• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 5
زمان آخرین مطلب : 6060روز قبل
خاطرات و روز نوشت

به نام خدا

خلیج همیشه پارس

عصرایران - در اشتباهی عجیب یکی از مسوولان ارشد انتظامی جمهوری اسلامی ایران در گفتگویی تلویزیونی که دقایقی قبل در خبر ساعت 21 پخش شد به جای استفاده از نام خلیج فارس از عنوان جعلی خلیج عربی استفاده کرد.

به گزارش خبرنگار عصرایران (asriran.com) سردار روزبهانی رئیس پلیس مبارزه با مفاسد اجتماعی ناجا در حالی که مشغول مصاحبه درباره انتقال وقاچاق زنان ودختران ایرانی به کشور های حاشیه خلیج فارس بود به اشتباه از واژه خلیج عربی استفاده کرد.

دقایقی بعد و هنگامی که مسئولان رسانه ملی متوجه این اشتباه فاحش شدندگوینده اخبار 21 ضمن پوزش از بینندگان گفت: منظور کشورهای عربی بوده است!

نکته قابل توجه این که مصاحبه سردار روزبهانی ، به طور مستقیم پخش نمی شد و مسوولان صدا وسیما که می بایست پیش از پخش برنامه محتوای ان را بررسی کنند ، مرتکب اشتباهی بزرگ تر شدند و یک اشتباه البته  لفظی را بر روی آنتن رسانه ملی در پربیننده ترین بخش خبری سیما فرستادند.

پنج شنبه 29/6/1386 - 2:41
سياست

برای جنگ احتمالی با ایران آماده شویم

وزیر امور خارجه فرانسه:

برای جنگ احتمالی با ایران آماده شویم!

آفتاب: وزیر امور خارجه فرانسه اعلام كرد: جهان باید برای جنگ احتمالی با ایران بر سر خواسته‌های هسته‌‌ای این كشور آماده شود.

به گزارش خبرنگار آفتاب به نقل از رادیو آمریكا، برنار كوشنر، وزیر امور خارجه فرانسه روز یكشنبه در گفت‌وگو با رادیو و تلویزیون فرانسه گفت كه مذاكرات برای حل مساله‌ هسته‌‌ای ایران اولین اولویت است اما «ما باید برای بدترین وضعیت آماده شویم و بدترین وضعیت جنگ است.»

وی با بیان این‌که معتقد نیست این جنگ قریب الوقوع باشد گفت كه كشورش و آلمان در حال مذاكره درباره احتمال اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران هستند.

وی افزود كه فرانسه به شركت‌های تبعه‌ خود توصیه كرده است با تهران تجارت نكنند.


روزنامه فایننشیال تایمز نیز با ذكر اینكه دولت فرانسه از شركت‌های بزرگ تجاری خواسته است در ایران سرمایه‌گذاری نكنند به نقل از كوشنر نوشت: ما از برخی شركت‌های بزرگ فرانسوی خواسته‌ایم به مناقصات ایران وارد نشوند. من فكر می‌كنم كه این امر مورد توجه قرار گرفته است و ما تنها كشوری نیستیم كه چنین كاری را انجام داده‌ایم.

فایننشیال تایمز افزود: اظهارات كوشنر شركت‌هایی نظیر توتال را تحت فشار قرار خواهد داد. پاریس در دوران ریاست جمهوری ژاك شیراك در مقابل فشار واشنگتن برای ترغیب عدم سرمایه‌گذاری در ایران مقاومت كرد.

وزیر خارجه فرانسه گفت كه مادامی كه مذاكرات ادامه پیدا می‌كند اروپا می‌تواند برای تحریم‌های مستقل از سازمان ملل آماده شود.

خبرگزاری رویتر به نقل از كوشنر نوشت: ما شركت‌های فرانسوی را از این كار منع نمی‌كنیم اما به آنها توصیه كرده‌ایم چنین كاری را انجام ندهند؛ اینها شركت‌های خصوصی هستند و من فكر می‌كنم این امر مورد توجه قرار گرفته و ما تنها كسانی نیستیم كه این كار را انجام داده‌ایم.


