• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 53384)
جمعه 13/2/1392 - 19:16 -0 تشکر 601137
مصاحبه با ایمان سرور پور

سلام به همه دوستان
به علاوه ی خدا بودن یعنی منهای همه ی مشکلات بودن 

بعد از انتظاری سخت در آخر با کمک خداوند و همت همراهان اینبار شاهد مصاحبه ای با یکی از مدرسین خلاقیت,پژوهشگر اجتماعی,مشاور کنکور یعنی مهندس ایمان سرورپور هستیم


از ایشون به خاطر فرصتی که به ما دادند بسیار تشکر میکنیم
از خانم نفس صبحدم هم به خاطر هماهنگیاشون بسیار سپاسگذاریم
در این تاپیک ما از قبل یک سری سوالات عمومی از مهندس پرسیده و ایشون تقبل زحمت کردند و جواب رو فرستادن
سری دوم سوالات ایشالله از سوالاتی که توسط شما دوستان پرسیده میشه گلچین شده و فرستاده میشه
پیشاپیش از حضور همگی سپاسگذاریم

اگر عضو نیستید جهت ارسال نظر و پاسخ از طریق این لینک عضو شوید
پرسش و پاسخ سری دوم را در صفحه 15 و 16 مشاهده کنید

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

پنج شنبه 26/2/1392 - 15:22 - 0 تشکر 604086

دكترآینده گفته است :
[quote=دكترآینده;864587;604023]سلام.

خداییش بی انصافی كردین...
این حق این همه تلاش وزحمت نبود...
اگه نفس نبود این مصاحبه انجام نمیشد...
متاسفم واسه اینكه گاهی وقتا حرفایی زده میشه كه دل دیگرانو میشكنه واز همه بدتر هیچكس قبول نمیكنه اشتباه كرده...

یكی توهین میكنه
یكی باحرفای تلخش حقیقتی كه اصلاحقیقت نداره رومیگه وجو رو خراب میكنه...
ای كاش یادمون نره به ازای تك تك جمله هایی كه میگیم باید جواب خدارو هم بدیم...
پس به خاطر خدا اینقدر راحت حرمت شكنی نكنیم...
به خاطرخدا حقیقتارو حتی اگه درست باشه توصورت هم تف نكنیم واینقدر راحت ذهن دیگرانو باحرفامون درگیرنكنیم...
سعی نكنیم عیب دیگرانو بگیم بلكه سعی كنیم عیبای خودمونو برطرف كنیم...
باحرفامون واسه خالی كردن خودمون بقیرو پرنكنیم ودیگرانو له نكنیم...

این رفتارها نه درشان شما بود ونه درشان دوست من...


عزیزم بهتر نیست خیلی زود پیـــــــــش داوری و قضاوت نکنی.؟؟
غیر نفس عزیز خیلی از عزیزان بودن که کمک کردن در این مصاحبه.
اگرهم حرفو حدیثی بوده عیبی نداره گذشته ها گذشته.
بهتره دیگه فقط درمورد مصاحبه و فضایه مثبت این تاپیک بحث بشه نه چیزه دیگه.

(از همه بابت همه چیز عذر میخواییم)

دوشنبه 30/2/1392 - 12:55 - 0 تشکر 604896

storm74 گفته است :


عزیزم بهتر نیست خیلی زود پیـــــــــش داوری و قضاوت نکنی.؟؟
غیر نفس عزیز خیلی از عزیزان بودن که کمک کردن در این مصاحبه.
اگرهم حرفو حدیثی بوده عیبی نداره گذشته ها گذشته.
بهتره دیگه فقط درمورد مصاحبه و فضایه مثبت این تاپیک بحث بشه نه چیزه دیگه.

(از همه بابت همه چیز عذر میخواییم)
دكترآینده گفته است :
[quote=storm74;863057;604086][quote=دكترآینده;864587;604023]سلام.

خداییش بی انصافی كردین...
این حق این همه تلاش وزحمت نبود...
اگه نفس نبود این مصاحبه انجام نمیشد...
متاسفم واسه اینكه گاهی وقتا حرفایی زده میشه كه دل دیگرانو میشكنه واز همه بدتر هیچكس قبول نمیكنه اشتباه كرده...

یكی توهین میكنه
یكی باحرفای تلخش حقیقتی كه اصلاحقیقت نداره رومیگه وجو رو خراب میكنه...
ای كاش یادمون نره به ازای تك تك جمله هایی كه میگیم باید جواب خدارو هم بدیم...
پس به خاطر خدا اینقدر راحت حرمت شكنی نكنیم...
به خاطرخدا حقیقتارو حتی اگه درست باشه توصورت هم تف نكنیم واینقدر راحت ذهن دیگرانو باحرفامون درگیرنكنیم...
سعی نكنیم عیب دیگرانو بگیم بلكه سعی كنیم عیبای خودمونو برطرف كنیم...
باحرفامون واسه خالی كردن خودمون بقیرو پرنكنیم ودیگرانو له نكنیم...

این رفتارها نه درشان شما بود ونه درشان دوست من...


اولاعلیك سلام...ممنون شماخوبین؟؟؟
من مخاطبم شمانبودین واصلا نمیدونم چرا سرهرحرفی بایدبراتون توضیح بدم!!!
آره خب شماهم زحمت كشیدین ممنون...

چهارشنبه 8/3/1392 - 20:30 - 0 تشکر 607065

نفس صبحدم گفته است :

سلام...کلی نوشته بودم...اما خطا داد و ثبت نکرد...مجبورم دوباره بنویسم...و اینبار کوتاهتر میگم...

منظورم از قزوینی نبودم این بود که واقعن مهم نیست کجایی هستی...مهم مهم بودنه تو و احساس وجودت توسط تمام جهانِ

مورد دوم رو بگم پرحرفی نبود ترانه جون...ادامه بده به بحث

مورد سوم...منتظر هستم تا این پروژه ی جهان پرکن رو خودت برام کامل تعریف کنی...وقتی تمام جهان رو پر کرد

مورد چهارم...طرح منم دست کمی از طرح شما نداشت...اختراع نبود اما یه اصل اساسی تو بدن رو که تاحالا بهش فکرنشده بود رو داشت اثبات میکرد...

که خیلی کاربرد هم داره...مخصوصا تو ایرانی ها...بااین ریتم های خواب شبانه روزشون...

ما وقتی برای اولین بار رفتیم دانشگاه علوم پزشکی ترسیدیم که کسی تحویل نگیره یا اصلن قبول نکنن کمکمون کنن...

اما باورمون نمیشد حتی رییس دانشگاه هم خوشش اومده بود و به تک تک استادای دانشگاه زنگ زده بود و گفته بود این طرح باید انجام بشه...از هر کمکی که میتونین انجام بدین دریغ نکنین

فکرکن میتونستیم بریم تو کتابخونه دانشکده پزشکی...که اون کتابخونه جز دانشجوهای پزشکی کسی اجازه ورود نداشت...

ازمایشگاه های مختلف که صحبت میکردیم...همه قبول میکردن و حتی بعضیاشون گفتن ما هم شریک طرح...و میخاستن رو طرح سرمایه گذاری کنن...

اما حیف که نشد کامل پیش بره تا امسال...پیش 10-20تا دکتر متخصص و فوق تخصص بردیم طرح رو...همه گفتن طرحتون اول میشه تو خوارزمی...اگه رفته بود الان دیگه  دغدغه کنکور رو هم نداشتم...

تنها کسی که گفت نمیشه اموزش پرورش بود...باید معرفی نامه میدادن برای خوارزمی...اما ندادن...چه توهین هایی هم که نکردن...

اونوقت کسی مثل دکتر عباسی و دکتر افاقی ...حتی تو سفر هم پیگیر طرح بودن...و وقتی که مرخصی بودن به مشکل برمیخوردیم تماس میگرفتیم و جواب مارو میدادن...

شاید خوب لمس نکنی...اینکه این طرح بزرگ تو دستات باشه و بری اموزش پرورش کاری برات نکنن اخرش هم بگن دیگه این طرف ها نیاین...دیگه نبینیمتون...

شنیدن این حرف واقعن برام سنگین بود...قابل هضم نبود...

یک روزی انجام شده طرحم رو میرم میذارم رو میز کسی که اون حرف رو بهم زد...بهش اثبات میکنم که کی دیگه این طرف ها پیداش نشه...

