• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن دانشجویی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
دانشجویی (بازدید: 34452)
يکشنبه 7/7/1387 - 12:43 -0 تشکر 61138
طنز دانشجویی

 

سلام

من توضیحی براش ندارم خودتون بخونید

 

دوران قبل از دانشگاه = حسرت

قبول شدن در دانشگاه = صعود

كنكور = گذرگاه كاماندارا

دوران دانشجویی = سالهای دور از خانه

خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره 13

بی نصیبان از خوابگاه = اجاره نشین ها

امتحان ریاضی = كشتار بیوجرسی

امتحان میان ترم = زنگ خطر

امتحان پایان ترم = آوار

لیست نمرات دانشجویی = دیدنیها

نمره امتحان = پرنده كوچك خوشبختی

مسئولین دانشگاه = گرگها

استادان = این گروه خشن

اشپزخانه = خانه عنكبوت

رستوران دانشگاه = پایگاه جهنمی

پاسخ مسئولین = شاید وقتی دیگر

دانشجوی ا خراجی = مردی كه به زانو در امد

دانشجوی فارغ التحصیل = دیوانه از قفس پرید

دانشجوی سال اولی = هالوی خوش شانس

واحد گرفتن = جدال بر سر هیچ

مدرك گرفتن = پرواز بر فراز آشیانه فاخته

پاس كردن واحدها = آرزوهای بزرگ

مرگ استادها = جلادها هم میمیرند

محوطه چمن دانشگاه =حریم مهرورزی

استاد راهنما = مرد نامرئی

كمك هزینه = بر باد رفته

درخواست دانشجویان = بگذار زندگی كنم

دانشجوی دانشگاه صنعتی = بینوایان

برخورد استادان = زن بابا

اتاق رئیس دانشگاه = كلبه وحشت

شب امتحان = امشب اشكی میریزم

تقلب در امتحان = راز بقا

یادگیری = قله قاف

دانشجوی معترض = پسر شجاع

دكتر بهداری = گله بان

تربیت بدنی1 = راكی

تربیت بدنی2 = راكی

خاطرات استادها = اعترافات یك خلافكار

انصراف = فرار از كولاك

تصییح ورقه امتحان = انتقام

نمره گرفتن از استاد = دوئل مرگ

شاگرد اول = مرد 6مبلیون دلاری

آرزوی دانشجویان = زلزله بزرگ

هیئت علمی = سامورا یی ها

رئیس دانشگاه = دیكتاتور بزرگ

رفتن به خوابگاه دختران = عبور از میدان مین

رئیس اموزش = هزاردستان

معاون اموزش = دزد دریایی

برخورد مسئولین = كمیسر متهم میكند

 از دانشگاه تا خوابگاه = از كرخه تا راین

موفق باشید

الهی و ربی من لی غیرک... 

دوشنبه 8/7/1387 - 10:18 - 0 تشکر 61394

*به نام مهربان پروردگارم*

سلام

همه ی ما یه جمله ای از این مدیر انجمن دانشجویی شنیدیم که بسیار خوشمان آمد و از خاطرمان نخواهد رفت اونم اینکه یه عده جزوه رو با صاحبش میخوان.... بنابراین این شعر رو تقدیم میدارم به پیشگاه!! مدیر و جانشین انجمن دانشجویی....

ای كه بردی جزوه ام را اشتباهی، پس بده / جز فراموشی ندارم من گناهی،‌ پس بده

روسیه گردم بدون جزوه من در امتحان / از برای من مخواهی روسیاهی،‌ پس بده

روز وشب چشمم براه جزوه می‌باشد، بیا / گر تو هم داری چو من چشمی براهی، پس بده

صد كلاه بوقی به سر دارم ز فرط تنبلی / تا نرفته بر سرم دیگر كلاهی، پس بده

گیر ما دیگر نیاید جزوه، پس این جزوه را / مستقیما گر نمیخواهی، براهی پس بده

جان تو مشروط می‌گردم،‌ بجان مادرت / لازمش داری نگهدار، ‌ار نخواهی پس بده(هه ههههه )

جزوه از من می‌بری؟ من مركز نشرم مگر؟ / ای به قربانت شود جانم الهی، پس بده

گر توهم مانند من بی‌جزوه‌ای،‌ باشد،‌ بیا / مال تو این جزوه اما گاهگاهی ، پس بده(الهییی)

چند ماهی مال تو،‌ اما دو روزی نزد من / من نمیگویم كه آنرا چند ماهی پس بده(هههههههههه هه بیچاره....)

از دعای هر شب و آه سحر اندیشه كن!! / تا نرفته بر فلك از سینه آهی، پس بده

من نمیدانم چرا این جزوه را كش رفته‌‌ای / لعنت و دشنام و نفرین گر نخواهی پس بده

جانشین انجمن قرآن و عترت

anjoman.qoran@tebyan.org

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
دوشنبه 8/7/1387 - 10:12 - 0 تشکر 61401

علیرضا جان خیلی عالی بود .

