تبیان، دستیار زندگی

غلط‌ بودن برداشت‌های منتشرشده از روایت

خطر گفته‌ها و نوشته‌های دینی نامعتبر !

از مصائبی که ریشه در تاریخ دارد و بعد از انقلاب، در بستر بوجود آمده بیشتر پا گرفت و این روزها سوار بر فضای مجازی، روح و فکر دیندارانِ فراوانی را از متن دین منحرف کرده و گاه در افراد ایجاد ضدیت و تنفر می‌کند استفادۀ غیر کارشناسانه از انبوه کتابها و متن‌هایی است که با عنوان کتاب روایی در اختیار همگان قراردارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
  
دور هم نشستن، محفل حدیث، محفل قرآن

گام اول برای استفاده از یک حدیث، اثبات اعتبار آن است. هر متنی که عربی بود و با «قال فلان» یا «در حدیث است» یا «روایت داریم» شروع شده بود و در فلان کتاب آمده بود روایتِ معتبر نیست.
پس از آن باید معلوم شود منظور روایت چیست. این حداقل دو کار، تنها از عهدۀ یک حدیث‌شناس برمی‌آید.

اهل ‌دیانت ‌بودن و پای منبر و روضه نشستن و نماز اول وقت در مسجد اقامه کردن و خواندن کتابهای دینی و حتی چند سالی در حوزه بودن و یا چند صباحی در دانشگاه این درس‌ها را گذراندن؛ انسان را تبدیل به یک متخصص در رشتۀ تفسیر، حدیث و احکام نمی‌کند.

سرانجام حتمی این روندِ موجود یعنی استناد به هر نوشتۀ عربی به نام روایت از سوی هر کسی، تخریب باورهای اصیل اسلامی است؛ قربةً الی الله.
این موضوع را در سه شاخۀ افراد، گروه‌ها و فضای مجازی می‌توان دید:

یک. افراد و شخصیت‌ها

این که اهل دیانتی که رشتۀ او چیز دیگری است در حوزۀ قرآن، حدیث و دیگر علومِ تخصصی دین، وارد شده و اظهار نظری کند و آن را به عنوان دستور دین به خورد مردم دهد؛ یک خطر بزرگ است.

برای نمونه وقتی از کارگزاری سوال می‌شود چرا در کابینۀ خود از زن‌ها استفاده کردید؛ با لحنی معنوی و جدی پاسخ می‌دهد [روایت داریم که] 50 نفر از 313 یار امام زمان(عج) زن هستند. یعنی ایشان در حالی که رشتۀ او «مهندسی و برنامه‌ریزی حمل و نقل ترافیک» است؛ بسان یک مجتهد از یک روایت، حکمِ انتصابِ زنان، به سمت وزارت را استنباط نموده و فتوا به جواز؛ بلکه وجوب آن می‌دهد.

اهل ‌دیانت ‌بودن و پای منبر و روضه نشستن و نماز اول وقت در مسجد اقامه کردن و خواندن کتابهای دینی و حتی چند سالی در حوزه بودن و یا چند صباحی در دانشگاه این درس‌ها را گذراندن؛ انسان را تبدیل به یک متخصص در رشتۀ تفسیر، حدیث و احکام نمی‌کند.


هر چند این کار او با واکنش برخی علما روبرو شد؛ اما بازتابش، آن قدر نبود که مردم از غلط‌ بودن کار او و چرایی آن آگاه شوند.

روایتی که او شنیده بود و بر اساس آن فتوا به جواز استخدام زنان در کابینۀ دولت داد؛ روایتی است که تنها در تفسیر عیاشی، ج1، ص64 آمده است و از آنجا به کتابهایی مانند بحار الانوار، ج52، ص222 و البرهان، ج1، ص350 سرایت کرده است. روایتی که به دلیل ارسال و انفراد، هیچ اعتبار و ارزشی ندارد؛ ضمن آنکه وقتی به این مضمون در روایتی که به شکل مسند در کتاب الغیبة نعمانی (م 340 ق)، ص279 آمده است نظر می‌کنیم هیچ عبارتی دال بر وجود 50 زن در بین یاران آن حضرت نمی‌بینیم.

پیامد ناگوار این شیوۀ برخورد با اخبار و روایات، هرج و مرج دینی و تخریب باورها و اصول اعتقادی و رفتاری است که علمای دین، قرن‌ها با زحمت فراوان آن را حفظ کرده و به دست ما رسانده‌اند. حکم عقل هم غیر از این نیست که کار را باید به کاردان سپرد. همانگونه که دخالت یک مرجع دینی در محاسبات مهندسی که سررشته‌ای در آن ندارد نارواست؛ ورود یک تحصیل‌کردۀ دانشگاهی در بحثهای تخصصی دین هم پذیرفته نیست که بر فرض وقوع، او با جان مردم بازی می‌کند و این با دین و روان آنها.