امیدوارم فکرنکنی که این حرفام شعاری بیش نیست...من عاشق کار تحقیقی هستم...واقعن دوست دارم کار تحقیقی رو ...و با عشق انجام میدم...

حس جنگیدن برای هدفم هم که چندین برابر شده... به لطف خدا و کلاس مهندس سرورپور

ترانه ی خدا گفته است :

نفس گلم
دوست عزیزم
اول اینکه اصلا چه اهمیتی داره که تو قزوینی هستی یا شمالی هستی یا تهرانی هستی یا هر جای دیگه ...مهم اینه تو ایرانی هستی......مهمم نیست که کجا زندگی میکنی.(اصلا گفتنش انقدر مهم بود چرا گفتی؟؟؟)آفرین به اینکه افتخار میکنی که ایرانی هستی.....
دوم اینکه  خوشحالم که انقدر اراده داری که میخوای پروژه ت رو با وجود همه موانع سر راهت کامل کنی... تو فوق العاده ای....
اما خواهش میکنم....
یه چیز دیگه هم مهندس گفت....یادته؟؟؟....گفت هیچ وقت زود راجع به همدیگه قضاوت نکنیم.....
تو از پروژت گفتی و من دو واژه بهت میدم ...دو واژه کلیدی تو یکی از پروژه هام...
1-G.I.F.T (البته مهندس سرورپور میدونن که من راجع به چی حرف میزنم چون واسشون از هدفم نوشتم...همین امسال....تو هفته ای که واسه تشکر بابت روز معلم رفتم پیششون واسه اولین بار بعد از 2 سال که شاگردشون بودم براشون از هدفم نوشتم. ببین چه قدر این آدم خجالتی(خودمو میگم) پیشرفت کرده :)))))...)
2-اسم خودم ...آره اسم خودم ترانه.ج
نمیخوام الان حرفمو بهت بزنم...چون تو کنکور داری....جوابی نمیدم بهت نه اینکه جوابی ندارم بدم...نه تو الان تو زمانی هستی که فقط باید رو هدفت تمرکز کنی دوست ندارم یه چیز بگم که بعد تو بخوای بگردی و یه جوابی به من بدی..الان سکوت میکنم.ایشالله دانشگاه تهران یا هرجایی که دوست داری که قبول شدی خودت میفهمی یعنی زمانش برسه خیلی زود .... جوابمو بهت نشون میدم با عمل ...آخه یه درس از استادم(ایمان سرورپور) یاد گرفتم که با عمل حرفمو ثابت کنم.....
هفت سال پیش من ایده ای رو تو ذهنم پرورش دادم
منم به خیلی از موانع خوردم..
کسی اصلا باورم نداشت ...
حتی تو خونه.....حتی نزدیک ترین آدمای اطرافم......(حتی زمان کنکورم)
همه چشمشون به اینه که مطمئن بشن تو موفق میشی(حتی استادا) بعد بلند میشن واست دست میزنن..وقتی میبینن خبری نیست میشینن سر جاشون ..قربون خدای خوبم برم که جای همه رو واسم پر کرده ....و بهم کمک کرد تا بلند شم و برم سمت هدفمم...با وجود همه مشکلات..
من جنگیدم....و ایستادمو رفتم طرف هدفم.....
الان با دوستی که منو باور داره داریم اولین اختراع خودمونو کامل میکنیم..چیزی که مطمئنیم دنیا رو تکون میده....خبرشو به خود مهندسم دادم.....چیزیه که با افتخار میگم دنیا تو حلش مونده و ما راهشو پیدا کردیم):)))))) داریم ثبتشم میکنیم ..همین  روزااااااا.....
بعد از اون همه سختی که ارزش گفتنشم نداره حتی....چون میگم هرچی شنیدم از بقیه هرچی اتفاق افتاده گذشته و....حرفای منفی بقیه...و ..و
اهمیت نداره....
من رو به یاد داشته باش....6 ماه دیگه (یا  حداکثر تا یک سال دیگه) من تو رو از جایی صدا میزنم که همه دنیا صدامو میشنون....و اون روز من به تو معنی تک تک حرفامو با عمل نشون میدم.....
آره منم همیشه غیر مستقیم به خود مهندس گفتم و واسشون نوشتم و ازشون تشکر کردم که به ما یاد دادن واسه هدفامون بجنگیمو جون ستاره دریاییمونو نجات بدیم..حرف منم نیست حرف همه شاگرداشونه....

تو این مدت از خدا هم یاد گرفتم(اون هم استاد منه) من باید از اون هم تشکر کنم ...با عملم....(زود راجع به حرفام قضاوت نکن....روزی خودت میفهمی
یاد گرفتم که مشکلات گفتنی نیست...که به همه بگیم(حتی آقای سرورپور) حل کردنیه خودم و خدا حلش میکنیم
هدف ...اعلام کردن هدف و پز دادنی نیست(که آقای سرورپور به من افتخار کنن اصلا واسه این نگفتم..که آی من این هدفو دارم..دنیا با خبر باشین).....چیزیه که باید بهش برسیم ...که وقتی رسیدی تو گوش دنیا داد بزنی(کسی که کمکم کرد خداوند من و ایمان سرورپور بودن)
نفس گلم ....مهربونم.....شاگرد فوق العاده استادم ....سید ایمان سرورپور ....من ازت عذر میخوام اگه راجع بهت بد قضاوت کردم ولی شما هم راجع به حرفای  من زود قضاوت نکن....
موفق باشی عزیزم هم تو هم دوستات.....
ایشالله دانشگاه تهران میبینیمتون....
خدا به همرات....واستون دعا میکنم....
پ.ن1:عذر خواهی شدید واسه پر حرفیم...... عذر خواهی شدیدخیییییییییییلی پر حرف میشم ..اه اه اه
 من دیگه جواب نمیدم... من فقط اومدم تا نشون بدم کنارتون هستیم ...موفق باشین مهندس سرورپور..
به امید دیداااااااااااااااار....:)
قربون دوستای خودم و همه شاگردای سرورپور
ترانه



نفس صبحدم گفته است :

سلام ترانه خانم

من هم قزوینی نیستم...اما اینجا زندگی میکنم...محل تولدم جای دیگست...افتخارم اینه که ایرانیم...و تمدن پارسی دارم و از نوادگان کوروش کبیرهستیم...

نه...بی انصافیه یکم...فقط این نیست که بگم اره...از استاد فقط تشکر میکنیم...

یه پروژه ای رو اموزش پرورش شهرم نذاشت تا انتها برم...خیلی پروژه ی خوب و سنگین و پرمحتوایی بود...بعد کنکور میجنگم  تا تمومش کنم...باید پروژم رو تا انتها ببرم...حتی با اینکه کل مسولین شهرم که باید مجوز بدن باهام لج افتادن و مجوز نمیدن...

جنگیدن رو یاد گرفتم از استاد...تا انتها...از کجا معلوم این نقطه ای که من بخوام پروژم رو ول کنم نقطه ی قبل مجوز و تکمیل پروژم باشه...

یاد گرفتیم...صد درصد هم اجراش میکنیم...این اصلی هست که یکسال تمام ایشون تلاش کردن تا ما یاد بگیریم...این کم لطفیه اگه بعد این همه انرژی یاد نگرفته باشیم

ترانه ی خدا گفته است :

آره عزیزم مهم نیست. ...منم همچین حرفی نزدماااا ..ولی خب چون خودم آدم کنجکاوی هستم جواب سوالمو پیدا کردم.... :)))))
آره حق با شماست......
همه ایران سرای من است.....
این نباید فقط احساسی باشه که مهندس داشته باشه....باید هممون همین حس رو داشته باشیم
که همه ایران سرای من است.....
چیزی که من دوست دارم بگم اینه که اگه واقعا کسی رو ستایش میکنیم و برای پیروزی هاش دست میزنیم ...میتونیم به جاش اون رو الگو قرار بدیم ...نه این که خودمونو شبیه اون کنیم نه...
بلکه یاد بگیریم مثل اون .....در راه خودمون که کاملا متفاوت از اونه موفق باشیم....
هیچ کس مثله هم نیست همه میتونیم مثله مهندس سرورپور مفید باشیم ولی لزومی نداره یکی مثله استاد بشیم.....همین که تو راهه خودمون بهترین باشیم ...و با خدا باشیم مثله مهندس...خودش یه جور تشکره از مهندس سرورپور......چون همه ما خاص و تک هستیم .....و خدا اینو خوب به ما نشون داده....اثر انگشتامون....حتی چشمامون....حتی همه چیزمون تکه...و خاصه....

