن اندیشه خدایی شاگردانش از جان مایه گذاشت. بسیاری از بزرگان از او روایت نقل كرده‌اند كه از آن میان احمد بن ابراهیم معروف به ابن ابی رافع صیمری، احمد بن احمد كاتب كوفی، احمد بن علی بن سعد سعید كوفی، ابوغالب احمد بن محمد رازی، عبدالكریم بن عبدالله بن نصر بزار تنیسی، علی بن احمد بن موسی دقاق، محمد بن احمد سنانی زاهری، ابوالفضل محمد بن عبدالله بن مطلب شیبانی، محمد بن علی ماجیلویه، محمد بن عصام كلینی، جعفر بن محمد بن قولویه قمی مؤلف كتاب كامل الزیارات، هارون بن موسی تلعكبری، محمد بن احمد صفوانی و محمد بن ابراهیم نعمانی مؤلف كتاب غیبت نعمانی را می‌توان نام برد. [14]

وفات
كلینی پس از هفتاد سال زندگی كه بیست سال آن تلاش و تحقیق همراه با رنجها و غربتها برای تدوین كتاب كافی بود از این جهان عروج كرد. او غروب نكرد بلكه با كتاب ارزشمند كافی هماره در آسمان تشیع پرتو افشانی می‌كند. او گرچه در قفس دنیا زیست امّا در فضای بهشت تنفس می‌كرد چرا كه همة لحظه‌های عمرش را با كلام اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ سپری كرد. و سرانجام در ماه شعبان سال 329 ق. عروج كرد[15] و نه تنها شیعیان بلكه پیروان دیگر مذاهب اسلامی را سوگوار و بغداد را با رفتنش یكپارچه ماتم كرد. ابوقیراط محمد بن جعفر حسنی[16] یكی از بزرگان بغداد بر پیكر مطهرش نماز خواند و شیعیان با دلی پر اندوه پیكر مقدس او را در باب كوفة بغداد در بازار و در نزدیكی پل به خاك سپردند.

سلام بر كلینی روزی كه تولد یافت و روزی كه در آسمان دنیای اسلام درخشید و عروج كرد و روزی كه در پیشگاه ذات اقدس او برانگیخته می‌شود.


ـــــــــــــــــــ
پی نوشت
[1] . كلین روستایی در 38 كیلومتری شهر ری.
[2] . مفاخر اسلام، علی دوانی، ج 3، ص 26.
[3] . فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشكور، ص 395.
[4] . معجم رجال الحدیث، آیت الله خویی، ج 11، ص 194.
[5] . مفاخر اسلام، ج 3، ص 55.
[6] . ریحانة الادب، میرزا محمد علی مدرس تبریزی، ج 5، ص 79.
[7] . سه كتاب دیگر این مجموعه عبارت‌اند از: من لا یحضره الفقیه، تألیف شیخ صدوق، تهذیب و استبصار، تألیف شیخ طوسی.
[8] . اصول كافی (مقدمه)، كلینی، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج 1، ص 9.
[9]. منظور آنكه: این حدیث را شماری چند نقل كرده‌اند.
[10] . ریحانة الادب، ج 4، ص 113.
[11] . همان، ص 114.
[12] . همان.
[13] . همان، ج 5، ص 81.
[14] . مفاخر اسلام، ج 3، ص 27 و 90.
[15] . ریحانة الادب، ج 5، ص 80.
[16] . همان.

منبع: وبسایت اندیشه قم