تبیان، دستیار زندگی

سلام به همه ی دوستان

ممنون از همكاریتون در بحث های اخیر و گرفتن نتیجه های واحد...

دوستان امروز قراره در مورد بحثی نظرات شما رو بدونیم كه به كمك شما بازم به نتایج خوبی برسیم

یه اتفاقی كه روز به روز داره با سرعت بیشتری رشد میكنه دوستی های دختر ها و پسرها به طرز بدیست كه كارشناسان با عنوان دوستی های خیابانی از اون یاد میكنن...

هممون هم هر روزه شاهد گسترش این اتفاق هستیم

ولی واقعا این دوستی ها سودی دارند؟واقعا نتیجه ی اونا پیشرفته؟

می ارزه وقت و جون و پول و زندگی خودمون رو صرف كارهای بی هدف كنیم؟

واقعا این دوستی ها نتایج خوبی دارند؟موجبات آرامش رو فراهم میكنن؟یا به قول دوستان شناختشون از دختر بیشتر میشه و بعدا در زندگی اصلی یه تجربه هست براشون؟زندگی اصلی دیگه چیه؟

ممنون میشم با كمك شما دوستان به نتیجه ی خوبی برسیم...موفق باشید

سلام.

البته گذشته از دوستی های خیابونی ... دوستی ایترنتی هم هست که فقط طرز رفاقتش فرق داره.

عمدتا دختر خانوم ها واسه پر کردن تنهایی دوست دارن که دوستی و رابطه ای داشته باشن
و عمدتا اقا پسرا واسه تفریح و غرایزی که از بلوغشون به این ور واسشون ایجاد می شه دوست دارن که روابطی دور از خانواده مخصوصا خانواده ای که فکر می کنه که دختر یا پسرشون هنوز بچه هستن و این چیزا حالیشون نیست.

اینکه می فرمایید پسرا به قصد ازدواج رابطه برقرار می کنن بیشتر شبیه جک هست چون واسه تشکیل خانواده یه پسر باید هفت خان رو رد کنه ... پس با روش هایی احساسی و غیر منطقی زندگی پنهان رو بدون اطلاع بقیه شروع می کنن.
زندگی پنهان مقصود اینکه که رابطه عمق پیدا می کنه ... و هیچ وقت هم از ازدواج حرف نمی زنن چون ممکنه به رابطه شون اسیب بزنه... زندگی بدون هیچ مسئولیتی ...

نمونه های زیادی دیدم از دوستام توی دبیرستان ... توی دانشگاه مخصوصا دانشگاه ... هم از نوع اینترنتی هم از نوع همکلاسی خیابونی و این حرفا.

عمده ی حرفشون سر این بود که چه جوری به خانواده ی محترم بگن.

خلاصه اینکه تقصیر جامعه هست که ازدواج رو سخت ترین مرحله ی زندگی انسان کرده و این بزرگترین عامل افسردگی ها ... انزوا طلبی ها ... انحراف های اخلاقی ...

به نام خدا
دو نوع رابطه بین زن و مرد میتونه وجود داشته باشه یکی رابطه زن و شوهر که یک رابطه صد در صدی یک رابطه هم رابطه خواهر و برادری که کلا با نوع اول تفاوت داره دوستی به معنای مصطلح امروزی اصلا چهارچوب تعریف شده‌ای نداره نه میتونه از نوع اول باشه و نه در واقع از نوع دوم بلکه یک نوع رابطه خارج از چهارچوب که میتونه به هر سمتی کشیده بشه گذشته از دلایلی که همه دوستان ذکر فرمودن بنظر من یکی از دلایل مهم این نوع روابط اینه که رابطه و تعامل صحیح بین زن و مرد هنوز بدرستی حتی تعریف هم نشده اون چیزی که تا حالا تعریف شده یکی رابطه صد در صدی بین زن و شوهر و یکی هم تعامل صفر درصدی بین بقیه و در واقع جدایی کامل
انشاء‌الله بیشتر در این زمینه‌ها صحبت میکنیم دو تا بحثم دارم در این رابطه آماده میکنم که البته تحقیقاتش یه خرده زمانبر
در پناه حق

سلام

چه تحلیلهای خوبی دو بزرگوار اخیر داشتند....ممنون از شما...منتظر ادامه ایم....موافقم كه چون بی اطلاعی هم هست باعث گمراهی میشه...انشاءالله كه هیچكی گمراه نشه

درپناه حق