ممنون

نفس صبحدم گفته است :

خیلی واقعن مهم نیست که مهندس کجایی هستن...مهم درخشیدنشونه...

ترانه ی خدا گفته است :
[quote=نفس صبحدم;705102;601906][quote=ترانه ی خدا;863546;601843][quote=نفس صبحدم;705102;601533][quote=ترانه ی خدا;863546;601501][quote=نفس صبحدم;705102;601379]ی و[quote=ترانه ی خدا;863546;601252][quote=soltan_azdad;507077;601139] 

میشه خودتون رو کامل معرفی کنید؟(اسم/سن /محل تولد/ دانشگاه و..در صورت تمایل)


سید ایمان سرورپور، 29 ساله ، اما چیزی که هست اینه که فکر می کنم خیلی فرق نمی کنه چند سالتهو چند سال از خدا عمر گرفتی،خیلی فرق می کنه تو سال هایی که از خدا عمر گرفتی، چی کار تونستی بکنی.


محل تولد رو توی سایت های مختلف به طنز نوشتن، حوالی برج ایفل در پاریس، اما من متولد این سررزمینم و همه جای ایران سرای من است. من از این مرز و بوم و این خاکم از شمال تا جنوبش. بدون اینکه فرقی کنه و کارشناسی ارشد مدیریتم


سلاااااااااااااااااااااام
من تازه امروز عضو شدم....هر چند باید بگم چند سال پیش وقتی راهنمایی بودم یه بار عضو شدم ولی الان دیگه رمز عبور و نام کاربری رو اینجور چیزای قبلیمو یادم نیس....واس همین دوباره عضو شدم(از معایب حافظه و ذهن شلوغ داشتنه)
خیلی لذت بردم که مصاحبه رو خوندم
اما من اتفاقی کشف کردم که محل تولدتون کجاست مهندس.....:))))))))))
هر چند حدس میزنماااا حدس میزنم ولی احتمال زیاد میدونم درسته
اما زیاد مهم نیست.......محل تولدت مهم نیست محل تبلورت مهمه .....
خوشحال شدم که این مصاحبه رو خونم دست همه درد نکنه........ خسته نباشید......
موفق باشین!!!!!! 


سلام نفس عزیزم ...اول از همه تشکر میکنم...که حرفامو دقیق خوندی...آره منم
منتظر اون روز هستم تا اون روز فقط اشاره ای کوچیک ازش میکنم...طرح من اصلا مربوط به رشته خودم
نیست.....
در رابطه با برق و الکترونیکه.من واسه  همین زیاد با اراده نرفتم دنبالش وگرنه منم میتونستم از شر کنکور خلاص بشم...ولی چون رشتش با خودم فرق میکرد..اونوقت تنها میتونستم برم مهندسی برق بخونم...الانم اگه این طرحو بفرستم به یه دانشگاه هاروارد به اجازه تحصیل تو رشته پزشکی رو نمیدن ..برق و الکترونیکو میدن..هرچند من ناامید نمیشم..چون خودم تا الان 84 تا طرح جمع کردم.خوشبحالت که اولین طرحت پزشکیه ...حسابی ازش مراقبت کن..ما هم بعد از اینکه یه عالمه از اینو اون جواب منفی شنیدیم ...بالاخره با یه پروفسوری تو دانشگاه شریف صحبت کردم و اونم از طرحمون خوشش اومد
کاربرد این طرح فقط تو رشته برق و الکترونیک نیست...کشف یه منبع انرژی قدیمی و استفاده از اون به عنوان منبع انرژی تجدید پذیره....چیزیه که دنیا رو تکون میده..چون همه ازش قطع امید کردن.....

منم مثله تو عااااااشق تحقیق کردنم....
اما نمیشه  اینجا از هدفامون بنویسیم ...خیلی دوست دارم یه روز حتما ببینمت.....
چون این مربوط میشه به یه هدف خیلی بزرگتر از هر ایده و تحقیقی ......واقعا دلم میخواد یه روز به تو آشنا بشم...واسه همین حسابی دعات میکنم..که بیای پیش خودمون ....
منتظر جوابت هستم....شدیداااااااااااااا

جمعه 10/3/1392 - 20:41 - 0 تشکر 607632

ترانه.ج گفته است :


سلام نفس عزیزم ...اول از همه تشکر میکنم...که حرفامو دقیق خوندی...آره منم
منتظر اون روز هستم تا اون روز فقط اشاره ای کوچیک ازش میکنم...طرح من اصلا مربوط به رشته خودم
نیست.....
در رابطه با برق و الکترونیکه.من واسه  همین زیاد با اراده نرفتم دنبالش وگرنه منم میتونستم از شر کنکور خلاص بشم...ولی چون رشتش با خودم فرق میکرد..اونوقت تنها میتونستم برم مهندسی برق بخونم...الانم اگه این طرحو بفرستم به یه دانشگاه هاروارد به اجازه تحصیل تو رشته پزشکی رو نمیدن ..برق و الکترونیکو میدن..هرچند من ناامید نمیشم..چون خودم تا الان 84 تا طرح جمع کردم.خوشبحالت که اولین طرحت پزشکیه ...حسابی ازش مراقبت کن..ما هم بعد از اینکه یه عالمه از اینو اون جواب منفی شنیدیم ...بالاخره با یه پروفسوری تو دانشگاه شریف صحبت کردم و اونم از طرحمون خوشش اومد
کاربرد این طرح فقط تو رشته برق و الکترونیک نیست...کشف یه منبع انرژی قدیمی و استفاده از اون به عنوان منبع انرژی تجدید پذیره....چیزیه که دنیا رو تکون میده..چون همه ازش قطع امید کردن.....

منم مثله تو عااااااشق تحقیق کردنم....
اما نمیشه  اینجا از هدفامون بنویسیم ...خیلی دوست دارم یه روز حتما ببینمت.....
چون این مربوط میشه به یه هدف خیلی بزرگتر از هر ایده و تحقیقی ......واقعا دلم میخواد یه روز به تو آشنا بشم...واسه همین حسابی دعات میکنم..که بیای پیش خودمون ....
منتظر جوابت هستم....شدیداااااااااااااا
نفس صبحدم گفته است :

سلام...کلی نوشته بودم...اما خطا داد و ثبت نکرد...مجبورم دوباره بنویسم...و اینبار کوتاهتر میگم...

منظورم از قزوینی نبودم این بود که واقعن مهم نیست کجایی هستی...مهم مهم بودنه تو و احساس وجودت توسط تمام جهانِ

مورد دوم رو بگم پرحرفی نبود ترانه جون...ادامه بده به بحث

مورد سوم...منتظر هستم تا این پروژه ی جهان پرکن رو خودت برام کامل تعریف کنی...وقتی تمام جهان رو پر کرد

مورد چهارم...طرح منم دست کمی از طرح شما نداشت...اختراع نبود اما یه اصل اساسی تو بدن رو که تاحالا بهش فکرنشده بود رو داشت اثبات میکرد...

که خیلی کاربرد هم داره...مخصوصا تو ایرانی ها...بااین ریتم های خواب شبانه روزشون...

ما وقتی برای اولین بار رفتیم دانشگاه علوم پزشکی ترسیدیم که کسی تحویل نگیره یا اصلن قبول نکنن کمکمون کنن...

اما باورمون نمیشد حتی رییس دانشگاه هم خوشش اومده بود و به تک تک استادای دانشگاه زنگ زده بود و گفته بود این طرح باید انجام بشه...از هر کمکی که میتونین انجام بدین دریغ نکنین

فکرکن میتونستیم بریم تو کتابخونه دانشکده پزشکی...که اون کتابخونه جز دانشجوهای پزشکی کسی اجازه ورود نداشت...

ازمایشگاه های مختلف که صحبت میکردیم...همه قبول میکردن و حتی بعضیاشون گفتن ما هم شریک طرح...و میخاستن رو طرح سرمایه گذاری کنن...

