مصاحبه با جوانترین بانوی بازرگان :
اشتغال اگر مهمترین دغدغه دختران نباشد لااقل یکی از اولویتهای آنهاست. این روزها دیگر همه دختران به استقلال مالی فکر میکنند و میخواهند روی پای خودشان بایستند.
بازرگانی احمدی با همت و تلاش مریم احمدی از مردادماه 86 فعالیت خود را در شهر همدان آغاز کرده و نام او را به عنوان جوانترین زن بازرگان به ثبت رسانده است.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی ما با وی است.
- خانم احمدی! ممکن است در ابتدا کمی از خودتان و زندگی خانوادگیتان بگویید؟
- بله البته. من نهم فروردین 1361 در سنندج در یک خانواده متوسط متولد شدم. پدرم نقاش ساختمان بود و چندی پیش فوت کرد. تحصیلاتم دیپلم علوم انسانی است و حدود 4 سال است که دورادور با بازرگانی آشنایی دارم.
- و چطور شد به تجارت روی آوردید؟
- پس از فوت پدرم دنبال کار میگشتم تا بتوانم زندگی خودم را تامین کنم و کمک خرجی هم برای خانواده باشم. با کمک یکی از دوستان پدرم به فکر فعالیت تجاری افتادم و بعد از یک ماه و نیم دوندگی موفق شدم کارت بازرگانی بگیرم و کار را شروع کنم. - عمده فعالیت شما در چه حوزهای است؟
- من محصولات کشاورزی را به کشورهای عربی صادر میکنم و طی چند ماهی که از شروع کارم میگذرد 18 تن پیاز و کاه صادر کردهام.
- چطور طی این مدت کوتاه توانستید چنین حجمی را صادر کنید؟
- خب این موضوع دلایل مختلفی داشت از جمله اینکه من پیش از اینکه کارم را شروع کنم با مسائل تجاری آشنا بودم و بیگدار به آب نزدم. همچنین از مشورت افراد خبره و کاربلد استفاده کردم و دنبال کاری بودم که هم برای خودم سود داشته باشد و هم نفعش به مردم و جامعه برسد. به همین خاطر سراغ صادرات محصولات کشاورزی رفتم که هم کمکی به کشاورزان شود و هم ساکنان کشورهای عربی همسایه به جای کشورهای غربی از ایران خرید کنند و بازاری برای دیگر محصولات ایرانی هم فراهم شود.
- شما چطور محصولات مورد نیاز را تامین میکنید؟
- اطراف همدان زمینهای کشاورزی زیادی وجود دارد. من با کشاورزان قرارداد میبندم و از آنها محصولاتشان را میخرم. در این مدت با کشاورزان زیادی آشنا شدهام و محصولات خوب را میشناسم و آنها را میخرم.
- برخورد کشاورزان با شما چگونه است؟ با توجه به اینکه یک خانم جوان هستید، راحت به شما اعتماد میکنند؟
- کشاورزانی که من با آنها قرارداد میبندم آشنا هستند و از آنجایی که پول نقد میپردازم دیگر جایی برای ترس یا بیاعتمادی باقی نمیماند. البته اوایل کمی احتیاط میکردند و تردید داشتند ولی خیلی زود متوجه شدند به قول معروف سرم توی حساب است و دیگر خیالشان راحت شد.
- بعد از خرید محصول نحوه صادر کردن آن چگونه است؟
- من تا به حال محصولات کشاورزی را به امارات، عربستان و کویت صادر کردهام و نحوه کارم هم به این صورت بوده که با هماهنگی یکی از دوستان پدرم که در یکی از کشورهای عربی به تجارت مشغول است، بارها را برای او میفرستم و او بقیه کارها را انجام میدهد.
- فکر میکنید اگر این آشنایان را نداشتید، باز هم میتوانستید موفق شوید؟
- ببینید موضوع آشنا داشتن یا نداشتن نیست. من حتی اگر کسی را هم نمیشناختم باز کار خودم را میکردم و دست از تلاش برنمیداشتم. حالا این کار نمی شد کار دیگر. ولی به هر حال هر طور شده راهی باز میکردم تا بتوانم پیشرفت کنم. تجارت را هم چون دوست داشتم و از آن شناخت داشتم انتخاب کردم. اگر چه کمکهای دوستان پدرم بیتاثیر نبود اما خودم هم با تمام وجود سعی کردم بهترین باشم.
- واقعا وارد شدن به دنیای تجارت برایتان سخت نبود؟
- چرا خیلی سخت بود. به خصوص که در جامعه ما کارهای تجاری را منحصر به مردان میدانند. به نظر من تبعیض شدیدی در این حرفه بین زن و مرد وجود دارد.
- میشود به نمونهای از این تبعیضها اشاره کنید؟
- هر بازرگانی نیازمند داشتن حساب جاری در بانک توسعه صادرات است و من با وجود پیگیریهای بسیار هنوز نتوانستهام چنین حسابی داشته باشم. چند وقت پیش پس از تکمیل مدارک به بانک توسعه صادرات مراجعه کردم اما مسئول بانک باز هم مانع انجام کار شد. در حالی که باز کردن حساب جاری برای مردان هیچ کاری ندارد و آنها به سرعت میتوانند اقدام به این کار کنند. به هر حال بعد از سنگ اندازیهای متعدد مدتی بعد دوباره به بانک مراجعه کردم که این بار رئیس بانک درخواست ارائه سند ملکی متعلق به خودم کرد. واقعا جای سوال دارد که آنها چطور انتظار دارند یک دختر 25 ساله در شرایطی کنونی جامعه ملکی به نام خود داشته باشد؟ تاجری که در عرض 5 ماه 18 تن صادرات داشته حتی امکان باز کردن یک حساب جاری را ندارد. واقعا این موضوع جای سوال دارد.
- فکر میکنید این مشکلات به خاطر زن بودن شما به وجود آمده است؟
- به هر حال بیتاثیر که نیست. فرهنگ جامعه ما طوری است که همه فکر میکنند مردان از عهده همه کارها بر میآیند و مسئولیتهای مهم باید به آنها واگذار شود؛ حتی در بسیاری از موارد اساسا فکر میکنند آن کار مخصوص مردان است در حالی که در واقعیت چنین نیست و زنان هم میتوانند در بسیاری از عرصهها به خوبی خود را نشان دهند.
- به نظر شما زنان به چه چیزهایی نیاز دارند تا بتوانند تواناییهای خود را نشان دهند؟
- راستش را بخواهید من فکر نمیکنم که زنان به چیزی نیاز داشته باشند. بلکه بر عکس این مردان هستند که نیاز دارند در افکار خود تجدید نظر کنند و جامعه را تنها متعلق به خود ندانند. در ساختن جامعه زنان همپای مردان تلاش میکنند و نادیده گرفتن تلاشهای یک قشر فقط به خاطر جنسیتشان ظلم است.
- شما تا به حال در کار به خاطر زن بودن دچار مشکل شدهاید؟
- اوایل بله. مثلا وقتی با سازمانی یا فروشنده و خریداری تماس میگرفتم تصور میکردند منشی هستم و باور نمیکردند خودم مدیرشرکت بازرگانی باشم به خصوص که سنم هم کم است. البته هنوز کسانی هستند که فکر میکنند زنان نباید وارد عرصههای تجارت شوند و فکر میکنند آنها نمیتوانند سختیهای کار را تحمل کنند و جا میزنند. ولی به عقیده من خانمها در بسیاری جهات مقاومتر و صبورتر از آقایان هستند و در مقابل سختی زود از پا در نمیآیند و کمر خم نمیکنند.
خیلیها الان که مدتی از کار گذشته است و میبینند از پس کارها برمیآیم و از همه چیز مطلعم استقبال میکنند و خوشحال میشوند و حتی میگویند از بسیاری از آقایان خوش حسابتر و حرفهایتر عمل میکنم.
- پس با این حساب درآمدتان باید خوب باشد؟
- بد نیست. البته من هنوز در ابتدای راه هستم و بیشتر پولی را که به دست میآورم دوباره باید هزینه کنم. اما خدا را شکر راضی هستم و فکر میکنم به مرور مشکلات کمتر شود و بتوانم کار را توسعه بدهم. چون می خواهم در این کار تا به حدی پیشرفت کنم که زنان دیگری که علاقهمند به فعالیت تجاری هستند بتوانند با خیال راحت وارد کار شوند و بدانند که کسی قبل از آنها راه را برایشان هموار کرده است.
- شما به جز فعالیت تجاری به کار دیگری هم میپردازید؟
- بله. من صبح تا ظهر به امور تجاری میپردازم و بعد از ظهرها هم در یک مطب دندانپزشکی مسئول امور دفتری هستم. کار در دندانپزشکی باعث شده آشناییها و ارتباطهای خوبی پیدا کنم که در امور بازرگانی هم برایم مفید باشد.
- چطور شما که مدیر یک شرکت بازرگانی موفق هستید، حاضرید به عنوان مسئول امور دفتری هم کار کنید؟
- برای من کار ارزش محسوب میشود و اصلا از انجام کار ناراحت نمیشوم یا خجالت نمیکشم. من خیلی وقتها حتی کارهای نظافت دفترم را هم خودم انجام میدهم و از این بابت هیچ ناراحتیای ندارم. به نظرم اگر کسی سربار دیگران باشد باید خجالت بکشد و ناراحت باشد. کسی که برای داشتن روزی حلال تلاش میکند باید به اینکه کار شرافتمندانهای دارد افتخار کند.
- بعضی از دختران جوان تصور میکنند داشتن کار بیرون از خانه به معنی این است که دیگر لازم نیست کارهای خانه را انجام دهند، نظر شما در این باره چیست؟
- من با چنین ایدهای موافق نیستم. از نظر من رسیدگی به امور منزل و خانواده مهمترین مسئولیت یک زن است و در کنار آن کار بیرون هم میتواند جای خود را داشته باشد. اما اینکه کسی به بهانه کار بیرون، از مسئولیت خانه شانه خالی کند درست نیست.
- شما خودتان کارهای خانه را انجام میدهید؟
- من با اینکه مسئولیتم زیاد است و در بیرون از خانه کارهای زیادی انجام میدهم اما باز بعد از آمدن به خانه در بسیاری از امور به مادرم کمک میکنم و نمیگذارم تمام بار خانهداری بر دوش او باشد. خانهداری کار سخت و پر زحمتی است و منصفانه نیست یک نفر مجبور باشد همه کارها را به تنهایی انجام دهد. به همین خاطر بیشتر وقتها من ظرفها را میشویم و خانه را تمیز میکنم. آخر هفتهها هم که کارم سبکتر است، آشپزی میکنم.
- اگر بخواهید بین کار خانه و بیرون یکی را انتخاب کنید، کدام را انتخاب میکنید؟
- هر کدام از این کارها در جای خود ارزشمند هستند. از نظر من اگر خانمی بتواند بین این دو تعادل برقرار کند و هر دو مسئولیت را به خوبی انجام دهد، واقعا آدم موفقی است. به خصوص اگر کسی مادر باشد مسئولیت او صد چندان میشود و از نظر من در این شرایط اولویت با مسائل داخل خانه است و اگر فراغتی وجود داشت کار بیرون هم میتوان داشت. البته در شرایط کنونی جامعه که چرخ زندگی تنها با درآمد یک نفر نمیچرخد زن و مرد باید دوشادوش هم، هم در مسئولیتهای داخل خانه و هم در کارهای خارج از خانه فعالیت کنند تا بتوانند یک کانون آرام خانوادگی داشته باشند. با این حال در این وضعیت هم باز مدیریت خانه و مسئولیت اصلی آن به عهده زن است...