ابتدا کمی بیشتر درباره ی گریه بدانیم...
گريه ترجمان دل
گریه، زبان صادق و طبیعى شوق و اندوه و درد و عشق یك انسان است. گریستن تجلى طبیعى یك احساس و حالتى جبرى و فطرى از یك رنج، یك شوق یا اندوه مىباشد. یكى از دانشمندان غرب مىگوید: «انسانى كه هرگز نمىگرید و گریستن را نمىداند، احساس انسانى را فاقد است».
مگر نه اشك زیباترین شعر و بىتابترین محبت و پرگدازترین ایمان و تبدارترین احساس و خالصترین «گفتن» و لطیفترین «دوست داشتن» است كه همه در كوره یك دل به هم آمیخته و ذوب شده و قطرهاى گرم شدهاند به نام اشك؟ مگر نه، قلب، قالب اشك است و اشك در قلب شكل مىگیرد و لذا اشك شبیه قلب است:
اى بسا قلبهاى سوزانى
كه زبان راز آن نگوید باز
لیك آن دیدگان نورانى
راز دلداده مىكند ابراز
گریه ترجمه دل است . مثلا كسى كه عزادار است و مرگ عزیزى قلبش را مىسوزاند، باید گریه كند . وقتى كه دلش یاد از او مىكند و زبانش سخن از او مىگوید، چشمش نیز با او همدردى مىكند؛ مگر چشم از زبان صادقانهتر سخن نمىگوید؟!
از من مپرس كاتش دل درچه غایت است
از آب دیده پرس كه او ترجمان ماست
اشك چشم نشانه رقت قلب است . كسى كه از صحنه دلخراش منقلب نمىشود، تا اشك تاثر بریزد و نیز از حقیقت و جلوه زیبائى لذت نمىبرد، تا اشك شوق جارى گرداند، از قلب سلیم و روح متعادل برخوردار نیست.
...