hello everybody
I "d like to participate in English club of tebyan ، hereafter .now i"m going to begin my activiti by this practice.
. i"m sorry because of my mistaks in my text and wrong translation
Mom: John you have homework to do tonight, you don’t need to be watching TV.
John: I told you Mom; I am going to finish it before I go to bed.
Mom: John I have heard that too many times from you I know better,please don’t put it off, turn off the television and get you homework done
John: Mom please let me watch only this part, I promise to get it done
مادر:جان تو امشب تکالیفی برای انجام دادن داری لزومی نداره تلویزیون تماشا کنی.
جان:مامان من به شما گفتم، قبل از اینکه به رختخواب برم تکالیفم رو انجام میدم.
مامان:جان من این حرفو بارها از تو شنیدم، من بهتر میدونم لطفآ طفره نرو( شاید پشت گوش ننداز بهتر باشه) تلویزیون رو خاموش کن و تکالیفت رو تموم کن.
جان: مامان لطفآ اجازه بده فقط این قسمت رو تماشا کنم ،قول میدم که تمومش کنم.
Nancy, do you mind to drop me off at school on your way to work?
Yes off course Peggy, why not, get in the car before you get late to school.
How about you? You won’t be late to work? That’s not a problem, on the way driving to school I can call my manager on Cell phone and let him know I will be late a few minutes
نانسی، لطف میکنی منو توی مسیرت به محل کار دم مدرسه پیاده کنی؟
بله البته پگی،چرا که نه، برو توی ماشین قبل از اینکه مدرست دیر بشه.
تو چطور؟ دیر به سر کارت نمیرسی؟
نه مشکلی نیست توی مسیر مدرسه میتونم به رئیسم تلفن بزنم و اطلاع بدم که چند دقیقه دیر میکنم.
You are turning sixteen aren’t you going to start learning how to drive? No I alredy know how to drive, to me driving is a piece of cake.
تو داری 16 سالگی رو پشت سر میزاری تصمیم نداری آموزش رانندگی رو شروع کنی؟
من بلدم چطور رانندگی کنم، رانندگی برای من کار ساده ایی ِ(یا شاید مثل ِ آب خوردن ِ ).