تبیان، دستیار زندگی

معنای زنده بودن من

 با تو بودنست

نزدیک

دور

سیر

گرسنه

رها

اسیر

دلتنگ

شاد

آن لحظه ای که بی تو سرآید

 مرا مباد

مفهوم مرگ من در راه سرپرستی تو

در کنار تو

مفهوم زندگیست

معنای عشق نیز در سرنوشت من

با تو

 همیشه با تو

برای تو

 زیستن...

ز من نگارم خبر ندارد

به حال زارم نظر ندارد

خبر ندارم من از دل خود

دل من از من خبر ندارد

كجا رود دل تا دلبرش نیست

كجا پرد مرغ كه پر ندارد

امان از این عشق فغان از این عشق

كه غیر خون جگر ندارد

همه سیاهی همه جدایی

مگر شب ما سحر ندارد

جز انتظار و جز استقامت

وطن علاج دگر ندارد

بهار مضطر محال دیگر

كه آه و زاری اثر ندارد

من از تو دل نمی برم، اگرچه از تو دلخورم

اگرچه گفته ای تورا، به خاطرات بسپرم

هنوز هم خیال كن، كنار تو نشسته ام

منی كه در جوانی ام، به خاطرت شكسته ام

تو در سراب آینه، شبانه خنده می كنی

من شكست داده را، خودت برنده می كنی

نیامدی و سالها، نظر به جاده دوختم

بیا ببین كه بی تو من، چه عاشقانه سوختم

رفیق روزهای خوب، رفیق خوب روزها

همیشه ماندگار من، همیشه در هنوزها

صدا بزن مرا شبی، به غربتی كه ساختی

به لحظه ای كه عشق را، بدون من شناختی

مجری: با سلام و یاد خدا با یك برنامه از فاز جدید موزیكال برنامه را آغاز میكنیم. بسیاری از تماشاچیان عزیز از ‏موزیكال شدن آن بشدت احساساتی شده و حتی خواهان .‏.......


مجری: در برنامه امشب ما آقایان مدیر باشگاه (سام) (سر آشپز بین المللی تیم ) –کارشناس داوری و كارشناس ‏برنامه شركت دارند حا لا میریم كه برنامه را شروع كنیم.‏
قبل از هرچیز می پردازیم به مسابقه پیامك امشب. ددن دیدن دیدیم ددن دادن............ ...دیدیم دیدین ‏
به نظر شما از ترانسفر یک سر مربی یا یک بازیکن چه کسانی سود می برند
‏1 شرکت ترانسفر کننده 2 – ترانسفر شونده 3 دلالان 4 هرچهار قسمت صحیح است.‏
شما می توانید اعداد 4 را برای یک و عدد 2 را برای 3 و عدد 1 را برای چهار و 4 را برای یک بفرستید.‏

كارشناس برنامه: خوب آقای مجری چی می شد به ترتیب می نوشتید كه بینندگان عزیز گربه گیچه نگیرند؟
مجری: این سوالو ندید میگیریم. فقط حواست به مصاحبه های آنچنانی و شایعه پراکنی ها باشه . فعلا بشدت تشکر می کنم تا بعد
كارشناس: خوب می خواستم...‏
مجری: شما بهتره که فقط در مورد فوتبال صحبت کنین.......و دخالت نکنین.
در برنامه قبل پرسیده بودیم:‏
به نظر شما موثر ترین عامل موفقیت تیم سرد نشین از اول در مسابقه با تیم سردنشین لیگ‎ ‎از آخر کی بود؟‏
‏1 تماشاچیان 2 سرمربی سرد نشین 3 هیئت تحریریه 4 داور مسابقه‏‎. ‎

‏ نظر به رضایت طرفین همه با هم صحیح بود بنا براین همه باهم برنده شدن. خیرشو ببینن انشاء الله
.......حالا از ‏كارشناس برنامه...، نه ، ... از صدا بردار برنامه درخواست می كنیم كه یك شماره اعلام کنند..... چی گفتی ‏شماره ندارین؟ قابل توجه تهیه كننده برنامه..... یكی براش بخرین دیگه....  بنابراین از آقای مدیر باشگاه می خواهیم یك ‏شماره بفرمایند.‏
مدیر باشگاه :عرض كنم7 میلیاردو دویست وسی پنج میلیون و سیصد هفتادو شش هزار تومان.‏
مجری: كل جمعیت دنیا هم به این رقم نمیرسه این چه شماره ای است.‏
مدیر باشگاه: این میزان بدهی تیم ماست. تازه نصفی شو پرداخت كردیم. نشنیدین كه گفتن" قرض كه ‏گذشت از صد تومن هر شب بخور چلو كباب"