هومن جون چه قدر جالب بود شعری که گذاشتی . عالی بود .

خانم آنشرلی واقعا شعر زیبایی بود من خیلی لذت بردم .

برای ماها که از دور می نگریم ، دانشگاه به نوعی مثل یک مکان عرفانی و مقدس می مونه و اینو واقعا دارم میگم که حضور در این محل برای کسانی که هنوز دانشجو نشدند یه جورایی مثل عبادت می مونه . نمی دونم مثل قرابت خدا که هر کسی به دنبال دست یافتن به اون عرشه ، د انشگاه هم برای یک پسر یا دختر هجده نوزده ساله این شکلیه به نظر من حالا من نظر شخصیم رو می دم .

اما فکر می کنم با قرار گرفتن در دوران پیش دانشگاهی تا حدودی دانشگاه رو میشه تجربه کرد و تقریبا مواردی که در بالا ذکر شد در دو شعر سبوک سپید و غزل برای من و سایر هم دوره ای ها اتفاق افتاده . نمره و جزوه و هزاران چیز تلخ دیگری که بعد از گذشت سالها شیرین میشه مثل خربزه البته پرتقال و لیمو شیرین بر عکسشه خوب بر عکس لیمو شیرین بهتره بگیم که وقتی می مونه تلخ میشه این چیزایی که تو مدرسه ها و دانشگاه اتفاق می افته در طول زمان شیرین میشه کلا زندگی فکر کنم عکس لیمو شیرین جریان داره . عجب چیزی گفتما ینی من این حرفو زدم ، چه قدر باهوشم .

یاد قدیما بای تا های

در پناه حق

دوشنبه 8/7/1387 - 10:36 - 0 تشکر 61408

به نام خدا .. سلام
به به ! چه بحث جالبی ! چه شعرهای قشنگی هم ثبت شده !
آنشرلی عزیز ! خواهش می کنم ! من متعلق به شمام ! جمله ای بود که از دهنم پرید ! جالبه که هر کدوم از دوستام هم میخوان به یکی جزوه بدن یاد من میفتن ! خدایا شکرت که اینجوری به یادم میفتن !
- - - - - - - - - - - -
مناجات خوابگاهی
منت خوابگاه را ـ قل و شر ـ كه نبودنش موجب نیاز است و وجودش مساله‌ساز. هر نفری كه بدانجا رود در قید حیات است و چون به در آید نزدیك ممات. چون در هر اتاق ده نفر موجود است و بر هر پنجره‌ای تخته‌ای واجب.
بنده همان به كه ز قحطی جا روی به رهن یك اتاق آورد
لیك بفهمد اگر این را رئیس بر سر او چوب و چماق آورد
فریاد پیچ بی‌ملاحظه‌اش همه را رسیده و بانگ تلفن لحظه به لحظه‌اش همه جا كشیده. شب‌ها بعد از ساعت هفت احدی را رخصت ورود ندهند و دانشجوی تأخیری را در اولین فرصت به حراست هدایت كنند.
ای عزیز كه با كمی تأخیر قصد رفتن به خوابگه داری
از نگهبان چگونه بگریزی تو كه تنها همین گنه داری
گربه‌های بسیار را گفته كه بساط تعقیب دانشجو بگسترانند و جیرجیرك‌های بی‌شمار را فرموده كه شب تا صبح آواز بخوانند. بساط ورزش صبحگاهی به جای كپسول‌های گاز فراهم آورده و برای مطالعه چهارصد دانشجو اتاقی چون لانه گنجشك مهیا ساخته. دانشجوی فعال را در اثر شلوغی به دیوانه‌ای بدحال تبدیل كرده و اتاق تلویزیون به جهت حضور پوست تخمه تعطیل.
ابر و با د و مه و خورشید و فلك در كارند همه لیسانسه‌ها پس ز چه رو بیكارند؟
در خبر است كه از سرور خادمان و مهتر مستخدمان و گروهی سوخته دل از جمع خودمان كه هر گروه یك نفر از دانشجویان بخت برگشته پریشان حال به جانب یخچال روی آورد كه جرعه آبی بخورد، دریابد كه رندان آخرین بقایای مرغ و ماهی سردخانه را ربوده و به جای آن روی برفك‌ها واژه ویژه "زرشك" را حك نموده‌اند. یك روز تأمل ترم‌های گذشته می‌كردم و حسرت درس‌های ناخوانده می‌خوردم و صحن سیمای خویش به آب مژگان می‌شستم و بهر غیبت از كلاس بهانه می‌جستم و اندوه دیرینه در عمق جان می‌نهفتم و این بیت‌ها مناسب حال خود می‌گفتم:
هر دم از عمر می‌رود نفسی از رفیقان ما نمانده كسی
ای كه شش ترم رفت و در خوابی مگر این ترم هفت دریابی
یاد آن ثبت نام غوغایی خلق حیران برای امضایی
یك نفر در اتاق رایانه از شلوغی شدست دیوانه
دیگری بهر وام تحصیلی پر نموده سه فرم تحصیلی
وان دگر از برای شهریه جیب خود را نموده تخلیه
بگذر از خرید كفش و لباس تا كه شاید كند دو واحد پاس
یك نفر در فغان ز نرخ كتاب دیگری از نخواندنش بی‌تاب
یك نفر در شلوغی سرویس از عرق گشته تا گریبان خیس
وان دگر شام سلف تا خورده شده زار و نزار و پژمرده
در شب امتحان كه كتلت و ماست تا سحرگه میانشان دعواست
هر دو همچون دوای خواب آور برده هوش و حواس ما از سر
درس، سختست و مدرك امروز عالی را نموده خوش پاسوز
ای كه دل بسته‌ای به این مدرك فكر فردا نكرده‌ای بی‌شك
رنج شغل و معاش در راه است عالمی زین قضیه آگاه است
بعد از تأمل این معنی، مصلحت آن دیدم كه برای بقای ذات و ادامه حیات چاره‌ای بجویم و بهر مدرك خویش كوزه‌واره‌ای بیابم و جامه فارغ‌التحصیلان آشفته حال بپوشم تا به مدد آن در سایه مدرك خویش آبی زلال بنوشم
شاد باشین