استقبال تل‌‌آویو از جنگ‌طلبی پاریس

آفتاب: سخنگوی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی ضمن تکرار مواضع ضدایرانی این رژیم، آشکارا از اظهارات غیرمتعارف و جنگ‌طلبانه اخیر وزیر خارجه فرانسه نسبت به فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان استقبال کرده و سخنان وی را «گامی مهم برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای» قلمداد کرده‌است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه «مارک ری‌گو» روز دوشنبه با تجلیل از اظهارات اخیر برنارد کوشنر وزیر خارجه فرانسه مبنی بر آمادگی پاریس برای جنگ احتمالی بر سر برنامه هسته‌ای ایران گفت: «ارسال چنین پیام صریحی به تهران یک اقدام بسیار مثبت است».

ری گو در ادمه این ادعاهای بی اساس خود گفت: «چنین اظهارات قاطعانه و شفافی از سوی رهبران جامعه جهانی نشان می‌دهد که کشورهای آزاد در مقابل تهدید هسته‌ای ایران دست‌به‌سینه نایستاده و صرفا تماشاچی نیستند».

سخنگوی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در ادامه ابراز عقیده کرد :«ایران هیچگاه برنامه دستیابی به تسلیحات هسته‌ای خود را کنار نخواهد گذاشت، مگر اینکه کاملا احساس کند که جامعه جهانی جدی، متحد و مصمم در برابر چنین برنامه‌ای ایستاده است».

برنارد کوشنر وزیر امور خارجه جدید فرانسه روز یکشنبه در اظهاراتی غیر متعارف و جنجالی گفته بود جهان باید برای جنگ احتمالی با ایران بر سر خواسته‌های هسته‌‌ای این كشور آماده شود. وی در ادامه خاطر نشان ساخت: «مذاكرات برای حل مساله‌ هسته‌‌ای ایران اولین اولویت است اما ما باید برای بدترین وضعیت آماده شویم و بدترین وضعیت جنگ است».

گفتنی است از زمان روی کارآمدن نیکولای سارکوزی نخست‌وزیر جدید فرانسه چرخشی آشکار در سیاست‌های پیشین پاریس در قبال برنامه هسته‌ای ایران بوجود آمده و این کشور هر چه بیشتر مسیر همگرایی با واشنگتن را در این خصوص طی نموده‌است.

در نامه ای به بان کی مون؛
نامزد انتخابات آمریکا خواستار جلوگیری از سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل شد
یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با ارسال نامه ای به دبیر کل سازمان ملل متحد، خواستار جلوگیری از سخنرانی محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران در اجلاس سالیانه مجمع عمومی این سازمان شد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، "میت رامنی" نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال آینده از بان کی مون خواسته است تا به سبب مواضع ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی احمدی نژاد از سخنرانی وی ممانعت به عمل آورد.

وی با تکرار اتهامات همیشگی مقامهای آمریکایی علیه ایران مبنی بر حمایت از تروریسم و تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای، در توجیه این درخواست غیر منطقی و غیر قانونی خود گفت :"ایران، آشکارا درباره محو اسرائیل سخن گفته، حزب الله و دیگر گروه های تروریستی را در سراسر جهان تغذیه کرده و با پیگیری برنامه هسته ای خود به جامعه جهانی بی اعتنایی می کند به این دلایل نباید به وی اجازه سخنرانی داده شود."

رامنی همچنین در اظهارات خود در نیویورک در جمع خبرنگاران گفت :" نباید دعوت او(احمدی نژاد) لغو شود، بلکه من فکر می کنم که به جای آن، احمدی نژاد باید بر اساس کنوانسیون نسل کشی، محکوم شود."

گفتنی است که پیش از رامنی،"الی ویزل" نویسنده صهیونیست واسرائیلی و مدعی بازمانده هولوکاست و"آلن درشوویتس" استاد صهیونیست دانشگاه هاروارد نیز خواستار اخراج ایران از سازمان ملل متحد شده بودند.

رئیس جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد اوایل مهر‌ ماه عازم نیویورک می‌شود و در این سفر دو روزه که چند نفر از مسئولان عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهوری را همراهی خواهند کرد، وی علاوه بر سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با چند تن از سران و رهبران کشورهای حاضر در این اجلاس دیدار و گفتگو خواهد کرد.

