سلام به برادرای عزیز
چند سالی است که طرح تحول حوزه توسط حضرت آقا کلید خورده و حوزه نیز در این راستا به تحولاتی دست زده است از جمله طرح استاد محور طرح حضور و غیاب طرح ساماندهی دروس حوزه و...
حضرت آقا در سفر اخیر به قم از عدم توجه به توصیه ایشان گله مند بودند. اول مراد از تحول در حوزه چیست؟ دوم مصادیق این تحول چه میتواند باشد؟ سوم موانع این تحولات چیست؟
در صده اخیر متاسفانه حوزه علمیه در باطن دچار رکود علمی شده. در ظاهر کلاسهای درس دایر و طلاب مشغول تحصیل علم هستند اما پیشرفت چشمگیری در طرح مباحث علمی علی الخصوص فقهی و اصولی شکل نگرفت. این چیزی نیست که به راحتی و برای هرکس قابل فهم باشد اما با نگاه عمیق به مطالب علمی ارائه شده توسط اساتید سطوح عالی و علی الخصوص درس خارج حوزه میتوان به آن پی برد. علت آن اجتهادها و افکار تقلیدی صاحبان کرسی تعلیم است. در حوزه افرادی که صاحب فکر باشند به ندرت یافت میشوند. همین امر باعث شده شاگردان نیز ذهن بسته پیدا کنند و بعد از سالها و سالها حضور در درس خارج هنوز مسائل ابتدایی را از مراجع استفتاء کنند. مشکل اصلی در حوزه ها و دروس حوزه مقلد پروری است. دروس حوزه و اساتید سطوح عالی فرصت شکوفایی فکر طلبه را از او سلب کرده اند. شیخ اعظم انصاری در کتاب مکاسب یک فقه جواهری عالی را به نمایش گذاشته است. نقدها و بررسی اقوال و احاطه بی نظیر به اخبار از ویژگیهای بلاکلام ایشان است اما ایشان با همه تسلطی که فقه و اصول دارد در فتاوا و نظرات خود تابع محض مشهور میباشد و گاها برخلاف یقین خود به تبعیت از مشهور نظر میدهد. این حالت در طلبه و ذهنیت آن یک لاحجت را حجت جلوه میدهد. ما ملزم به تبعیت از مشهور و اقوال بزرگان گذشته نیستیم. ما باید متد و روش مکاسب را از آن بگیریم اما در پژوهشها و احکام باید اجازه شکوفایی به طلبه بدهیم. اساتید نیز فقط بیان اقوال دارند و مارا متعبد قول علمای سلف و مشهور ایشان قرار میدهند. هرکس که جامع اقوال باشد او از همه عالم تر است حتی اگر صاحب فکر و مبنا نیز نباشد. پس تحول عبارتست از اساتید صاحب فکر، طلاب فکور و صاحب فکر که باید زمینه آن را فراهم کنیم و این با حضور و غیاب و پایبندی به خواندن بی روح اما ساماندهی شده دروس و... نمیشود.
اگر فرصتی شد و موافق بودید درباره مصادیق و موانع آن گفتگو کنیم.