دوشنبه 8/7/1387 - 10:38 - 0 تشکر 61409

این یکی هم دیگه فک کنم وصف حال همه ماست ! مخصوصا خودم که موندم چجوری 380 صفحه کتاب رو حفظ کردم تو سه روز !
تشُّتت آرای اساتید!

از شاهنامه وعده ی استــاد بهر درس          اوّل به غیر نامه ای از باستان نبود

سوگ و حماسه را نیز افزود در پی اش         هیچش نظر نبود که ما را توان نبود

رستم نبود تا کــــــه بخواند از این کتب         بیند که این سه بخش کم ازهفت خان نبود

گه بین ما و کوشش و کزّازی و حکیم(!)        یک تن به رای با دگری همزبان نبود!!

هر یک جدا گرفته ره داستان خویش             کس با حکیم همدل و همداستان نبود!

این امتحان ز سر گذراندیم و زنده ایم             "ما را به سخت جانی خود این گمان نبود"...

دوشنبه 8/7/1387 - 12:16 - 0 تشکر 61442

به به میبینم که دوستان اهل حالن.

ولی یه سری هاش یکمی بی ربطه ها!!!!

کاش دنيا دنده عقب داشت!!!!

سه شنبه 23/7/1387 - 10:6 - 0 تشکر 65089

جالب بود.خسته نباشید

در نگاه کسي که پرواز رانمي فهمد هر چقدر که بالاتر روي کوچکتر مي شوي!

يکشنبه 3/9/1387 - 16:51 - 0 تشکر 72779

اللهم انت السّلام و منک السّلام

و لک السّلام و الیک یعود السّلام

سلاااااااااام

*******

اینم یه مار و پله دانشجویی

امیدوارم شما هم به سلامت این خان های 36 گانه رو طی کنید و برنده بشید

البته تفاوتش با مار و پله های دیگه اینه که برای تموم کردن این مار و پله حداقل 4 ساله

ماندگار باشید

یا علی

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

چهارشنبه 31/4/1388 - 20:16 - 0 تشکر 134623

سلام سلام سلام

ممنونم مطلب جالبی بود

خوب کاری کردی منبع هم قرار دادی امیدوارم دوستان دیگه هم بیایند و از این مطالب شما استفاده کنند

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو . . .

منتظر شما در وبلاگ دل شکسته
چهارشنبه 31/4/1388 - 23:53 - 0 تشکر 134694

جالب بود .دستت درد نکه . فقط با تعریف استاد مشکل دارم ..... به عبارت دیگر:تعریف ذکر شده مربوط به چندی قبل از طرح سولات ، دقایقی بعد از دادن امتحان و شاید تا زمان تصحیح و دادن نمرات می باشد.

پنج شنبه 1/5/1388 - 7:55 - 0 تشکر 134716

به نام خدا سلام

جالب بود

در مورد مراقب هر چند اکثریت شون همین جوری هستن اما این ترم یه مراقب اونجوری نصیبم شد .

خدا خیرش بده ، یه چند تایی هم رسوند که شانس آورد درست رسونده بود 

شاد باشین

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.