دو. گروه‌ها

برخی با هدف اُنس و آشنایی با سخنان اهل‌بیت علیهم‌السلام و به‌ کارگیری رهنمودهای ایشان در زندگی، محافل و گروه‌هایی را تشکلیل داده‌اند که در آن، کنار هم نشسته یکی از کتابهای حدیثی را گشوده از آغاز تا انجام آن را خط به خط می‌خوانند و محتوای آن را هر چه که باشد به این دلیل که سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله) یا امام معصوم(علیه السلام) است با جان و دل باور می‌کنند. گاه سر به علامت تأیید تکان می‌دهند؛ گاه تعجب می‌کنند و گاه با پرسش‌های جدی روبرو می‌شوند و با توجیهی از آن پرسش می‌گذرند و محتوای آن روایت را به عنوان یکی از آموزه‌های اسلام در ذهن خود حک می‌کنند.

عرض می‌شود حدیث‌خوانی بدون حضور یا اِشراف یک دانشمند حدیث آن هم به معنی واقعی کلمه یکی از مصادیق آن مصیبت یاد شده است.
در این جمع‌ها که همه یا بیشتر شرکت‌کننده‌ها سابقۀ حوزوی دارند اگر شرط یاد شده رعایت نشود همان نتیجۀ شومِ قطعی یعنی تخریب حداقل بخشی از ‌باورهای اصیل اسلامی و اعتقاد به یافته‌های به هم بافته در انتظار آنهاست.

گام اول برای استفاده از یک حدیث، اثبات اعتبار آن است. هر متنی که عربی بود و با «قال فلان» یا «در حدیث است» یا «روایت داریم» شروع شده بود و در فلان کتاب آمده بود روایتِ معتبر نیست.


این عده، ناخواسته و ندانسته معتقد به باورهایی می‌شوند و در صدد انجام رفتارهایی بر می‌آیند که کاملاً با آموزه‌های مستند اسلامی بیگانه است و آنها در این خیال که، اینها همان معارف اسلام ناب است که تا کنون مورد غفلت و بی‌توجهی واقع شده و ایشان موفق به کشف آن شده‌اند.

برای مثال باور به تحریف قرآن و حذف نام امیرالمؤمنین و دیگر امامان علیهم‌السلام از قرآن کریم و یا باورهای عجیب و غریب دربارۀ امام عصر(عج) از باورهای غلط و منحرفی است که برخی از شرکت‌کنندگان در این محافل به آن معتقد شدند و نوعاً تلاش برای نجات آنها سودی نمی‌بخشد؛ زیرا یا قبول ندارند که اشتباه می‌کنند و یا گرفتار این توهم‌اند که خود یا بزرگشان فردی آشنا و مسلط به مبانی اصیل دینی است.

گروه‌های منحرفی که نام اسلام ناب را بر خود گذاشتند؛ چه در شیعه مانند گروه فرقان و چه در اهل‌سنت مانند وهابیت همه آغاز و انجامی این‌چنین داشته‌اند.

سه. کانال‌ها و صفحات مجازی

شبیه آنچه در بالا گفته عیناً در قالب کانال و صفحات مجازی با قوت و وسعت چشمگیری با نام‌های فریبنده‌ای مانند «سبک زندگی اسلامی»، «معارف قرآن و حدیث» و مانند آن، همراه با دهها؛ بلکه صدها هزار عضو و بازدیدکننده در حال اجراست بی‌آنکه اعضای محترم، از بی‌اعتباری آنچه به نام روایت به آنها عرضه می‌شود آگاه باشند و یا غلط‌ بودن برداشت‌های منتشرشده از روایت را بدانند.

مطالب نادرستِ منتشرشده از سوی این کانالها و صفحات، دو آسیب جدی و گاه جبران‌ناپذیر دارد:
یک. به انحراف‌کشاندن فکر و رفتار کسی که آن را باور کرده و بر مبنای آن عمل می‌کند.
دو. تولید شبهات عمیق و بنیان‌کَن.

پیام این نوشته:

برای آگاهی از آموزه‌های دینی اگر خود در دانش‌های دینی متخصص نیستیم به کارشناسان مطمئن این دانش‌ها مراجعه کنیم و از کلام و قلم آنها استفاده کنیم.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.