رئیس جمهوری اسلامی ایران همچنین با ایرانیان مقیم نیویورک و آمریکا نیز دیدار خواهد کرد و در چند مصاحبه مطبوعاتی شرکت می‌کند.

این سومین حضور دکتر احمدی نژاد در مجمع سالیانه سازمان ملل متحد در نیویورک است

به نظر من هیچ کسی جرات حمله به این کشور مقدس و جنگجو را ندارد نظر شما دوستان چیست؟

پنج شنبه 29/6/1386 - 2:15
خاطرات و روز نوشت

والایی و ارزش زن در آیین ایرانی ( پاره دوم )

برابری و یکسانی زن و مرد :

در آیین مزدیسنان زن و مرد هر دو از یک ریشه گیاهی و در یک زمان ، پاک و آراسته و نیک آفریده شده اند و هیچیک را بر دیگری برتری نیست این دو همگام و باهم به جهان پا میگذارند و در راه آبادانی آن میکوشند.

در همه سخنان زرتشت اسپنتمان از زن و مرد یکسان گفته شده است و هیچگاه یکی را بر دیگری برتری ندارد ، در هیچک نسک و دفتر و آیین زرتشتی که پایه اندیشه و فرهنگ ایرانی است هیچگاه نمیتوان واژه ای در مورد دشمنی با زن و یا نابرابری او با مرد یافت. همه جا این دو باهم برابر و یکسانند:


« روانهای همه زنان و مردان پاک را در هرجا که زاده شده اند را میستاییم. ( یسنا هات 29،بند 2) »
« مرد و زن باید خود آزادانه را خویش را برگزینند . بپاخیزید و در گسترش آیین پاکی و راستی و درستی بکوشید .( یسنا هات 20 ،بند2) »
« زن و مرد باید از انچه راست و نیک یافته و برای خویش برگزینند ، و دیگران را بدان بیاگاهانند تا آنان نیز به راست کرداری رهبری شوند ( یسنا 36 ، بند6 ) »


تاریخ نویسان نگاشته اند :

در زمان مادها و هخامنشیان به ویژه ، همه زنان در کار با مردان هم انباز بودند وهر کاری چه سبک و چه سنگین را همراه با مردان انجام میدادند و در زمان بارداری نیز به مرخصی فرستاده شده و یک پرستار برای او در نظر میگرفتند.
بزرگمهر دانشمند پدر و مادر را یکسان ، سرپرست و مسئول پرورش کودکان به شمار میاورد و اندرز میدهد که پرورش نیک از سوی پدر و مادر سودهای فراوانی خواهد داشت که یکسره به خود آنان بر میگردد ، ولی اگر در آن دریغ و کوتاهی شود فرجام زشتی به بار خواهد آورد که گریبان هردو آنان را میگیرد.

به هر روی هرجا سخنی به میان میاید زن و مرد هردو را در بر میگیرد و هیچگاه نشده است که از یکی بی دیگری سخن گفته شود .دختر و پسر هردو آموزشی یکسان میدیدند و از رده ای همتا و برابر بر خوردار بودند .کودکان تا هفت سالگی نزد مادران می آموختند و سپس راهی آموزشگاهها میشدند.

در شاهنامه فردوسی توسی شاهکار همیشه جاوید ایران زمین ، یکی از بنیادی ترین کارمایه هاییست که در شاءن و شکوه زن و برابریش با مرد به خوبی روشن شده است. زیرا به همان اندازه که مردان بی باکانه پا در میدان های رویداد مینهادند و از خود دلاوری ها نشان میدادند زنان نیز پا به پایشان تاخته و خودنمایی کرده اند.اگر با کاردانی مردانی کارگشایی هایی انجام میشود و گره از مشکلات برداشته میشود چهره درخشان زنانی نیز دیده میشود که با یاری گرفتن از خرد و هوشیاری خود کارها را از پیش میبرند و دشواریها را در هم میکوبند بر خلاف آیین تازیان زن نه تنها ناقص العقل نیست بلکه در آیین مزدیسنا هیچگاه زن بر مرد و برخلاف آن بر دیگری برتری داده نشده اند  اگر در آیینی چند زنی مرسوم بوده و زنان بی ارزش بشمار می آمدند در ایران زنان در اوج شکوه و سربلندی میزیستند و به این دو ( زن و مرد ) یکسان نگریسته میشد . زن نه تنها یک موجوداحساسی نبود ( و نیست ) بلکه در ایران باستان میتوانست به مقام دادگری و گاهی بنا به لیاقتی که از خود نشان میداد به مقام فرمانروایی نیز برسد.