مجری: بنازم به این روحیه!
مدیر باشگاه: من هم تشكر می كنم
مجری: تا ما هم بدهكار نشدیم آقای((سام)) شما بفرمایین
(سام) : یكصدو پنجاه میلیون.
مجری:این شماره چیه؟
(سام): این رقم قراردادمه اینو بدن من همانطور كه قبلا هم گفتم تیم قهرمانه. چون آشی را كه قبلا گفته بودم براشون ‏نمی پزم. ما قهرمانیم حرفم نداره .... قول میدم ولی حیف شد که من (سام) تیم ملی نشدم همش تقصیر این منصور خان و نادرخان و پرویز خان و ‏‏.... خان بود که بما راه ندادند و الی کار تموم بود. هم هنرش را داشتم هم عرضشو. یعنی من از ابرام اینا ‏کمترم؟
مجری : شما حالتون خوبه ؟ این رقم 150 میلیون را از كجا آورده اید؟ ‏
(سام): چرا با قانون از کجا آورده اید با من برخورد می کنین؟ قرارداد من قانونیه میتونین برین ببینین فیفا زیرش را امضا كرده. حالا چرا بمن مشكوك شدین؟ والله من همین ‏قدر بیشتر گیرم نیومده تازگی ها هم كه گفتن باید بدی و بری ‏
مجری: والله ما بری بری شنیده بودیم که یه جور بیماریه ولی بیماری بدی و بری چه جوریاشه ؟ خوب سطح سوادمون خیلی رفت بلا بسه من تشکر می کنم حالا به به امشب عجب شبی بود آه عجب ‏شبی بود..... عجب شبی بود آه عجب شبی بود آه

مجری: پس شما آقای كارگردان یك شماره بگو.‏
كارگردان: صفر سه صفر سه صفر سه 3 صفر صفر‏
مدیر باشگاه: داری به ما كنایه می زنی مگه ما تواین چند هفته اخیر چند تا مسابقه را 3 تایی شدیم. یا اوضاع خودت 3 ‏شده .‏
مجری: من نمیدونم، فقط میدونم 5 امتیاز از 5 بازی اونم بزور دروازه بان حریف و داور وگل های ندیده و ‏نشنفته گرفتین.‏
(سام) : آقا ما بگیم خیلی تشكرمیكنم بهتره این جایزه امشب را نذری بپزیم و بین شركت كنندكان در مسابقه ‏پیامك پخش كنیم.‏
مجری: بر پدرو مادر باعث و بانیش صلوات بفرست. لال از دنیا نری. موافقم
میریم یك دور میزنیم و برمیگردیم، میریم تو شهر می گردیم.... پی اسمش میگردیم ......
اخبار 90 ............ . ددن ددن دیدین دیدین دیدند دیدند....... ‏

بعد از مساوی بحث انگیز این هفته کارشناسان عقیده دارن که تیم سرد نشین به 3 تا 3 تا خوردن عادت کرده و به کمتر از این رضایت نمیدهد.

‏ مدیر باشگاه گفت منظورم از بخشیدن 5 امتیاز جریمه تیم "با صفا" همان بخشیدن6 امتیاز اهدایی فیفا به ما بود. پیشنهاد ‏می کنم که 6 امتیاز را سال بعد كم كنین چون ما به بدهكاری عادت كردیم بذارین مدیر عامل آینده هم ‏طعمش را بچشه و فصل آینده را با بدهكاری شروع كنه..... بی بدهی نمی شود جای دگر نمی شود (پخش آهنگ ترانه .... بی تو بسر ‏نمیشود ...... بی تو به سر نمیشود داغ تو دارد این دلم.....)كه شدیدا شگون داره. ددن ددن .....‏
‏ در مسابقه كشتی كه در استادیوم كرمان برگزار شد بعلت خالی كردن پشت فیروز، توسط مقامات فعلی زور اون ‏به سرمربی اسبق كه ازسوی بازیكنان سابق آبی بر خوردار بود نرسید و با فن یك سانتر و یك گل به پل ‏رفت و ضربه فنی شد ......
‏دروازه بان تیم سرد نشین از بالا گفت متاسفانه توپ مال من بود اما دماغم نذاشت ببینم و بگیرم .