اما حیف که نشد کامل پیش بره تا امسال...پیش 10-20تا دکتر متخصص و فوق تخصص بردیم طرح رو...همه گفتن طرحتون اول میشه تو خوارزمی...اگه رفته بود الان دیگه  دغدغه کنکور رو هم نداشتم...

تنها کسی که گفت نمیشه اموزش پرورش بود...باید معرفی نامه میدادن برای خوارزمی...اما ندادن...چه توهین هایی هم که نکردن...

اونوقت کسی مثل دکتر عباسی و دکتر افاقی ...حتی تو سفر هم پیگیر طرح بودن...و وقتی که مرخصی بودن به مشکل برمیخوردیم تماس میگرفتیم و جواب مارو میدادن...

شاید خوب لمس نکنی...اینکه این طرح بزرگ تو دستات باشه و بری اموزش پرورش کاری برات نکنن اخرش هم بگن دیگه این طرف ها نیاین...دیگه نبینیمتون...

شنیدن این حرف واقعن برام سنگین بود...قابل هضم نبود...

یک روزی انجام شده طرحم رو میرم میذارم رو میز کسی که اون حرف رو بهم زد...بهش اثبات میکنم که کی دیگه این طرف ها پیداش نشه...

امیدوارم فکرنکنی که این حرفام شعاری بیش نیست...من عاشق کار تحقیقی هستم...واقعن دوست دارم کار تحقیقی رو ...و با عشق انجام میدم...

حس جنگیدن برای هدفم هم که چندین برابر شده... به لطف خدا و کلاس مهندس سرورپور

ترانه ی خدا گفته است :

نفس گلم
دوست عزیزم
اول اینکه اصلا چه اهمیتی داره که تو قزوینی هستی یا شمالی هستی یا تهرانی هستی یا هر جای دیگه ...مهم اینه تو ایرانی هستی......مهمم نیست که کجا زندگی میکنی.(اصلا گفتنش انقدر مهم بود چرا گفتی؟؟؟)آفرین به اینکه افتخار میکنی که ایرانی هستی.....
دوم اینکه  خوشحالم که انقدر اراده داری که میخوای پروژه ت رو با وجود همه موانع سر راهت کامل کنی... تو فوق العاده ای....
اما خواهش میکنم....
یه چیز دیگه هم مهندس گفت....یادته؟؟؟....گفت هیچ وقت زود راجع به همدیگه قضاوت نکنیم.....
تو از پروژت گفتی و من دو واژه بهت میدم ...دو واژه کلیدی تو یکی از پروژه هام...
1-G.I.F.T (البته مهندس سرورپور میدونن که من راجع به چی حرف میزنم چون واسشون از هدفم نوشتم...همین امسال....تو هفته ای که واسه تشکر بابت روز معلم رفتم پیششون واسه اولین بار بعد از 2 سال که شاگردشون بودم براشون از هدفم نوشتم. ببین چه قدر این آدم خجالتی(خودمو میگم) پیشرفت کرده :)))))...)
2-اسم خودم ...آره اسم خودم ترانه.ج
نمیخوام الان حرفمو بهت بزنم...چون تو کنکور داری....جوابی نمیدم بهت نه اینکه جوابی ندارم بدم...نه تو الان تو زمانی هستی که فقط باید رو هدفت تمرکز کنی دوست ندارم یه چیز بگم که بعد تو بخوای بگردی و یه جوابی به من بدی..الان سکوت میکنم.ایشالله دانشگاه تهران یا هرجایی که دوست داری که قبول شدی خودت میفهمی یعنی زمانش برسه خیلی زود .... جوابمو بهت نشون میدم با عمل ...آخه یه درس از استادم(ایمان سرورپور) یاد گرفتم که با عمل حرفمو ثابت کنم.....
هفت سال پیش من ایده ای رو تو ذهنم پرورش دادم
منم به خیلی از موانع خوردم..
کسی اصلا باورم نداشت ...
حتی تو خونه.....حتی نزدیک ترین آدمای اطرافم......(حتی زمان کنکورم)
همه چشمشون به اینه که مطمئن بشن تو موفق میشی(حتی استادا) بعد بلند میشن واست دست میزنن..وقتی میبینن خبری نیست میشینن سر جاشون ..قربون خدای خوبم برم که جای همه رو واسم پر کرده ....و بهم کمک کرد تا بلند شم و برم سمت هدفمم...با وجود همه مشکلات..
من جنگیدم....و ایستادمو رفتم طرف هدفم.....
الان با دوستی که منو باور داره داریم اولین اختراع خودمونو کامل میکنیم..چیزی که مطمئنیم دنیا رو تکون میده....خبرشو به خود مهندسم دادم.....چیزیه که با افتخار میگم دنیا تو حلش مونده و ما راهشو پیدا کردیم):)))))) داریم ثبتشم میکنیم ..همین  روزااااااا.....
بعد از اون همه سختی که ارزش گفتنشم نداره حتی....چون میگم هرچی شنیدم از بقیه هرچی اتفاق افتاده گذشته و....حرفای منفی بقیه...و ..و
اهمیت نداره....
من رو به یاد داشته باش....6 ماه دیگه (یا  حداکثر تا یک سال دیگه) من تو رو از جایی صدا میزنم که همه دنیا صدامو میشنون....و اون روز من به تو معنی تک تک حرفامو با عمل نشون میدم.....
آره منم همیشه غیر مستقیم به خود مهندس گفتم و واسشون نوشتم و ازشون تشکر کردم که به ما یاد دادن واسه هدفامون بجنگیمو جون ستاره دریاییمونو نجات بدیم..حرف منم نیست حرف همه شاگرداشونه....

تو این مدت از خدا هم یاد گرفتم(اون هم استاد منه) من باید از اون هم تشکر کنم ...با عملم....(زود راجع به حرفام قضاوت نکن....روزی خودت میفهمی
یاد گرفتم که مشکلات گفتنی نیست...که به همه بگیم(حتی آقای سرورپور) حل کردنیه خودم و خدا حلش میکنیم
هدف ...اعلام کردن هدف و پز دادنی نیست(که آقای سرورپور به من افتخار کنن اصلا واسه این نگفتم..که آی من این هدفو دارم..دنیا با خبر باشین).....چیزیه که باید بهش برسیم ...که وقتی رسیدی تو گوش دنیا داد بزنی(کسی که کمکم کرد خداوند من و ایمان سرورپور بودن)
نفس گلم ....مهربونم.....شاگرد فوق العاده استادم ....سید ایمان سرورپور ....من ازت عذر میخوام اگه راجع بهت بد قضاوت کردم ولی شما هم راجع به حرفای  من زود قضاوت نکن....
موفق باشی عزیزم هم تو هم دوستات.....
ایشالله دانشگاه تهران میبینیمتون....
خدا به همرات....واستون دعا میکنم....
پ.ن1:عذر خواهی شدید واسه پر حرفیم...... عذر خواهی شدیدخیییییییییییلی پر حرف میشم ..اه اه اه
 من دیگه جواب نمیدم... من فقط اومدم تا نشون بدم کنارتون هستیم ...موفق باشین مهندس سرورپور..
به امید دیداااااااااااااااار....:)
قربون دوستای خودم و همه شاگردای سرورپور
ترانه



نفس صبحدم گفته است :

سلام ترانه خانم

من هم قزوینی نیستم...اما اینجا زندگی میکنم...محل تولدم جای دیگست...افتخارم اینه که ایرانیم...و تمدن پارسی دارم و از نوادگان کوروش کبیرهستیم...

نه...بی انصافیه یکم...فقط این نیست که بگم اره...از استاد فقط تشکر میکنیم...

یه پروژه ای رو اموزش پرورش شهرم نذاشت تا انتها برم...خیلی پروژه ی خوب و سنگین و پرمحتوایی بود...بعد کنکور میجنگم  تا تمومش کنم...باید پروژم رو تا انتها ببرم...حتی با اینکه کل مسولین شهرم که باید مجوز بدن باهام لج افتادن و مجوز نمیدن...

جنگیدن رو یاد گرفتم از استاد...تا انتها...از کجا معلوم این نقطه ای که من بخوام پروژم رو ول کنم نقطه ی قبل مجوز و تکمیل پروژم باشه...

