دختر و پسر همزمان با بستن پیمان ازدواج، علاوه بر پذیرش نقش همسری، وارد شبکهی نسبتاً گستردهای از روابط اجتماعی جدید با بستگان، دوستان و آشنایان همسر نیز میشوند. در میان این حجم گستردهی ارتباطات و با توجه به اهمیت و نقش کلیدی خانواده در جامعه و فرهنگ ما، نوع و میزان ارتباط با خانواده همسر نسبت به سایر اطرافیان از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است.
مدیریت صحیح و هوشمندانه رابطه با خانوادهی همسر یکی از کلیدیترین نکات زندگی مشترک به شمار میآید که آثار عمدهای در زندگی زوجین به همراه خواهد داشت.
دلخوریها، کدورتها و نزاعها در جریان رابطه و به ویژه رابطهی رودررو و کلامی شکل میگیرد.
بر همین مبنا هر چه حجم روابط بیشتر باشد، احتمال بروز این کدورتها و نزاعها نیز افزایش مییابد. همانطور که اشاره شد در جامعهی ما ارتباط با خانواده پس از شکلگیری زندگی مشترک و مستقل، از حیث کمیت از حجم بسیار بالایی برخوردار است.
به دلایل گوناگون از جمله وابستگی شدید عاطفی یا یکنواخت و کسالتبار بودن زندگی دونفره، بسیاری از زوجهای جوان ایرانی بیشتر مواقع، ساعتهای ابتدایی شب را به خانهی خانواده یکی از زوجین رفته و آنجا سپری میکنند؛ دور هم بودنهایی که در برخی مواقع غیرضروری و حتی تنشزا است.