نمونه زنانی که برای این مرز و بوم افتخار بشمار میآیند کم نیستند:

" گرد آفرین " و " گردیه " با مردان دست و پنجه نرم میکردند.و دلاوریها از خود نشان میدهند.
تهمینه ، منیژه و فرنگیس و.... سختیها و دشواریها را در هم میکوبند و از فراز و نشیبهای هراس آور میگذرند و خود و مردان دلخواه را به پیروزی میرسانند. همه اینان در کنار مردانی همچون کاوه ، فریدون ، کیخسرو ، رستم و سهراب و...به خودنمایی و درخشش میپردازند و گاه چاره گر درماندگیهای آنان میشوند.

پ.ن :
در آیین زرتشتی یک مرد زمانی میتواند زن دومی بگیرد که همسر پیشین خود مرده باشد و یا همسر او نازا باشد که در این صورت تنها با اجازه همسر اولی خود میتواند دوباره ازدواج کند.


 

دوشنبه 26/6/1386 - 15:4
خاطرات و روز نوشت

والایی و ارزش زن در آیین ایرانی

پاره نخست :

دراین نوشتار کوشش شده است چهره راستین زن در ایران باستان را آنچنان که بوده است و نه آنچنان که برخی به نادرست یاد کرده اند ، آشکار گردد و سیمای این نماد پر ارج که هماره یکی از بنیادیترین پایه های پیشرفت و شکوهمندی و سرافرازی ایران و نیز مرد ایرانی بوده است شناخته و روشن گردد.


کریستین سن مینویسد :

در ایران باستان زن میتوانست مانند مردان در دادگاه گواه باشد ، دختر آزاد بود که خود همسرش را برگزیند ، زنان میتوانستند در کار ، شکار و جنگ دوشادوش مردان و همراه آنان باشند.
در همان زمانی که در سرزمینی ، دختران را باسنگدلی زنده بگور می کردند و در جایی دیگر به اتش میکشاندند و در کشوری به بردگی وامیداشتند و یا به جلوی شیر و پلنگ رها میکردند یا به زنجیر و تیر بست میبستند و آتش میزدند ، زن ایرانی در اوج والایی و شکو میزیست و آزاد و آزادمنش بود و او را گرامی میداشتند.
نخست از درون مایه واژه زن آغاز میکنیم .واژه زن در چم ریشه زندگی و آفریننده و سازنده است ، همین واژه در یونانی به شکل Genos ودر فرانسه Gen , Gens , Geni آمده است که همه آنها برجستگی و هوشفری را نمان میسازند در فرهنگ تازی همین واژه به گونه "جن" درآمده که اهریمنی ناپیدا و آزار بخش است و پاهای او به مانند جانوران و چارپایان سم دار است میباشد.

امشاسپندان زن و مرد :

در پیرامون اهورامزدا شش امشاسپند (درچم جاویدانی پاک) یا فرشته بلند پایه و فرمند یافت میشود که سه تن از آنها زن ( سپندارمذ ، امشاسپند خرداد ، امشاسپند امرداد ) و سه تن دیگر مرد ( اردیبهشت ، شهریور ، بهمن ) میباشند. درون مایه این سه امشاسپند زن چنین میباشد :

1. سپندارمذ : نماد جنبازی ، فروتنی ، بردباری ، سرپست زمین و خرمی و آبادانی آن است.
2. امشاسپند خرداد : نماد رسایی ، والایی ، برازندگی ، پرستاری و نگهبانی آب است ، ( آرامش ، نیکبختی ، رستگاری )
3. امشاسپند امرداد : نگهبان سرسبزی و آبادانی ، پاسدار گیاهان و روییدنیها.



فردوسی توسی ، استاد بزرگ سخن در این باره سروده است :
سپندارمذ پاسبان تو باد .......... زخرداد روشن روان تو باد

دوشنبه 26/6/1386 - 14:55
دانستنی های علمی
ولنتاين، وارث جشن اسفندگان
در برخي نواحي مركزي، همچون اقليد و محلات مراسمي باستاني با نام «اسفندي» برگزار مي‌شود كه تداوم جشن اسفندگان است.