یاد گرفتیم...صد درصد هم اجراش میکنیم...این اصلی هست که یکسال تمام ایشون تلاش کردن تا ما یاد بگیریم...این کم لطفیه اگه بعد این همه انرژی یاد نگرفته باشیم

ترانه ی خدا گفته است :

آره عزیزم مهم نیست. ...منم همچین حرفی نزدماااا ..ولی خب چون خودم آدم کنجکاوی هستم جواب سوالمو پیدا کردم.... :)))))
آره حق با شماست......
همه ایران سرای من است.....
این نباید فقط احساسی باشه که مهندس داشته باشه....باید هممون همین حس رو داشته باشیم
که همه ایران سرای من است.....
چیزی که من دوست دارم بگم اینه که اگه واقعا کسی رو ستایش میکنیم و برای پیروزی هاش دست میزنیم ...میتونیم به جاش اون رو الگو قرار بدیم ...نه این که خودمونو شبیه اون کنیم نه...
بلکه یاد بگیریم مثل اون .....در راه خودمون که کاملا متفاوت از اونه موفق باشیم....
هیچ کس مثله هم نیست همه میتونیم مثله مهندس سرورپور مفید باشیم ولی لزومی نداره یکی مثله استاد بشیم.....همین که تو راهه خودمون بهترین باشیم ...و با خدا باشیم مثله مهندس...خودش یه جور تشکره از مهندس سرورپور......چون همه ما خاص و تک هستیم .....و خدا اینو خوب به ما نشون داده....اثر انگشتامون....حتی چشمامون....حتی همه چیزمون تکه...و خاصه....

ممنون

نفس صبحدم گفته است :

خیلی واقعن مهم نیست که مهندس کجایی هستن...مهم درخشیدنشونه...

ترانه ی خدا گفته است :
[quote=ترانه.ج;863533;607065][quote=نفس صبحدم;705102;601906][quote=ترانه ی خدا;863546;601843][quote=نفس صبحدم;705102;601533][quote=ترانه ی خدا;863546;601501][quote=نفس صبحدم;705102;601379]ی و[quote=ترانه ی خدا;863546;601252][quote=soltan_azdad;507077;601139] 

میشه خودتون رو کامل معرفی کنید؟(اسم/سن /محل تولد/ دانشگاه و..در صورت تمایل)


سید ایمان سرورپور، 29 ساله ، اما چیزی که هست اینه که فکر می کنم خیلی فرق نمی کنه چند سالتهو چند سال از خدا عمر گرفتی،خیلی فرق می کنه تو سال هایی که از خدا عمر گرفتی، چی کار تونستی بکنی.


محل تولد رو توی سایت های مختلف به طنز نوشتن، حوالی برج ایفل در پاریس، اما من متولد این سررزمینم و همه جای ایران سرای من است. من از این مرز و بوم و این خاکم از شمال تا جنوبش. بدون اینکه فرقی کنه و کارشناسی ارشد مدیریتم


سلاااااااااااااااااااااام
من تازه امروز عضو شدم....هر چند باید بگم چند سال پیش وقتی راهنمایی بودم یه بار عضو شدم ولی الان دیگه رمز عبور و نام کاربری رو اینجور چیزای قبلیمو یادم نیس....واس همین دوباره عضو شدم(از معایب حافظه و ذهن شلوغ داشتنه)
خیلی لذت بردم که مصاحبه رو خوندم
اما من اتفاقی کشف کردم که محل تولدتون کجاست مهندس.....:))))))))))
هر چند حدس میزنماااا حدس میزنم ولی احتمال زیاد میدونم درسته
اما زیاد مهم نیست.......محل تولدت مهم نیست محل تبلورت مهمه .....
خوشحال شدم که این مصاحبه رو خونم دست همه درد نکنه........ خسته نباشید......
موفق باشین!!!!!! 

سلام...کوتاه و خلاصه میگم..چون تایم مطالعم شروع شد...

خوبی عزیزم؟

ممنونم که دوباره سر زدی..

امیدوارم بتونیم خیلی سریع و و زود طرح رو اجرا کنیم...

من از گفته ی یک خانم دکتر عزیز و گرامی خیلی اعتماد بنفس گرفتم..

بهم گفت...نفس مراقب خودت و طرحت باش...

بااینکه طرحم تو قسمت رزومه باقی مونده اما خوب خوبیش این بود که باتمام اساتید دانشگاه علوم پزشکی اشناشدم...

میدونم الان سراغ دقیقن چه کسایی باید برم...

بذار یه خلاصه اش رو بهت بگم...

طرح ما خلاصه اش میشه این

تاثیر چندتا مکانیزم خاص و ریتم شبانه هاروزی بر میزان ترشحات جزایر لانگرهانس و خود این ترشحات تاثیرش بر چندتا چیز دیگه بود...

چندتا متغیر داشتیم...

خیلی عالی بود...

یه متخصص المانی فکرکنم دقیق حضور ذهن ندارم الان تا نصفه های این طرح رو رفته بود...اما برای ما تکمیل کننده طرحش بود

اگه تونستی همایش شب کنکور مهندس رو یکسری بیا ببینیم همدیگه رو...یا بیا وبلاگم...یا این هم ایدی من...

nafas_azar@yahoo.com

بعدکنکور وقتم ازاد تره برای صحبت درباره طرحمون...

موفق باشی

پروازت بلند ومستمر

 

 

دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد ***باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود  

 

 

 

 

 

 

دوشنبه 13/3/1392 - 18:53 - 0 تشکر 608463

نفس صبحدم گفته است :

سلام...کوتاه و خلاصه میگم..چون تایم مطالعم شروع شد...

خوبی عزیزم؟

ممنونم که دوباره سر زدی..

امیدوارم بتونیم خیلی سریع و و زود طرح رو اجرا کنیم...

من از گفته ی یک خانم دکتر عزیز و گرامی خیلی اعتماد بنفس گرفتم..

بهم گفت...نفس مراقب خودت و طرحت باش...

بااینکه طرحم تو قسمت رزومه باقی مونده اما خوب خوبیش این بود که باتمام اساتید دانشگاه علوم پزشکی اشناشدم...

میدونم الان سراغ دقیقن چه کسایی باید برم...

بذار یه خلاصه اش رو بهت بگم...

طرح ما خلاصه اش میشه این

تاثیر چندتا مکانیزم خاص و ریتم شبانه هاروزی بر میزان ترشحات جزایر لانگرهانس و خود این ترشحات تاثیرش بر چندتا چیز دیگه بود...

چندتا متغیر داشتیم...

خیلی عالی بود...

یه متخصص المانی فکرکنم دقیق حضور ذهن ندارم الان تا نصفه های این طرح رو رفته بود...اما برای ما تکمیل کننده طرحش بود

اگه تونستی همایش شب کنکور مهندس رو یکسری بیا ببینیم همدیگه رو...یا بیا وبلاگم...یا این هم ایدی من...

nafas_azar@yahoo.com

بعدکنکور وقتم ازاد تره برای صحبت درباره طرحمون...

موفق باشی

پروازت بلند ومستمر

ترانه.ج گفته است :


سلام نفس عزیزم ...اول از همه تشکر میکنم...که حرفامو دقیق خوندی...آره منم
منتظر اون روز هستم تا اون روز فقط اشاره ای کوچیک ازش میکنم...طرح من اصلا مربوط به رشته خودم
نیست.....
در رابطه با برق و الکترونیکه.من واسه  همین زیاد با اراده نرفتم دنبالش وگرنه منم میتونستم از شر کنکور خلاص بشم...ولی چون رشتش با خودم فرق میکرد..اونوقت تنها میتونستم برم مهندسی برق بخونم...الانم اگه این طرحو بفرستم به یه دانشگاه هاروارد به اجازه تحصیل تو رشته پزشکی رو نمیدن ..برق و الکترونیکو میدن..هرچند من ناامید نمیشم..چون خودم تا الان 84 تا طرح جمع کردم.خوشبحالت که اولین طرحت پزشکیه ...حسابی ازش مراقبت کن..ما هم بعد از اینکه یه عالمه از اینو اون جواب منفی شنیدیم ...بالاخره با یه پروفسوری تو دانشگاه شریف صحبت کردم و اونم از طرحمون خوشش اومد
کاربرد این طرح فقط تو رشته برق و الکترونیک نیست...کشف یه منبع انرژی قدیمی و استفاده از اون به عنوان منبع انرژی تجدید پذیره....چیزیه که دنیا رو تکون میده..چون همه ازش قطع امید کردن.....