‏38 تماشاچی طرفدار تیم سرد نشین پس از به ثمر نشستن گل سوم كسب مساوی از شدت خوشحالی دچار ‏حمله قبلی شده و راهی بیمارستان شدند. دیدی دیدی دیدی.....‏
‏بعد باخت تیم آبی در كرمان جنگ هفتادو دو ملت دراین تیم همچنان ادامه دارد. دیدین دیدین ....‏
‏سر مربی سردنشین سابق از ته جدول که این هفته برده برای همه تیمها کری خواند و گفت این شیر دیگه اون شیر پاستوریزه 5/2 درصد نیست و 5 درصده
‏ سرمربی جدید اهواز برای سر مربی سابق کری خواند و از ترانسفر شدن آس تیمش گله کرد‏
بازیکنان لژیوانر که در خارج از کشور (همین کشور بغل دستی) یکی یکی دارن دیپورت میشن قصد دارن دلار و یورو را تحریم کنن. و یکی یکی به کشور بازگردند.

مجری: خیلی ممنون من تشكر می كنم. در این قسمت از برنامه كارشناسی داوری را داریم. ‏
كارشناس داوری كه ایشون را برای آن كه با كارشناس برنامه عوضی نشن كد خدا صدا میكنیم . آقای كدخدا خودتون را معرفی كنین.‏ ( منظور از کدخدا همون کارشناس داوری بید)
كدخدا هستم: سرشناس ترین كارشناس داوری لیفسا
خوب بازی را پخش می كنیم شما روی بازی صحبت كنید.‏
كدخدا بسیار خوب....... من متاسفم كه در نیمه اول بسرعت برق گذشت و تا داور چشم وا كرد سر قرقره واز ‏و تیم سرد نشین 3 تا یی شده بود. داور در طول این نیمه هیچ بهونه ای پیدا نكرد كه حال تیم  را ‏بگیره آما......در نیمه دوم تلافی كرد. ما اینیم دیگه. یك گلشون و نگرفت و یك پنالتی تقدیمشون كرد تا دینمون ‏ادا بشه. اما از حق نگذریم همه اینا تقدیم به تماشاچیان عزیز تیم سرد نشین بود كه برای اولین بار در زندگی ‏به داور ما شعاری ندادند و همه دق و دلیشون رو سر دروازه ‏بانشون خالی كردن. ما یادمون می مونه روز خاطره انگیزیه.‏ البته برای آنکه دل دروازه بانشون خرد و خمیر نشه نیمه دوم ازش دلجویی شد. ولی قبل از عمل دماغش دیگه پشت گوشش را مگر بجای دروازه ببینه.
مجری :من كماكان تشكر می كنم ‏

مجری: ارتباط تلفنی داریم با كرمان: آقای دفاع وسط معمولا بازی جوانمردانه حكم می كنه كه وقتی گذاشتن ‏میون گل تیم قبلی ......دیگه پشتك و وارو نمیزنن.‏
دفاع وسط : ما رو از تیم انداختن بیرون توقع دارن براشون پشتك و وارو نزنیم. همین ورجه ‏وورجه و مشت بسته براشون خوبه . اگه آقای سرمربی گذاشته بودن كه شمع های روی كیك آقای (سام) را هم فوت می كردیم.‏
مجری:گوشی رابده به بغل دستیت ببینم.
مجری: آقای  شما كه دستت تو كار خیره ، نمیشد  آبروی این بنده خدا ها رو بخری تا شیشه رختكنتون هم سالم بمونه (البته مقامات آبی گفتن شایعه ‏مطبوعاتی بوده و بشدت تكذیب می كنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟). یاد آوری می کنم از هرجا جلوی ضرر را بگیری منفعته ‏ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از ما گفتن بود‏
خیراتی: درسته که ما رو از استقلال بیرون انداخت ولی این کارا ازما بر نمیاد