ماه اسفند و به ويژه روز پنجم آن كه در همه تقويم‌هاي ايراني «اسفندروز» ناميده مي‌شود؛ از روزگاران كهن، ماه و روز گراميداشت زمين بارور و بانوان در فرهنگ ايراني دانسته مي‌شد.
واژه فارسي اسفند يا سپندارمذ، از واژه پهلوي «سپندارمد» و اوستايي «سپَـنتَـه‌آرمَـئيتي»، گرفته شده است. اصل اين نام همانا «آرمئيتي» است كه واژه سپنته/سپند براي احترام و گراميداشت بيشتر، به آن افزوده شده است. معمولاً سپنته‌آرمئيتي را به معناي «فروتني و آرامي پاك و مقدس» مي‌دانند، اما برخي از پژوهشگران اين معنا را نمي‌پذيرند.

ل. مولتون در Early Zoroasrianism آنرا در اصل «آرا ماتا» به معناي «مادر زمين» مي‌داند كه با واژه سانسكريت و ودايي «اَرامتي» به معناي «زمين» اينهماني دارد. اين نامگذاري در متن پهلوي «زند وهومن يسن» نيز بكار گرفته شده است و در زبان و فرهنگ ارمنيان ايراني تداول دارد. آنان او را با نام «سپندارمت» مي‌شناسند و او را «ايزدبانوي باروري» مي‌دانند. گويا ايزدبانوي مياندورودي به نام «سَـرپانيتو» يا «اِروئا» كه همسر «مردوك» خداي بزرگ دانسته مي‌شده، خاستگاهي مشترك با سپندارمذ داشته‌ است. چرا كه اِروئا، ايزدبانوي زايش بوده و حتي معناي واژه آن نيز «باروري» بوده است. در مياندورورد باستان و پس از كوچ «كاسيان» آريايي به آنجا، آييني به نام «هَـشادو» در اجراي نمادين وصلت مردوك و اِروئا، و ديگر مناسك مربوط به «ازدواج مقدس» برگزار مي‌شده است. در هر حال، حتي اگر آرمئيتي نه به معناي آرامي و فروتني، كه به معناي مادر زمين بوده باشد؛ نبايد پيوند و ارتباط‌هاي «آرامي» و «آغوش مادري» را حتي دستكم به شكل شباهت واژگان آن در زبان‌هاي هندوآريايي از ياد ببريم.
بنابر اين، واژه «آرمئيتي» به تنهايي و يا به شكل «سپنته‌آرمئيتي» در آغاز، نام يا پاژنام «زمين» و به ويژه «زمين بارور» و يا «مادر زمين» بوده، و بعدها به فرشته يا ايزد پشتيبان زمين اطلاق مي‌شود. در «گاتها» زرتشت (سرود 45، بند 4)، او دختر اهورامزدا دانسته مي‌شود و پس از آن «سپندارمذ» به پيكر يكي از امشاسپندان يا ياران اهورامزدا در مي‌آيد.

از آنجا كه در باورهاي كهن، زمين را نيز مانند زنان، بارور، زاينده و پرورش‌دهنده مي‌دانسته‌اند و همه موجودات بر پهنه او و در پناه و آغوش او پروريده مي‌شده‌اند، جنسيت او را نيز «مادينه» فرض مي‌كرده‌اند و از همين خاستگاه است كه عبارت‌هاي زيبا و دل‌انگيز «مام ميهن» و «سرزمين مادري» بوجود آمده و فراگير شده است. پيشينيان ما، همانگونه كه زمين را زن يا مادر مي‌دانسته‌اند، آسمان را نيز مرد يا پدر بشمار مي‌آورده‌اند و تركيب‌هاي «مادرزمين» و «پدرآسمان» از همين جا برخاسته‌اند. بي‌گمان آنان شباهت‌ها و پيوندهايي بين زن و مرد از يك سو، با زمين و آسمان، و بارندگي و رويش گياهان، از سوي ديگر احساس مي‌كرده‌اند. همچنين اين را نيز مي‌دانيم كه در باورهاي ايراني، نسل بشر يا نخستين زن و مرد جهان، به نام «مشي و مشيانه» از ريشه دوگانه گياهي به نام «مهرگياه» در دل زمين بوجود آمده و آفريده شده‌اند و در واقع زمين يا سپندارمذ، مادر نسل بشري دانسته مي‌شده است.
كاركردهاي آرمئيتي يا سپندارمذ در فرهنگ و ادبيات ايراني بسيار فراوان و گسترده است. در «گاتها»ي زرتشت، هجده بار از او ياد شده است و زرتشت بارها او را براي زندگي پاك، براي آرامش‌بخشي به كشتزاران، چراگاه‌ها و جانوران، و براي پيدايي يك فرمانرواي نيك، به ياري فرا مي‌خواند. در اساطير ايراني، او بود كه پيشنهاد و فرمان ساختن تيروكماني براي آرش كمانگير را به منوچهرشاه داد تا گستره و آغوشش را براي فرزندان خود، فراخناك‌تر كند. متن پهلوي «صددر بندهش» او را ياري‌رسان نويسندگان، به عنوان پديدآورندگان فكر و انديشه مي‌داند. پلوتارك نقل مي‌كند كه اردشير دوم- پادشاه هخامنشي- بهبودي همسرش آتوسا را از سپندارمذ طلب مي‌كند و او به ياري آنان مي‌شتابد. سراسر اوستا و به ويژه «فروردين يشت» و يسناي 38، آكنده از سخناني در ستايش و گراميداشت زمين و زن است.

در اينجا شايد اشاره به اين نكته هم مفيد باشد كه هر سه واژه ‌آرمئيتي، زمين و زن، از واژگان كهن آريايي يا هندواروپايي هستند كه با اندك تفاوت‌هايي در ساختار ظاهري و تصريف آن‌ها، در بسياري از زبان‌هاي هندواروپايي رواج و گستردگي دارند. همچنين يادآور مي‌شوم كه واژه «زن» با زندگي، و واژه «مرد» با مرگ و مردن در پيوند است. پيشينيان ما زن را بخاطر فرزندآوري، همواره زنده و زندگي‌بخش مي‌دانسته‌اند و مرد را مقطوع‌النسل و مرگ او را پايان هستي او بشمار مي‌آورده‌اند. به همين دليل نيز بوده است كه در دوران باستان نسل فرزندان را از جانب مادر مي‌دانسته‌اند و اين ارتباط چنداني با نظام «مادر شاهي» يا «زن سالاري» نداشته است. كتيبه‌هاي موجود (به ويژه در ايذه) نشان مي‌دهد، حتي در دوران عيلاميان نيز با اينكه نظام مادرسالاري وجود نداشته است، اما همچنان در هنگام معرفي خود، گاه بجاي نام پدر به ثبت نام مادر و مادران مي‌پرداخته‌اند.
نامگذاري آخرين ماه فصل زمستان بنام اسفند يا سپندارمذ نيز از همين ويژگي باروري و زايندگي زمين سرچشمه گرفته است. چرا كه در همين ماه، نخستين جوانه‌ها از خاك سربرمي‌زند و زايش دوباره زمين را نويد مي‌دهد. از همين رو، مردمان ايراني اين ماه و به ويژه روز پنجم آن كه با نام ماه همانند است (يعني اسفندروز از اسفندماه يا سپندارمذروز از سپندارمذماه) را روز گراميداشت بانوان مي‌دانسته‌اند و در اين روز، مردان آيين‌هايي براي همسران خود برگزار مي‌كرده و هديه‌هايي به او مي‌داده‌اند كه متأسفانه آگاهي بيشتري از اين مراسم در دست نيست. همچنين بخاطر آغاز فصل رويش و زراعت، از اين روز با نام «جشن برزگران» كه خود همياران سپندارمذ در سبزاندن و باروري زمين هستند، ياد شده است. منابع موجود نشان مي‌دهد كه جشن اسفندگان، مانند بسياري از ديگر جشن‌ها و آيين‌هاي ايراني در انحصار هيچيك از اقوام يا اديان ايراني نيست و به تمامي از پديده‌‌هاي طبيعت و روابط انساني برگرفته شده است.