منم مثله تو عااااااشق تحقیق کردنم....
اما نمیشه  اینجا از هدفامون بنویسیم ...خیلی دوست دارم یه روز حتما ببینمت.....
چون این مربوط میشه به یه هدف خیلی بزرگتر از هر ایده و تحقیقی ......واقعا دلم میخواد یه روز به تو آشنا بشم...واسه همین حسابی دعات میکنم..که بیای پیش خودمون ....
منتظر جوابت هستم....شدیداااااااااااااا
نفس صبحدم گفته است :

سلام...کلی نوشته بودم...اما خطا داد و ثبت نکرد...مجبورم دوباره بنویسم...و اینبار کوتاهتر میگم...

منظورم از قزوینی نبودم این بود که واقعن مهم نیست کجایی هستی...مهم مهم بودنه تو و احساس وجودت توسط تمام جهانِ

مورد دوم رو بگم پرحرفی نبود ترانه جون...ادامه بده به بحث

مورد سوم...منتظر هستم تا این پروژه ی جهان پرکن رو خودت برام کامل تعریف کنی...وقتی تمام جهان رو پر کرد

مورد چهارم...طرح منم دست کمی از طرح شما نداشت...اختراع نبود اما یه اصل اساسی تو بدن رو که تاحالا بهش فکرنشده بود رو داشت اثبات میکرد...

که خیلی کاربرد هم داره...مخصوصا تو ایرانی ها...بااین ریتم های خواب شبانه روزشون...

ما وقتی برای اولین بار رفتیم دانشگاه علوم پزشکی ترسیدیم که کسی تحویل نگیره یا اصلن قبول نکنن کمکمون کنن...

اما باورمون نمیشد حتی رییس دانشگاه هم خوشش اومده بود و به تک تک استادای دانشگاه زنگ زده بود و گفته بود این طرح باید انجام بشه...از هر کمکی که میتونین انجام بدین دریغ نکنین

فکرکن میتونستیم بریم تو کتابخونه دانشکده پزشکی...که اون کتابخونه جز دانشجوهای پزشکی کسی اجازه ورود نداشت...

ازمایشگاه های مختلف که صحبت میکردیم...همه قبول میکردن و حتی بعضیاشون گفتن ما هم شریک طرح...و میخاستن رو طرح سرمایه گذاری کنن...

اما حیف که نشد کامل پیش بره تا امسال...پیش 10-20تا دکتر متخصص و فوق تخصص بردیم طرح رو...همه گفتن طرحتون اول میشه تو خوارزمی...اگه رفته بود الان دیگه  دغدغه کنکور رو هم نداشتم...

تنها کسی که گفت نمیشه اموزش پرورش بود...باید معرفی نامه میدادن برای خوارزمی...اما ندادن...چه توهین هایی هم که نکردن...

اونوقت کسی مثل دکتر عباسی و دکتر افاقی ...حتی تو سفر هم پیگیر طرح بودن...و وقتی که مرخصی بودن به مشکل برمیخوردیم تماس میگرفتیم و جواب مارو میدادن...

شاید خوب لمس نکنی...اینکه این طرح بزرگ تو دستات باشه و بری اموزش پرورش کاری برات نکنن اخرش هم بگن دیگه این طرف ها نیاین...دیگه نبینیمتون...

شنیدن این حرف واقعن برام سنگین بود...قابل هضم نبود...

یک روزی انجام شده طرحم رو میرم میذارم رو میز کسی که اون حرف رو بهم زد...بهش اثبات میکنم که کی دیگه این طرف ها پیداش نشه...

امیدوارم فکرنکنی که این حرفام شعاری بیش نیست...من عاشق کار تحقیقی هستم...واقعن دوست دارم کار تحقیقی رو ...و با عشق انجام میدم...

حس جنگیدن برای هدفم هم که چندین برابر شده... به لطف خدا و کلاس مهندس سرورپور

ترانه ی خدا گفته است :

نفس گلم
دوست عزیزم
اول اینکه اصلا چه اهمیتی داره که تو قزوینی هستی یا شمالی هستی یا تهرانی هستی یا هر جای دیگه ...مهم اینه تو ایرانی هستی......مهمم نیست که کجا زندگی میکنی.(اصلا گفتنش انقدر مهم بود چرا گفتی؟؟؟)آفرین به اینکه افتخار میکنی که ایرانی هستی.....
دوم اینکه  خوشحالم که انقدر اراده داری که میخوای پروژه ت رو با وجود همه موانع سر راهت کامل کنی... تو فوق العاده ای....
اما خواهش میکنم....
یه چیز دیگه هم مهندس گفت....یادته؟؟؟....گفت هیچ وقت زود راجع به همدیگه قضاوت نکنیم.....
تو از پروژت گفتی و من دو واژه بهت میدم ...دو واژه کلیدی تو یکی از پروژه هام...
1-G.I.F.T (البته مهندس سرورپور میدونن که من راجع به چی حرف میزنم چون واسشون از هدفم نوشتم...همین امسال....تو هفته ای که واسه تشکر بابت روز معلم رفتم پیششون واسه اولین بار بعد از 2 سال که شاگردشون بودم براشون از هدفم نوشتم. ببین چه قدر این آدم خجالتی(خودمو میگم) پیشرفت کرده :)))))...)
2-اسم خودم ...آره اسم خودم ترانه.ج
نمیخوام الان حرفمو بهت بزنم...چون تو کنکور داری....جوابی نمیدم بهت نه اینکه جوابی ندارم بدم...نه تو الان تو زمانی هستی که فقط باید رو هدفت تمرکز کنی دوست ندارم یه چیز بگم که بعد تو بخوای بگردی و یه جوابی به من بدی..الان سکوت میکنم.ایشالله دانشگاه تهران یا هرجایی که دوست داری که قبول شدی خودت میفهمی یعنی زمانش برسه خیلی زود .... جوابمو بهت نشون میدم با عمل ...آخه یه درس از استادم(ایمان سرورپور) یاد گرفتم که با عمل حرفمو ثابت کنم.....
هفت سال پیش من ایده ای رو تو ذهنم پرورش دادم
منم به خیلی از موانع خوردم..
کسی اصلا باورم نداشت ...
حتی تو خونه.....حتی نزدیک ترین آدمای اطرافم......(حتی زمان کنکورم)
همه چشمشون به اینه که مطمئن بشن تو موفق میشی(حتی استادا) بعد بلند میشن واست دست میزنن..وقتی میبینن خبری نیست میشینن سر جاشون ..قربون خدای خوبم برم که جای همه رو واسم پر کرده ....و بهم کمک کرد تا بلند شم و برم سمت هدفمم...با وجود همه مشکلات..
من جنگیدم....و ایستادمو رفتم طرف هدفم.....
الان با دوستی که منو باور داره داریم اولین اختراع خودمونو کامل میکنیم..چیزی که مطمئنیم دنیا رو تکون میده....خبرشو به خود مهندسم دادم.....چیزیه که با افتخار میگم دنیا تو حلش مونده و ما راهشو پیدا کردیم):)))))) داریم ثبتشم میکنیم ..همین  روزااااااا.....
بعد از اون همه سختی که ارزش گفتنشم نداره حتی....چون میگم هرچی شنیدم از بقیه هرچی اتفاق افتاده گذشته و....حرفای منفی بقیه...و ..و
اهمیت نداره....
من رو به یاد داشته باش....6 ماه دیگه (یا  حداکثر تا یک سال دیگه) من تو رو از جایی صدا میزنم که همه دنیا صدامو میشنون....و اون روز من به تو معنی تک تک حرفامو با عمل نشون میدم.....
آره منم همیشه غیر مستقیم به خود مهندس گفتم و واسشون نوشتم و ازشون تشکر کردم که به ما یاد دادن واسه هدفامون بجنگیمو جون ستاره دریاییمونو نجات بدیم..حرف منم نیست حرف همه شاگرداشونه....

