چندخصوصیت ممتاز در این دولت وجود دارد كه من لازم میدانم به این خصوصیات
تصریح كنم؛ اگر چه بارها هم گفته شده، اما در عین حال خوب است كه خود شما دوستان
هم توجه داشته باشید كه مایهى امتیاز شما، اینهاست. نامها و عنوانها و جایگاهها و
كرسیها به انسان تشخص نمیدهد؛ تشخص واقعى و شرف واقعى در معانى دیگرى است؛ همچنانى
كه در روایت داریم كه «اشراف امّتى حملة القران و اصحاب اللّیل». اشرافیت در
نظامهاى مادى معنایى دارد، ولى در نظام اسلامى اشرافیت معناى دیگرى دارد. آن كسانى
كه اصحاباللیلاند - كسانى هستند كه براى خدا در شب قیام میكنند - یا كار دشوار
را براى مردم در شب انجام میدهند، یا آن كسانى كه حملةالقرآن هستند و با قرآن انس
دارند و با نور قرآن و هدایت قرآن حركت میكنند، «اشراف» اینها هستند. كسانى كه پول
دارند، ثروت دارند و جایگاه اجتماعى دارند، آنها در منطق و در نظام ارزشى اسلامى
«اشراف» محسوب نمیشوند.
امتیازات دولتمردان هم از همین قبیل است. یك چیزهایى هست كه امتیازات
واقعى است؛ باید به اینها توجه كرد. تذكر من در درجهى اول براى خود شماست كه
بدانید اهمیت شما و تشخص شما به خاطر این خصوصیات است. بعد هم در فضاى عمومى جامعه
معلوم بشود كه اگر انسان از دولتى یا از مجموعهاى قدردانى و حمایت میكند، این
نشانهى چیست و اشارهى به چیست و مسئله چیست در این میان. من سهتا خصوصیت را اینجا
یادداشت كردهام كه ذكر میكنم.
یك خصوصیت این است كه این دولت، واقعاً یك دولت كار است؛ دولت حركت و
اقدام است؛ انرژى و نشاطِ كار این دولت، یك امر برجسته است. الحمدللَّه شما از سال
اول همینجور حركت كردید، الان هم با این كه سه سال از عمر این دولت گذشته، انسان
احساس میكند كه تحرك و نشاط و فعالیت و اقدام در این دولت محسوس است - یعنى كاهش پیدا
نكرده؛ افت پیدا نكرده - این خیلى چیز باارزشى است. در خدمت به مردم جدیت وجود
دارد. رفتن به شهرها، رفتن به شهرهاى كوچك، همهى نقاط كشور را زیر پا گذاشتن و
هیچ نقطهاى از كشور را از منظر خبرگى و كارشناسى دور قرار ندادن، اینها چیزهاى
باارزشى است. این امتیاز اول است؛ در هر مجموعهاى این امتیاز وجود داشته باشد، جا
دارد كه انسان از آن قدردانى كند، به آن تصریح كند و امیدوار و مطمئن باشد كه خداى
متعال هم به آن مجموعه كمك خواهد كرد و ثواب خواهد داد.
خصوصیت و امتیاز دوم كه در این دولت هست، شعار و گفتمان كلى این دولت است
كه منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمانهاى انقلاب است؛ این
خیلى چیز باارزشى است. این را هیچكس نمىتواند ندیده بگیرد. هر دلبستهى به
انقلاب، این را قدر مىداند؛ هر كسى كه پیشرفت كشور را با هدایت انقلاب و با
كارگردانى انقلاب تصور مىكند، باید این را قدر بداند. عدالتخواهى در این دولت پررنگ
شد. شعار عدالتخواهى به صورت جدى بر روحیهى مسئولان، دولتمردان و برنامهها،
پرتو افكند. استكبارستیزى - كه معناى ویژهى انقلابى خودش را دارد - در این دولت
تشخص و تمیّز پیدا كرد. معناى استكبارستیزى دشمنى كردن با دولتهاى دنیا نیست،
معنایش دشمنى كردن با استكبار است. استكبار - از هر دولتى و از هر نظامى سر بزند -
آفتِ براى بشریت است. البته امروز امریكا و صهیونیزم مظهر استكبارند؛ لیكن هر جا،
هر كس، هر دولتى و هر مجموعهاى كه نسبت به دیگران استكبار بورزند، آفتى در
جامعهى بشرى و در نظام زندگى انسان به وجود مىآورند. ستیزهى با این حالت هم یك
حالت مطلوب اسلامى است. این هم یكى از خصوصیات این مجموعه است كه خوشبختانه برجسته
است.
مسئلهى اعادهى عزت ملى و ترك انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیادهطلبى
سیاستهاى دیگران و ترك شرمندگى در مقابل غرب و غربزدگى را هم انسان در این دولت
احساس مىكند؛ عزت ملى و استقلال حقیقى و معنوى از اینجا حاصل میشود. استقلال به
این نیست كه انسان شعار استقلال بدهد یا حتى مثلاً در زمینههاى اقتصادى هم به یك
رشد بالایى دست پیدا كند؛ نه، استقلال این است كه یك ملت به هویت خود و به عزت خود
معتقد و براى او اهمیت قائل باشد، براى حفظ او تلاش و كار كند و در مقابل متعرضین
و مستهزئین، شرمندهى اظهارات و جایگاه خود نباشد.
ما متأسفانه در برخى از اوقات گذشته، میدیدیم كه بعضى از كسانى كه مرتبط
با مسئولین بودند یا حتى خودشان مسئول یك بخشى بودند، كأنّه از گفتمان انقلاب در
مقابل دیگران شرمندهاند و خجالت میكشند كه حقایق انقلاب را بر زبان جارى كنند یا
آنها را پیگیرى كنند یا به آنها اهمیت بدهند! این براى یك جامعه خیلى بلاى بزرگى
است؛ این را شما ندارید 2/6/87