ابوريحان بيروني از اين جشن به عنوان يك جشن كهن ياد مي‌كند و اضافه مي‌كند كه اين روز و ماه از ديرباز جشن زنان شوهردار بوده و همسران بر آنان بخشش مي‌كرده‌اند. او همچنين نقل مي‌كند كه در آن زمان اين جشن را با نام «مردگيران» مي‌شناخته‌اند، به اين معنا كه زنان از مردان خود هديه‌اي مي‌گرفته‌اند.
امروزه تا آنجا كه اين نگارنده آگاهي دارد، اين جشن هنوز هم با نام «اسفندي» در بسياري از نواحي مركزي ايران، همچون اقليد، كاشان و محلات برگزار مي‌شود و زنان در اين روز، براي خوشنودي ايزدبانوي پشتيبان باروري خود، آشي نيز مي‌پزند كه بنام همين جشن، «آش اسفندي» ناميده مي‌شود. اين آيين در روستاهاي پيرامون كاشان، همچون نَـشَـلج، اِستَـرك و نياسر، در نخستين روز اسفندماه برگزار مي‌شود. مري بويس (در تاريخ كيش زرتشتي، جلد يكم) گزارش مي‌كند كه تا مدتي پيش در روز اسفندگان، زرتشتيان كرمان به صحرا مي‌رفته و تعداد بي‌شماري از حشرات و پرندگاني كه از نظر آنان آسيب‌رسان دانسته مي‌شده‌اند را مي‌كشته‌اند.
با توجه به منابع موجود دانسته مي‌شود كه اسفندگان روز گراميداشت زمين بارور و همتاي انساني آن يعني بانوان بوده است و نه روز زن به مفهوم مطلق و امروزي آن. به عبارت ديگر منظور از زن، همسر است و نه جنسيت آن. بيروني نيز در نقل آيين‌هاي جشن، از زن به عنوان همسر ياد مي‌كند و جنسيت زن را در نظر ندارد. آيين‌هايي نيز كه امروزه در بسياري از نقاط دور و نزديك ميهن برگزار مي‌شود، همگي در پيوند با روابط عاطفي و مهر‌آميز همسران است و ارتباطي با جنسيت زنانه ندارد.
عبارت «روابط عاطفي و مهر‌آميز همسران» را از روايت بيروني (آثارالباقيه، فصل نهم) است كه آيا در ريشه كهن و باستاني اين جشن، ارتباط‌هايي با جشن والنتاين (14 فوريه) وجود دارد يا نه. چرا كه زمان برگزاري و بسياري از درون‌مايه‌هاي ايندو به يكديگر نزديكي و شباهت دارند؛ تنها يكي از آنها پيكري شرقي و ديگري نمود غربي دارد.
برگزاري نوروز در اول اسفند و برگزاري جشن اسفندگان در اول بهمن‌ماه (آنگونه كه كراسنوولسكا در ميان زرتشتيان هند ديده است) و نيز در بيست و نهم بهمن‌ماه، كه از تقويمي نوساخته در سال‌هاي اخير برخاسته؛ عملي غيرعلمي به گاهشماري ايراني، است.

«مي‌ستاييم اين زمين را، مي‌ستاييم آن آسمان را، مي‌ستاييم روان‌هاي جانوران سودمند را، مي‌ستاييم روان‌هاي مردان پيرو راستي را، مي‌ستاييم روان‌هاي زنان پيرو راستي را، در هر سرزميني كه زاده شده باشند، مردان و زناني كه براي پيروزي آيين راستي، كوشيده‌اند، مي‌كوشند و خواهند كوشيد» (اوستا، فروردين‌يشت، بند 153 و 154).
دوشنبه 26/6/1386 - 14:45
دانستنی های علمی
دلاور زنان ايران باستان

مردان ايران باستان به بانوان خود احترام بسيار مي گذاشتند و در تمامي امور با آنها مشورت ميكردند و براي ايده و عقيده آنها احترام بسزايي قائل بودند.

در ايران باستان اهميت بســـياري به مقام زن و مرد داده شده است . زن را بانوي خانه – مون پثني – مي ناميده اند و مرد را – مون بد – يا مدير خانه مي ناميده اند. در نسخه هاي ديني ايران باســــــتان زنان شوهردار از اجراي مراسم ديني معاف بودند . زيرا تشكيل خانواده و پرورش يك جامعه نيك كردار كه يكي از اركان آن تربيت مادر است بزرگترين عمل نيك در كارنامه زنان ثبت ميشده است.