تو این مدت از خدا هم یاد گرفتم(اون هم استاد منه) من باید از اون هم تشکر کنم ...با عملم....(زود راجع به حرفام قضاوت نکن....روزی خودت میفهمی
یاد گرفتم که مشکلات گفتنی نیست...که به همه بگیم(حتی آقای سرورپور) حل کردنیه خودم و خدا حلش میکنیم
هدف ...اعلام کردن هدف و پز دادنی نیست(که آقای سرورپور به من افتخار کنن اصلا واسه این نگفتم..که آی من این هدفو دارم..دنیا با خبر باشین).....چیزیه که باید بهش برسیم ...که وقتی رسیدی تو گوش دنیا داد بزنی(کسی که کمکم کرد خداوند من و ایمان سرورپور بودن)
نفس گلم ....مهربونم.....شاگرد فوق العاده استادم ....سید ایمان سرورپور ....من ازت عذر میخوام اگه راجع بهت بد قضاوت کردم ولی شما هم راجع به حرفای  من زود قضاوت نکن....
موفق باشی عزیزم هم تو هم دوستات.....
ایشالله دانشگاه تهران میبینیمتون....
خدا به همرات....واستون دعا میکنم....
پ.ن1:عذر خواهی شدید واسه پر حرفیم...... عذر خواهی شدیدخیییییییییییلی پر حرف میشم ..اه اه اه
 من دیگه جواب نمیدم... من فقط اومدم تا نشون بدم کنارتون هستیم ...موفق باشین مهندس سرورپور..
به امید دیداااااااااااااااار....:)
قربون دوستای خودم و همه شاگردای سرورپور
ترانه



نفس صبحدم گفته است :

سلام ترانه خانم

من هم قزوینی نیستم...اما اینجا زندگی میکنم...محل تولدم جای دیگست...افتخارم اینه که ایرانیم...و تمدن پارسی دارم و از نوادگان کوروش کبیرهستیم...

نه...بی انصافیه یکم...فقط این نیست که بگم اره...از استاد فقط تشکر میکنیم...

یه پروژه ای رو اموزش پرورش شهرم نذاشت تا انتها برم...خیلی پروژه ی خوب و سنگین و پرمحتوایی بود...بعد کنکور میجنگم  تا تمومش کنم...باید پروژم رو تا انتها ببرم...حتی با اینکه کل مسولین شهرم که باید مجوز بدن باهام لج افتادن و مجوز نمیدن...

جنگیدن رو یاد گرفتم از استاد...تا انتها...از کجا معلوم این نقطه ای که من بخوام پروژم رو ول کنم نقطه ی قبل مجوز و تکمیل پروژم باشه...

یاد گرفتیم...صد درصد هم اجراش میکنیم...این اصلی هست که یکسال تمام ایشون تلاش کردن تا ما یاد بگیریم...این کم لطفیه اگه بعد این همه انرژی یاد نگرفته باشیم

ترانه ی خدا گفته است :

آره عزیزم مهم نیست. ...منم همچین حرفی نزدماااا ..ولی خب چون خودم آدم کنجکاوی هستم جواب سوالمو پیدا کردم.... :)))))
آره حق با شماست......
همه ایران سرای من است.....
این نباید فقط احساسی باشه که مهندس داشته باشه....باید هممون همین حس رو داشته باشیم
که همه ایران سرای من است.....
چیزی که من دوست دارم بگم اینه که اگه واقعا کسی رو ستایش میکنیم و برای پیروزی هاش دست میزنیم ...میتونیم به جاش اون رو الگو قرار بدیم ...نه این که خودمونو شبیه اون کنیم نه...
بلکه یاد بگیریم مثل اون .....در راه خودمون که کاملا متفاوت از اونه موفق باشیم....
هیچ کس مثله هم نیست همه میتونیم مثله مهندس سرورپور مفید باشیم ولی لزومی نداره یکی مثله استاد بشیم.....همین که تو راهه خودمون بهترین باشیم ...و با خدا باشیم مثله مهندس...خودش یه جور تشکره از مهندس سرورپور......چون همه ما خاص و تک هستیم .....و خدا اینو خوب به ما نشون داده....اثر انگشتامون....حتی چشمامون....حتی همه چیزمون تکه...و خاصه....

ممنون

نفس صبحدم گفته است :

خیلی واقعن مهم نیست که مهندس کجایی هستن...مهم درخشیدنشونه...

ترانه ی خدا گفته است :
[quote=نفس صبحدم;705102;607632][quote=ترانه.ج;863533;607065][quote=نفس صبحدم;705102;601906][quote=ترانه ی خدا;863546;601843][quote=نفس صبحدم;705102;601533][quote=ترانه ی خدا;863546;601501][quote=نفس صبحدم;705102;601379]ی و[quote=ترانه ی خدا;863546;601252][quote=soltan_azdad;507077;601139] 

میشه خودتون رو کامل معرفی کنید؟(اسم/سن /محل تولد/ دانشگاه و..در صورت تمایل)


سید ایمان سرورپور، 29 ساله ، اما چیزی که هست اینه که فکر می کنم خیلی فرق نمی کنه چند سالتهو چند سال از خدا عمر گرفتی،خیلی فرق می کنه تو سال هایی که از خدا عمر گرفتی، چی کار تونستی بکنی.


محل تولد رو توی سایت های مختلف به طنز نوشتن، حوالی برج ایفل در پاریس، اما من متولد این سررزمینم و همه جای ایران سرای من است. من از این مرز و بوم و این خاکم از شمال تا جنوبش. بدون اینکه فرقی کنه و کارشناسی ارشد مدیریتم


سلاااااااااااااااااااااام
من تازه امروز عضو شدم....هر چند باید بگم چند سال پیش وقتی راهنمایی بودم یه بار عضو شدم ولی الان دیگه رمز عبور و نام کاربری رو اینجور چیزای قبلیمو یادم نیس....واس همین دوباره عضو شدم(از معایب حافظه و ذهن شلوغ داشتنه)
خیلی لذت بردم که مصاحبه رو خوندم
اما من اتفاقی کشف کردم که محل تولدتون کجاست مهندس.....:))))))))))
هر چند حدس میزنماااا حدس میزنم ولی احتمال زیاد میدونم درسته
اما زیاد مهم نیست.......محل تولدت مهم نیست محل تبلورت مهمه .....
خوشحال شدم که این مصاحبه رو خونم دست همه درد نکنه........ خسته نباشید......
موفق باشین!!!!!! 


سلام........خوبم ممنووووووون!!!

 آره میفهمم چقدر سرت شلوغه.....از غددی که روی ریتم شبانه روزی تاثیر میذاره  غده اپی فیزه....اگه درست یادم باشه فصل چهار زیست سال سوممون ...صفحه یکی مونده به آخر(که فصل 4 تموم بشه)
راجع به غده اپی فیز گفته بود.....وقتی گفتی ریتم شبانه روزی خودم یاد اون افتادم
واقعا هم طرح جالبیه....من کنجکاویم الان بیشتر شد تا بفهمم که نقش دقیق اپی فیز چیه......
عالیه من خودم الان سرم شلوغه ....
باید تا آخر هفته قبل از اینکه امتحانای دانشگاه شروع بشه یه مقاله آماده کنم
آخه خبر جدید اینه که اختراعم به جای یکی شد دوتا دارم یه قطعه الکترونیکی دقیق طراحی میکنم که قابلیت ذخیره حجم نامحدودی از برقو داره........و این اختراع من هم اختراع اولیمو کامل میکنه(البته اگرم نباشه اولیه خود به خود کامل شده) و هم راهی رو برای محققای بعدی آماده میکنه تا اگه راه مارو خواستن برن....
با این قطعه کارشون راحت تر میشه...
گمونم فیزیک سوم بچه ها در آینده یه تغییر درست و حسابی بکنه :)))))))))
همایش مهندس رو متاسفانه من بلیتشو نگرفتم ....با اینکه واقعا از ته قلبم بگم خیلی دلم میخواست که بیام
ولی خب نمیشه....همون میام وبلاگت....
وبلاگتو پیدا کردم
میام اونجا و آیدی و اسم وبلاگ خودمو میدم
عالیه خوش حال میشم بیشتر با هم صحبت کنیم
منم امتحانام همون موقع کنکور اینا تموم میشه.....دقیقا روز همایش مهندس سرورپور....5 تیر
موفق باشی
به امید دیدار
پیش به سوی هدف-------> G.I.F.T که به زودی واست معنی میکنم
و هدف نهایی  پلی به سوی حقیقت

دوشنبه 20/3/1392 - 9:39 - 0 تشکر 610094

پاسخ به سوالات دوستان از طرف آقای سرور پور:


* چجور زندگی کنیم که از لحظه ها لذت ببریمو با نداشته ها احساس خوشبختی کنیم:


شرط لذت بردن سه چیزه ؛


یک : شکرگزاری


دو : حرص نخوردن


سه : تمام تلاش را انجام دادن


دراین صورت تو میدونی که واسه هدفت جنگیدی ٫بدون اینکه به کسی و چیزی حسادت کنی و زندگیت آرومه.