مجری : منهم تشكر می كنم. دیگه عرضی ندارین..... خدا حافظ‏

مجری: آقای مدیر ... داشتین می گفتین چقدر بدهكارین. چرا این بدهی ها كم نمیشه.‏
مدیر: ترك عادت موجب مرضه ما همینجوری تحویل گرفتیم و تازه با این همه بدهی این هفته یك مربی كشتی و كاراته و جودوی جام جهانی دیده ‏و فیگو مالونده و پالونده را استخدام كردیم چون در بازی هایی كه سوتی نباشه بشدت در مضیقه هستیم و ‏بودیم و خواهیم بود بقولی یک همرنگ :"عاقل آنست که چاره کند فردا را."‏ و خوشبختانه بازهم به حجم بدهیمون افزوده شد. و من هم تشکر میکنم
مجری: دیگه دیر وقته من باز هم تشكر می كنم. ببخشین كه برای بخش كارشناسی وقتی نمونده
‏ ( رو به كارشناس و یواشكی...... دیدی حالتو گرفتم تا دفعه دیگه بدونی با كی طرفی.)‏
كارشناس) :یواشکی به مجری میگوید..... ماكه پولمون را میگیرم ) من هم تشكر می كنم.‏
طبق معمول قبل از تیتراژ برنامه از همکارانمون  خواهش میکنم اونور دوربین ‏قرار بگیرن. و همه از هم تشکر بکنن.‏
شب که نه, دم صبحتون بخیر. ) تا  برنامه طنز  دیگر تشكر می كنم و همه را بخدا می ‏سپاریم.

 زیبا ترین حضوری از عشق در من ای دوست

عشقی که آتشم زد در ماه بهمن ای دوست

راهم زدی و آهم در سینه ی شب افروخت

گم شد ستاره من در روز روشن ای دوست

یکدم نمی توانم بی صحبت تو دم رد

افکندی ام چو قمری طوقی به گردن ای دوست

جادوی آفتابی همخون دختر تاک

پرکن پیاله ام را مردی بیفکن ای دوست

 از چله ی کمان قد کمانی ما

تیری توان نشاندن بر چشم دشمن ای دوست

می رانمت چو مهتاب بر موج آب دیده

دارم در آرزویت دریا به دامن ای دوست

نی پایبند شهرم نی گوشه گیر صحرا

زین بیشتر چه خواهی از جان شیون ای دوست

اگر در کودکی خود را ادب کنی، در بزرگی از آن بهره مند می شوی.
 
از کسالت و تنبلی بپرهیز، بخشی از عمرت را برای آموزش قرار بده و با افراد لجوج، گفتگو و جدل نکن.

با دانشمندان مجادله مکن، با فاسقان رفیق مشو، فاسق را به برادری مگیر و با افراد متهم، همنشین مشو.

تنها از خدا بترس و به او امیدوار باش. بیم و امید نسبت به خدا در قلب تو یکسان باشد.

اگر با تو مشورت کردند، دلسوزی خود را خالصانه به آن ها اعلام کن. اگر از تو کمک و قرضی درخواست کردند، مساعدت کن و به سخن کسی که سن او بیشتر از توست، گوش فرا ده.

نمازت را در اول وقت بخوان، نماز را حتی در سخت ترین شرایط به جماعت بخوان.

دو چیز را هرگز فراموش مکن : خدا را و مرگ را.
دو چیز را همیشه فراموش کن : به کسی نیکی کردی ، کسی به تو بدی کرد.

به مجلسی وارد شدی، زبان نگهدار.
به سفره ای وارد شدی، شکم نگه دار.
به خانه ای وارد شدی، چشم نگه دار.
به نماز ایستادی، دل نگه دار.

در مجلسی پس از آنکه استاد ویلن چند آهنگ معروف را نواخت از صحنه پائین آمد تا استراحت کند و با مدعوین نیز خوش و بشی کرده باشد ، خانمی به او نزدیک شده و گفت (( به به ! به به ! حقیقتا که اعجاز کردید . مخصوصا آن قطعه اولی را که متاسفانه من نفهمیدم از کیست ، بسیار خوب نواختید )) ویلونیست گفت : قطعه اولی از شوپن بود . خانم گفت : آ نرا که میدانم استاد عزیز ، یک آهنگی قبل از آن نواختید و لی سازنده آهنگ را اسم نبردید من که اینقدر به آهنگهای کلاسیک علاقه دارم آهنگی به این شیرینی تا کنون نشنیده بودم .
موسیقیدان با قدری خجالت جواب داد : ولی خانم ، آن آهنگ از کسی نبود ، من داشتم ویلونم را کوک می کردم .