• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 8
تعداد نظرات : 2
زمان آخرین مطلب : 6229روز قبل
شعر و قطعات ادبی

توی قمار عشقت بازم شدم بازنده

                         هر کی می یاد کنارم زودی بهم می خنده

 نمی دونم چطوری بگم که خیلی پستی

               فقط همینو می گم غرورم و شکستی

پنج شنبه 16/1/1386 - 14:15
محبت و عاطفه

باور کن اای تنها ترین صاحب قلب تنهایم هنوز روز جداییت را همچون فاجعه ای عظیم در دفتر ذهنم حک کرده ام  وهر صبح به انتظار آمدنت می نشینم .

باور کن اگر روزی مرا به آتش بکشی و خاکستر وجودم را به بازی گیری

از آن خاکستر صدای بلند می شود که می گوید:  دوستت دارم

پنج شنبه 16/1/1386 - 14:13
محبت و عاطفه

هر وقت پیشت نیستم دلم می خواد حسابی با تو درد دل کنم

ولی وقتی تو رو می بینم به غیر از سلام هیچ حرفی واسه گفتن ندارم

پنج شنبه 16/1/1386 - 14:7
فلسفه و عرفان

هر وقت کودکی به دنیا می یاد به این معنی هست که خدا از ما آدم ها نامید نشده

پس هر وقت بچه ای به دنیا می یاد خدا رو شکر کن و سعی کن رفتار خودت رو  اصلاح کنی

پنج شنبه 16/1/1386 - 14:2
فلسفه و عرفان

هر وقت کودکی به دنیا می یاد به این معنی هست که خدا از ما آدم ها نامید نشده

پس هر وقت بچه ای به دنیا می یاد خدا رو شکر کن و سعی کن رفتار خودت رو  اصلاح کنی

پنج شنبه 16/1/1386 - 14:2
ادبی هنری

راستی تا حالا به ارزش آب روان فکر کردی. به غیر از اون که می گن مایه حیات هست و........

من ارزش معنویی آب رو می گم . آب خیلی  چیزه عجیبه خیلی کار واسه آدم انجام می ده به غیر از این که چشم داشتی داشته باشه. زمین ها رو سر سبز می کنه تشنگی رو بر طرف می کنه اینقدر با ارزش هست که یه روز دعای امام حسین می شه و امام حسین اون رو از خدا طلب می کنه واسه بچه های تشنش .

اما با این همه بزرگی هیچ وقت یه جا نمی مونه هیچ وقت چیزی رو واسه خودش نمی خواد ولی بعضی از ما آدم ها دو دستی چسبیدیم به دنیا چه خوب می شد ما هم مثل آب می شدیم. واقعا راست می گن که آب زلال و پاکه.

يکشنبه 12/1/1386 - 22:31
محبت و عاطفه

کناره یه عکس پاره

             یکی با گریه نشسته

داره از غصه می میره

                   انگاری دلش شکسته

نمی دونم واسه چی اون

                 تمام در هارو بسته

    انگاری یکی گرفته

           دلشو بدجور شکسته

            اشک رو گونه هاش می باره

انگاری منتظر شب خبری واسش بیاره

         نمی دونم چرا خسته رفته یه گوشه نشسته

انگاری قلب سیاهی رو داره اون می پرسته

يکشنبه 12/1/1386 - 22:14
خانواده

                                 بسم الله الرحمن الرحیم

                                         سلام

من اسمم رامین هست بچه اهواز هستم از خدا 17 سال عمر گرفتم که خدایی تا حالا توی این مدت کار زیاد بدی هم انجام ندادم.

عاشق شعر هستم و گیتار . خداترس و دوست ندارم دروغ بگم اگر هم گفته باشم از روی اجبار بوده حنما.

تصمیم دارم واسه شما مطلب بنویسم از امشب هم دیگه شروع می کنم

امیدوارم مورد توجه شما قرار بگیره

اگه خوب یا  بد بود نظر بدید

دیگه حرفی ندارم یا علی خدا حافظ

يکشنبه 12/1/1386 - 22:2
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته