تبیان، دستیار زندگی

[quote=talaeieh;773433;623832]
خب چرا اینجوری نگا میکنید 
همه ی بچه های کلاسمون هستن دیگه

چه تضاد زیبایی
چه پارادوکس لذت بخشی
خاطره ی تلخ و عکسی شیرین
به به...
ساعت ها خیره میشویم به این تصویر
به این عزیزان سفر کرده...به این همراهان بی وفا...
کاش دستگاهی پول شمار بودم تا ساعاتی از روز این عزیزان را در اغوش بگیرم و تک به تک ببوسمشان
آآآآه
کاش من ماشین حمل پول بودم تا لحظه لحظه مسافرتم از بوی این یاران پر میشد
آآآآآآآآآآآه
کاش من عابربانکی تنها با دلی پر ز غم پول بودم و لحظه به لحظه پول بالا می آوردم...
ببخشید دیگه فکر کنم حالتون بهم خورد:))
کاش....

[quote=soltan_azdad;507077;623836][quote=mitra_mvm;699606;623823]ببینید بالاخره منو مجبور کردید عکس بزارم!!!!
باشه اینم یه عکس از من و خاطره دردناک آن!!!



یادش را که چه عرض کنم !!!بگیم به خیر!!!یا نه به خیر!!!!!

آخر شما بگویید پول را به دست فروشنده سپردن یاد دارد!!آن هم شیرین!!!!

نه بسیار دردناک است!!!من بیچاره !!!من بینوا پول بدهم برای شبی دور هم بودن!!!

بله دوستان شبی جمعی از بچه ها میخواستن به دیار خود سفر کنن برای همیشه چنین شد که بما گفتن بیا باهم برویم بیرون و شبی را دور هم باشیم

چشمتان روز بد نبیند من طفلک درمانده هم برای شادی روح این عزیزان سفر کرده پذیرفتم
ما رفتیم اما آخرش باید هر کدام از ما دنگ های خود را می پرداختیم!!!!این بود که به جای اشک ریختن در فراق یکدیگر اشک میریختیم برای جیبی خالی...

(هرچه هم فکر کردیم که چگونه میشود فرار کنیم از این مهلکه از این آتش جهنم از این میدان خونریزی نشد که نشد!!!یعنی خرد جمعی جواب نداد که نداد!!! )

این هم آخرین تصویر از  تعدادی اموات گرانمایه و عزیزان از دست رفته!!!

بابا بزرگم تعریف می کردن که یه همکاری داشتن این دوست جذاب پول هارو میذاشته جلوش میگفته الهی تو باااااااااااااااااااااااااااااااااشی و من نبااااااااااااااااشم :)
یعنی در این حد

چه تضاد زیبایی
چه پارادوکس لذت بخشی
خاطره ی تلخ و عکسی شیرین
به به...
ساعت ها خیره میشویم به این تصویر
به این عزیزان سفر کرده...به این همراهان بی وفا...
کاش دستگاهی پول شمار بودم تا ساعاتی از روز این عزیزان را در اغوش بگیرم و تک به تک ببوسمشان
آآآآه
کاش من ماشین حمل پول بودم تا لحظه لحظه مسافرتم از بوی این یاران پر میشد
آآآآآآآآآآآه
کاش من عابربانکی تنها با دلی پر ز غم پول بودم و لحظه به لحظه پول بالا می آوردم...
ببخشید دیگه فکر کنم حالتون بهم خورد:))
کاش....

[quote=talaeieh;773433;623838][quote=soltan_azdad;507077;623836][quote=mitra_mvm;699606;623823]ببینید بالاخره منو مجبور کردید عکس بزارم!!!!
باشه اینم یه عکس از من و خاطره دردناک آن!!!



یادش را که چه عرض کنم !!!بگیم به خیر!!!یا نه به خیر!!!!!

آخر شما بگویید پول را به دست فروشنده سپردن یاد دارد!!آن هم شیرین!!!!

نه بسیار دردناک است!!!من بیچاره !!!من بینوا پول بدهم برای شبی دور هم بودن!!!

بله دوستان شبی جمعی از بچه ها میخواستن به دیار خود سفر کنن برای همیشه چنین شد که بما گفتن بیا باهم برویم بیرون و شبی را دور هم باشیم

چشمتان روز بد نبیند من طفلک درمانده هم برای شادی روح این عزیزان سفر کرده پذیرفتم
ما رفتیم اما آخرش باید هر کدام از ما دنگ های خود را می پرداختیم!!!!این بود که به جای اشک ریختن در فراق یکدیگر اشک میریختیم برای جیبی خالی...

(هرچه هم فکر کردیم که چگونه میشود فرار کنیم از این مهلکه از این آتش جهنم از این میدان خونریزی نشد که نشد!!!یعنی خرد جمعی جواب نداد که نداد!!! )

این هم آخرین تصویر از  تعدادی اموات گرانمایه و عزیزان از دست رفته!!!

سر همون عکس زیبا و دلنشین و دوست داشتنی خانم mitra_mvm
اصلا چه عکسیه
اشکم در اومد
ببخشید فیلم نگیرید به لحظه:((

خیلی ممنون
حالا این عکسه که گذاشتم قابل دیدن هست یا نه؟نگید نه که سکته میکنم:)
سرچی؟

پس اگر اجازه بدین من پستای قبلیتون که بدون عکس بود رو حذف کنم تا این عکس دوستان دسته جمعیتون برسیم.من سر اینکه میتونم حدس بزنم شما کدومید باهاتون شرط میبندم:))

خیلی ممنون 
شاخ غول رو بالاخره شکوندم:) البته یه کم از آکبندی در اومد

سلام
همونطور که خانم mitra_mvm گفتند
شما لینک عکس رو که جایی آپلود شده رو بگیرید بعد تو این ادیتور گزینه "اضافه/ویرایش کردن تصویر" رو کلیک کنید و فقط کافیه تو قسمت اولش لینک عکس رو وارد کنید.یا اینکه لینک عکس رو بزارید من خودم سر جای عکستون میزارم و باقی پستاتونم ویرایش میکنم مثل روز اول نو اکبند صفر:))

[quote=soltan_azdad;507077;623841][quote=talaeieh;773433;623839][quote=soltan_azdad;507077;623837][quote=talaeieh;773433;623835][quote=soltan_azdad;507077;623834][quote=talaeieh;773433;623813]سلام مجدد 
من هرچی سعی کردم نتونستم عکس رو قرار بدم یعنی اینجوری میشه

شما میبینید؟

[quote=del_gerefteh;232940;623867]به نام خدا - سلام . 

داشی مثل همیشه ایدت توپ ، کارت 20 ، فکرت طلا و تاپیکت جذاب هستش . 

از دوستانی که عکس خاطره هاشونو گذاشتن تشکر می کنم ولی خوبه بعد پایان حدس بگن چرا این عکسو گرفتن و چرا اینجوری گرفتن . 

یه صحبت اجمالی در مورد عکسا می گم و بعد حدسم در مورد عکس خانم طلایی می گم . 
عکس سلطان که تنوع وتعداد زیاد بستنی رو نشون می ده ، به آدم می گه که یکی مدت زیادیه بستنی نخورده و رفته سراغ موثعیت واقعی این عکس  که عقدشو خالی کنه :p
عکس هانیه خانم  که از دوقلوهای افسانه ای بود هم خیلی جالب بود ؛ طوری که از بس شبیه هم بودند که هر کس این عکسا رو ببینه می گه  اینا یک عکسن که دو بار تکرار شده :p
عکس ثمره خانم هم به قول میترا خانم آدمو یاد بابا لنگ دراز مندازه البته با ورژه بالای 2010 .
 عکس میترا خانم هم که آدمو یاد خواب های خوبش می ندازه . از اونایی که تا می خوایی پولا رو ورداری یکی بیدارت می کنه و تا اخر شب تو خماریش می مونی .

اما عکس خانم طلایی . نشون می ده می ترا خانم می خواسته با پولاش کفش بخره واسه خودش و این جمع از کفشاشون عکس گرفتن تا میترا خانم انتخاب کنه . حالا این وسط کدوم طلایی خانمه ؟ من می گم که از اونجایی که خانما رنگی رو دوست داشته باشن حتما تو لباساشون بروز می دن پس پایی که تو کفش طلاییه پای ایشونه . (از چشم ، از موی سر ، از دست زمانی که از پشت چشاتو می گیرن افرادو شناسایی کرده بودم اما از پا ...!) 

ارزوی موفقیت دارم واسه همتون .

سلام
آخیییی خیلی سخته دل کندن ازشون....درکت میکنم خیییلی:دی آخه برا منم چند باری اتفاق افتااد! :))

ولی خب اشکال ندارهههه ! مهم اینه که اون لحظه بهتون خوش گذشت و خاطره شد;)

[quote=samare93;707283;623880][quote=mitra_mvm;699606;623823]ببینید بالاخره منو مجبور کردید عکس بزارم!!!!
باشه اینم یه عکس از من و خاطره دردناک آن!!!



یادش را که چه عرض کنم !!!بگیم به خیر!!!یا نه به خیر!!!!!

آخر شما بگویید پول را به دست فروشنده سپردن یاد دارد!!آن هم شیرین!!!!

نه بسیار دردناک است!!!من بیچاره !!!من بینوا پول بدهم برای شبی دور هم بودن!!!

بله دوستان شبی جمعی از بچه ها میخواستن به دیار خود سفر کنن برای همیشه چنین شد که بما گفتن بیا باهم برویم بیرون و شبی را دور هم باشیم

چشمتان روز بد نبیند من طفلک درمانده هم برای شادی روح این عزیزان سفر کرده پذیرفتم
ما رفتیم اما آخرش باید هر کدام از ما دنگ های خود را می پرداختیم!!!!این بود که به جای اشک ریختن در فراق یکدیگر اشک میریختیم برای جیبی خالی...

(هرچه هم فکر کردیم که چگونه میشود فرار کنیم از این مهلکه از این آتش جهنم از این میدان خونریزی نشد که نشد!!!یعنی خرد جمعی جواب نداد که نداد!!! )

این هم آخرین تصویر از  تعدادی اموات گرانمایه و عزیزان از دست رفته!!!

ماشااااالله چقدر رشدش زیادهه! کود میدی بهش عایا؟؟؟؟

[quote=samare93;707283;623882][quote=mitra_mvm;699606;623825]

بابا کلا شکلکای خانم میترا باشگاه بدنسازی میرن ازین امپولا میزنن و ازون پودرها میخورن:))
هالک شدن لامصب:))

ماشااااالله چقدر رشدش زیادهه! کود میدی بهش عایا؟؟؟؟

[quote=soltan_azdad;507077;623885][quote=samare93;707283;623882][quote=mitra_mvm;699606;623825]

[quote=برزخ;29918;624047]سلام
اینم "عکس خاطره دار"یا "خاطره عکس دار" برزخ
این عکس یکی از بهترین خاطرات خوش بنده در زندگیه...
"امیر علی "نوه عزیزم که  در نیمه ی مهر سال91پا به عرصه وجود گذاشت وزندگی مارو پر از لحظه های شیرین کرده..