* شما رو چی صدا کنیم؟مهندس؟مشاور؟روانشناس؟خواننده :


سوال خاصیه هر کس از زاویه دید خودش صدا می کنه.


*رتبه کنکورتون با سهمیه منطقه؟رتبه کشوری؟درصد درس ریاضی؟درصد شیمی؟نمره تراز؟


 این سوال خیلی تخصصی و شخصیه و در حیطه کنکور. اما رتبه زیر گروه یکم 51 و رتبه کشوریم نزدیک 200 تو درس شیمی و ریاضی یک تست نزده داشتم.



*رتبه ها خوب کنکور به شما مراجعه می کنن یا چون به شما مراجعه می کنن رتبشون خوب میشه؟!


بذار اینجوری به این سوال جواب بدم: لحظه آرامش و خوشحالی بیشتر من , لحظه ای بود که یکی از شاگرد هام با معدل 15 رتبه 396 شد. پس این این سوال یک مورد نسبیه و من فکر می کنم ما همه در حال یادگیری هستیم و حتی من از شاگرد هام یاد میگیرم




وقتی ناراحتیم تلاش کنیم بخندیم یا گریه کنیم؟!*


بهتره وقتی ناراحتیم هیچ کاری انجام ندیم. به صدای قلبمون گوش بدیم و ببینیم چی می خواد. یادمون باشه گریه یک وقت ها نشونه ی قلبای بزرگه

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

دوشنبه 20/3/1392 - 9:41 - 0 تشکر 610095

*چه کنیم در برابر مشکلات تاب اوریمون بالا بره؟


 یک حدیث از حضرت علی می گم: یادمون باشه , بزرگترین شجاعت صبره فرق آدم های موفق تو لحظه های سخته , نه وقتی همه چیز مرتبه.



*شکست مقدمه پیروزیه این یه شعاره چون با هر شکستی انسان کلی از زندگی عقب می افته نظرتون چیه؟


 کاملا مخالفم و این یک تجربه ی بزرگه که مثل یک فنر جمع شده می تونه یک جهش عظیم توی زندگیمون باشه.



خوشبختی یه حسه یا یک اتفاق؟ 


خوشبختی یک حسه که انسان باید در درون خودش و با رسیدن به اهداف , طعم شیرینشو بچشه. اما اتفاقات خوب زندگی می تونه این حس رو تشدید کنه



*چرا هیچ وقت محل دقیق تولدتونو اعلام نمیکنین؟!!!!!


دلیل خاصی نداره اول اینکه من یک ایرانیم و دوم اینکه بعضی چیزها یکم شخصیه.



*به نظر شما آیا تعریف موفقیت درمورد یک مرد با یک زن متفاوته؟ در هدف گذاری های کلان بین دختر و پسر هیچ تفاوت اساسی وجود داره؟


 نه. یادمون باشه قبل دختر و پسر بودن همه انسانیم و برای موفقیت هر انسانی باید برای هدفش بجنگه.

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

دوشنبه 20/3/1392 - 9:42 - 0 تشکر 610096

*تا به حال افراد کم هوش، تنبل یا فاقد عرضه ای دیده اید که به موفقیت های بزرگ دست پیدا کرده باشند؟


 کم هوش خیلی زیاد,  اما واقعا آدم تنبل نه.



*میونه شما با سیاست چطوره؟ ممکنه روزی واردش بشوید؟


 میانم با سیاست افتضاحه و هرگز این کار رو نمی کنم. چون من یک پژوهشگر اجتماعی ام و نه سیاسی. اینکار رو هرگز نمی کنم.



*به کدوم مکاتب فلسفی یا فلاسفه علاقمندید؟ کتاب های مورد علاقه تون در این زمینه؟


 من فکر می کنم باید مکاتب مختلف فلسفی و روانشناسی رو مطالعه کرد , حتی نظریه هایی که با عقاید ذهنیمون مخالفه. با این کار به جهان بینی بیشتری می رسیم و تصمیم گیری برای ما راحتره و ورای اینکه چه کتابی خوبه ,  چون هر کتابی یک چیزی یاد می ده.


نویسنده , فیلسوف و شعرای  مورد علاقه ی من گابریل گارسیا مارکز- پایولو کویلو- سلینجر- نیچه- وین دایر- مولانا- احمد شاملو و عباس معروفی و خیلی های دیگه.



*هر کدوم از این مفاهیم در زندگی شما چه جایگاه و اهمیتی دارند؟ شهرت-قدرت-ثروت-محبوبیت


شهرت: هم خوب و هم بد


قدرت: خیلی خوبه به شرطی درک استفاده صحیحش رو داشته باشیم


 ثروت:  عالیه , به شرطی که  به جز زندگی خودمون , رویاهای کودکان کار و بی بضاعت رو هم به واقعیت تبدیل کنیم , حتی فقط یک کودک. 


محبوبیت: عالیه , ولی خب محبوبیت حسادت هم داره.




*چند اصل اساسی برای رسیدن به موفقیت بصورت تیتروار؟


توی چند کتابی که من در حیطه روانشناسی نوشته ام :


معجون خدا , تو و هدفت, بدون توقع داشتن از دیگران با تمام تلاش, مفهوم واقعی آرامش و موفقیته.

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

دوشنبه 20/3/1392 - 9:45 - 0 تشکر 610097


*برای کلمات زیر یک جمله بگویید:


خدا: ناب ترین طعم زندگی و لبخند بی نظیر یک کودک بی بضاعت


 جوانی: تلاش , هدف , اعتقاد و شیطنت


ایران: سرزمین مقدس مادری , دیار کوروش


جوان ایرانی: ناب , باهوش و خلاق .البته کمی عجول


 کنکور: اووووووووف


*استاد مکه تشریف بردین؟


 سعادت رفتن به مکه رو نداشتم.



*اگه خدا بهتون یه خودکار بده که باهاش فقط بتونین یک جمله بنویسین چی مینویسین؟


خدا جون عاشقتم و برای همه چیز ممنونم



*وقتی برای انجام کارهاتون دست های خدا رو میگیرین و شروع به انجام اونکار میکنین لمس دست های خدا چه احساسی براتون داره؟


مهم ترینش حس امنیت و یک پشتگرمی فوق العاده است , مهم اینه که وقتی می فهمی پشتته هیچ اهمیتی نداره کیا جلوت  ایستادند



*یه رنگ برای این کلمات انتخاب کنین


خدا: بنفش


مادر: سبز


پدر: آبی


خانواده: سفید


ایمان سرورپور: خاکستری


فرصت برابر: بی رنگ

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

دوشنبه 20/3/1392 - 9:46 - 0 تشکر 610098

*باتوجه به اینکه رشته ی تحصیلیتون روانشناسی نیست، چطوری وارد حرفه ی مشاوره و روانشناسی شدین؟*


یک داستان خیلی طولانی داره , ولی جالبه که بدونید برای تغییر در افکار بچه ها و ساختن ذهنیت صحیح وارد این عرصه شدم.




*خوابتون چند ساعته؟ خواب بعدازظهر دارین؟!*


خوابم خیلی کمه همه می دونید و خواب بعد از ظهر, نه.



*برونگرایی بهتره یا درونگرایی؟*


برونگرایی بهتره , ولی در مسایل شخصی بهتره درونگرا باشی. البته این موضوع نیاز به توضیح زیادی داره که در اینجا نمی گنجد.



*وقتی از یه کسی خیلی دلخور میشم وتوقعشو اصلا نداشتیم چه عکس العملی نشون بدیم؟*


بهتره فراموش کنیم و یادمون باشه که : ما هم یک جا , یک رفتار غلط انجام دادیم , که طرفمون توقع نداشته , هیچ کدوم کامل نیستیم.


من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.