در زير نمونه هايي از زنان دلاور و تاريخ ساز ايران بزرگ آمده است :
يوتاب :

سردار زن ايراني كه خواهر آريوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشــــــاهي داريوش سوم بوده است. وي در نبرد با اسكندر گجــستك همراه آريوبرزن فرماندهي بخشي از ارتش را بر عهده داشته است او در كوهـهاي بختياري راه را بر اسكندر بست . ولي يك ايراني راه را به اسكندر نشان داد و او از مسير ديگري به ايران هجوم آورد. با اين حال هم آريوبرزن و هم يوتاب درراه ميهن كشته شدند و نامي جاويدان از خود بر چاي گذاشتند.
براي مطالعه بقيه مطلب به ادامه مطلب مراجعه كنيد

درياسالار بانو آرتميز (آرتیمس) :

نخستين و تنها بانوي درياسالار جهان تا به امروز . او به سال 480 پيــش از ميلاد به مقام درياسالاري ارتش شاهنشاهي خــشايارشاه رسيد و در نبرد ايران و يونان ارتش شاهنشاهي ايران را از مرزهاي دريايي هدايت ميكرد .
تاريخ نويسان يونان او را در زيبايي برجستگي و متانت سرآمد تمامي زنان آن روزگار ناميده اند.

آتوسا :

ملكه بيش از 28 كشور اسيايي در زمان امپراتوري داريـــــــــــوش بزرگ . هرودت پدر تاريخ از وي به نام شهبانوي داريـــــوش بزرگ ياد كرده است و آتوسا را چندين بار در لشكر كشي هاي داريوش ياور فكري و روحي داريوش بزرگ دانسته است.

آرتادخت :

وزير خزانه داري و امور مالي دولت ايران در زمان شاهنشاهي اردوان چهارم اشكاني. به گفته كتاب اشكانيان اثر دياكونوف روســــي خاور شناس بزرگ او ماليات ها را سامان بخشيد و در اداره امور مالي كوچكتـــــرين خطايي مرتكب نشد و اقتصاد امپراطوري پارتيان را رونق بخشيد.

ازرمي دخت :

شاهنشاه زن ايراني در سال 631 ميلادي . او دختر خـــــــــسروپرويز پس از " گشتاسب بنده " بر چندين كشور آسيايي پادشاهي كرد.

آذرناهيد :

ملكه ملكه هاي امپراتوري ايران در زمان شاهنـــــــشاهي شاپور يكم بنيانگزارسلسله ساساني. نام اين ملكه بزرگ و اقتدارات دولتي او در قلمرو ايــــران دركتيبه هاي كعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستايـش كرده است.

پرين :

بانوي دانشمند ايراني . او دختر کی قباد بود كه در سال 924 قبل از مــيلاد هزاران برگ از نسخه هاي اوستا را به زبان پهلوي براي آيندگان از گوشه و كنار ممالك آريايي گردآوري نمود و يكبار كامل آن را نوشت و نامش در تاريخ ايران زمين براي هميشه ثبت گرديده است.

فرخ رو :

نام او به عنوان نخستين بانوي وزير در تاريـــــخ ايران ثبت شده است وي از طبقه عام كشوري به مقام وزيري امپراتوري ايران رسيد.

گردآفريد :

يكي از پهلوانان سرزمين ايران. تاريخ از او به عنوان دختر كژدهم ياد ميــكند با لباسي مردانه با سهراب زورآزمايي كرد . فردوسي بزرگ از او به عـــنوان زني جنگو و دلاور سرزمين پاكان ياد ميكند.

آرياتس :

يكي از سرداران مبارز و دلير هخامنشيان در سالهاي پيش از ميلاد. مورخــين يوناني در چندين جا نامي از وي به ميان آورده اند.

هلاله :

پادشاه زن ايراني كه به گفته كتاب ديني و تاريخي ( 391 يشتا 274+1 يشتا 2 ) در زمان كيانيان بر اريكه شاهنشاهي ايران نشست . از او به عنوان هفتـــمين پادشاه كياني ياد شده است كه نامش را " هماي چهر آزاد " نيز گفته اند.
شنبه 24/6/1386 - 17:43
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته