هرروز كه مى گذشتبرمیزان خشم و نفرت مردم مسلمان ایران از شاه و شه پرستان افزوده مى شد و پیامها و رهنمودهاى امام
(س) به صورتهاى مختلف به دست مردم ایران مى رسید . محتواى همه این پیامها و سخنرانیها برضرورت ادامه مبارزه با رژیم تا
سرنگونى شاه، تاكید داشت و دستگاهها و سازمانهاى نظامى و انتظامى و جاسوسى شاه را بیشتر به وحشت مى انداخت .
نامه شماره4384/843 مورخ 19/7/1357 ساواك كه به عنوان رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران صادرشده، حاكى از وحشت كامل رژیم
از بازگشت امام خمینى (س) به ایران است . متن نامه، چنین است:
به: تیمسار ریاستستاد بزرگ ارتشتاران
از: ساواك
درباره: روح الله خمینى
نظربه اینكه احتمال دارد نامبرده بالا ازطریق یكى از مرزهاى هوایى یا زمینى وارد كشور گردد و دراین صورت، خود و همراهانش
بایستى بلافاصله و بدون فوت وقت، با هواپیما یا هلیكوپتر نظامى به مركز اعزام شوند، خواهشمنداست دستور فرمایید به
فرماندهان پادگانهاى نظامى و پایگاههاى هوایى و فرمانداریهاى نظامى شهرهایى كه داراى مرزهوایى و زمینى مى باشند اعلام
نمایند تا در این زمینه، هماهنگى لازم با سازمانهاى اطلاعات و امنیت محل معمول دارند .
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت كشور سپهبد مقدم
گیرنده: مدیریت كل اداره سوم بازگشتبه شماره 7575/312 - 9/577 جهت اطلاع
دستگیرى حضرت امام خمینى (س) پس از ورود به ایران و اعزام ایشان به نقطه نامعلومى توسط عمال رژیم، درصدر برنامه ها
قرارداشت . این تلگرام كه به ساواكهاى آبادان، شیراز، بوشهر، بندرعباس و زاهدان مخابره شده، مبتنى برهمین موضوع است:
"پیرو شماره 7575/312 - 19/7/57 به فرموده مقرر است كارمند مسئول در آن سازمان قبل از نشستن پروازهاى خارجى در
فرودگاه حاضر، و پس از فرود هواپیما بلافاصله به داخل هواپیما مراجعه و به طور غیرمحسوس، مسافرین را چك نموده و چنانچه
(امام) خمینى در هواپیما بود، كلیه مسافرین را از هواپیما پیاده و نامبرده در هواپیما نگهدارى شده و سپس با یك فروند هواپیما یا
هلیكوپتر نظامى به مركز اعزام و چگونگى را در اسرع وقت، تلگرافى اعلام نمایند .
7285/843 - 15/7/57 - آصفى .
گیرندگان: رضائیه تبریز كرمانشاه مشهد سازمان . چون امكان دارد سوژه از طریق یكى از مرزهاى هوایى یا زمینى به كشور وارد
شود، لذا از هم اكنون در مرزهاى ورودى آمادگى لازم داشته باشند، تا به محض ورود او، هرگونه ارتباط وى را با افراد غیرمسئول
قطع و مراتب را بلافاصله اعلام و سوژه را با هواپیما یا هلیكوپتر نظامى به مركز اعزام نمایند . "
دستگاه هاى اطلاعاتى و امنیتى رژیم، گیج و منگ شده بودند . محتواى نامه ها و تلگرامهاى متبادله بین آنان، نشانه همین
سردرگمى است . امام خمینى (س) هجرت تاریخى خود از نجف به پاریس را در سیزدهم 16مهرماه 1357 آغاز كرده بودند، اما
چهارروز بعد از این تاریخ، و زمانى كه امام با حضورشان در "نوفل لوشاتو" در حومه پاریس، چشم جهان را به سوى خود جلب كرده
اند و صدها گزارشگر و خبرنگار و عكاس از خبرگزاریهاى بزرگ دنیا به این شهرك، روى آورده اند، رئیس ساواك بندرعباس در
تاریخ هفدهم مهرماه 57 از مسئولانش در تهران، كسب تكلیف مى كند! متن تلگرام "خیلى فورى" و "سرى" ساواك بندرعباس به
ساواك مركز چنین است:
به: 843 و 312
از: بندرعباس
بازگشتبه شماره 7285/843 - 15/7/57 ضمن اجراى مفاد امریه معطوفى به منظور انجام اوامر صادره در تاریخ 16/7/57 شوراى
هماهنگى اطلاعاتى تشكیل و پیشنهادات زیر، به وسیله اعضا مطرح، مستدعى است مقرر فرمایید درصورت فرود هواپیماى حامل
فرد موردبحث، جهت روشن شدن موضوع، اوامر لازم صادر فرمایند:
1 - آیا سوژه و وسایل، مورد بازرسى قرارگیرد یا خیر؟
2 - آیا به وسیله پرسنل نظامى اسكورت شود یا غیرنظامى و به چه تعداد؟
3 - باهمراهان چگونه رفتارشود؟
4 - اگر همراهان از پیاده شدن امتناع نمودند، تكلیف چیست؟
5 - پایگاه نهم نیروى هوایى شاهنشاهى، آمادگى كامل براى اعزام هواپیما دارد، منتها در مركز نیز هماهنگى لازم به عمل آید .
بهرام
گیرنده: مدیریت كل سوم 312 بازگشتبه شماره فوق جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضى محترما به استحضار مى رساند
موضوع مربوط به مراجعت احتمالى (امام) خمینى به ایران است .
سیل ایرانیان مقیم خارج، براى دیدار رهبرسازش ناپذیر انقلاب از كشورهاى گوناگون به سوى پاریس، سرازیر شده و امام خمینى
(س) با سخنان، پیامها و مصاحبه هاى كوبنده و تاریخیشان، مسیر مبارزه همه جانبه مردم از جان گذشته و شهیدداده ایران علیه "
طاغوت" را مشخص مى كنند . هنوز هیچگونه بحثى نیز درباره تاریخ بازگشت امام به میهن به میان نیامده است . جعفر شریف
امامى در مجلس فرمایشى شوراى ملى نعره مى زند كه: "من شریف امامى بیست روز پیش نیستم! " و آنانى كه به نام "نمایندگان
ملت" گردآمده اند به سخنانش "صحیح است" و "احسنت، احسنت" مى گویند . اما ساواك شاه، گویا بى خبر از همه رخدادها،
شتسرهم، دستورالعمل صادر مى كند و منتظراست كه امام، از طریق مرز هوایى یا زمینى وارد كشور شوند و او را دستگیر كنند
و با هلیكوپتر یا هواپیماى نظامى به تهران اعزام دارند و بعدهم، ایشان را به یكى از پادگانهاى نظامى انتقال دهند و اورا به شهادت
برسانند و كسى نیز خبردار نشود! ! گوش تا گوش، خبردارنشود! اكنون كه اسناد ساواك، پیش روى ماست، با مطالعه محتواى آنها
درمى یابیم كه چه موجودات ابله و كودنى دراین سازمان عریض و طویل، حكمرانى مى كردند و از مغزهاى علیل آنان چه ترهاتى،
تراوش مى كرده است!
این صاحبان مغزهاى پوسیده و علیل، به این باور رسیده بودند كه امام خمینى (س) بى هیچ اندیشه اى درباره سرنوشت اسلام و
انقلاب و مردمى كه به فرمان ایشان، با راهپیماییها، تظاهرات و اعتصابهاى خود، پایه هاى تختشاهنشاهى را به لرزه درآورده اند،
یكباره وارد ایران خواهدشد و شاه و نوكرانش نیز به امیال پستخود خواهند رسید . به این تلگرام كه از "ساواك مركز" به عنوان
ساواكهاى آبادان، شیراز، بوشهر، بندرعباس، زاهدان، رضائیه، تبریز، كرمانشاه و مشهد در تاریخ هفدهم مهرماه 1357 مخابره شده
است، توجه كنید:
"پیرو شماره 7285/843 - 15/7/57 دستور فرمایید مفاد پیروى در شهرهایى كه حكومت نظامى برقراراستبا فرماندار نظامى و در
سایر شهرها با فرمانده پادگان محل مطرح و ضمن هماهنگى قبلا درمورد تهیه و آمادگى هواپیما یا هلیكوپتر پیش بینیهاى لازم به
عمل آید تا چنانچه سوژه (امام خمینى) از طریق مرزهاى آن سازمان به كشور وارد گردید در اعزام وى به مركز، كمترین وقفه اى
حاصل نگردیده و نامبرده براى مدت طولانى (چندساعت) در آن منطقه، توقف ننماید 4318/843 - 17/7/57 - آصفى"
ثابتى در پاسخ به پرسشهاى رئیس ساواك هرمزگان كه اگر (امام) خمینى (س) آمدند با ایشان چه كنیم و چه رفتارى داشته
باشیم دستورالعمل صادر مى كند كه:
به: سازمان اطلاعات و امنیت هرمزگان
از: مركز
رمز شود
بازگشتبه 9541/17 - 17/7/57
1 - لزومى براى بازرسى وسایل سوژه و همراهان وى نیست .
2 - درصورت لزوم به تعداد لازم، مراقب همراه داشته باشد .
3 - همراهان سوژه (امام خمینى) ناگزیرند از هواپیما پیاده شوند .
4 - همراهان نیز به تهران اعزام گردند .
5 - دستور لازم از طریق ستاد بزرگ به واحدهاى هوایى داده شده است . 7876 - 312 - 19/7/57 - ثابتى .
دستورالعمل وحشیانه ثابتى، تاكید مى كند كه: اگر همراهان امام خمینى (س) حاضر به پیاده شدن از هواپیما نباشند باتوسل به
جبر و زور، آنها را پیاده كنند و تمام آنان را به تهران اعزام دارند!
×××
ماه محرم سال 1357 درپیش است . محرم ماهى كه امام خمینى (س) آن را "ماه پیروزى خون برشمشیر" نامیدند . رژیم شاه
دریافته است كه این ماه، ماهى سرنوشتساز براى انقلاب اسلامى است و خون "یاران خمینى" در تاسوعا و عاشوراى حسینى به
جوش خواهدآمد و كارى خواهندكرد كه ستونهاى كاخ ستم فرعون زمانه را خواهد لرزاند . ساواك شاه، نیز باتمام بلاهت و
ناآگاهیهایش، ظاهرا به این نكته، پى برده است . به این تلگرام، توجه كنید!
به: سازمانهاى خوزستان، كرمانشاهان، فارس و هرمزگان
از: مركز ... رمز شود!
پیرو 7575/312 - 9/7/1357 نظر به اینكه امكان دارد خمینى در ماههاى محرم و صفر ازطریق یكى از مرزهاى هوایى یا زمینى به
كشور واردشود، از هم اكنون در مرزهاى ورودى آمادگى لازم داشته باشند تا به محض ورود هرگونه ارتباط، او را بدوا باافراد
غیرمسئول قطع نموده و مراتب را بلافاصله اعلام و یادشده را در اولین فرصتبا هواپیما یا هلیكوپتر نظامى به تهران اعزام دارند .
طباطبایی 9/9/57 .
گیرنده: مدیریت كل اداره هشتم (800) جهت استحضار و هرگونه اقدام لازم از نقطه نظر كنترل هوایى مهرآباد، پیرو شماره فوق .
سپهبد مقدم، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت كشور (ساواك) هم بیكار نمى نشیند . او نیز از فرارسیدن ماههاى محرم و صفر،
احساس خطر مى كند و دستبه دامان همپالكیهایش در ارتش، شهربانى و ژاندارمرى مى شود . نامه زیر، بیانگر هراس رئیس
سازمانى است كه تا چندى پیش، نامش مو را برتن راست مى كرد . متن نامه، چنین است:
به: تیمسار ریاستستاد بزرگ ارتشتاران
از: ساواك - خیلى فورى
درباره: روح الله الخمینى
"پیرو 4384/843 - 19/7/57 نظر به اینكه امكان دارد خمینى در ماههاى محرم و صفر، از طریق یكى از مرزهاى هوایى یا زمینى به
كشور واردشود، خواهشمند است دستورفرمایید به فرماندهان نظامى كلیه شهرستانهایى كه مرزهاى هوایى و زمینى و دریایى
دارند هشدارداده شود ازهم اكنون در مزرهاى ورودى آمادگى لازم داشته باشند تا به محض ورود یادشده، هرگونه ارتباط اورا بدوا
با افراد غیرمسئول قطع نموده و یا همكارى با سازمان اطلاعات و امنیت محل، وى را در اولین فرصتبا هواپیما یا هلیكوپتر
نظامى به تهران اعزام دارند .
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت كشورسپهبدمقدم
گیرندگان: 1 - تیمسار ریاستشهربانى كشور شاهنشاهى جهت اطلاع و اقدام لازم .
2 - تیمسار فرماندهى ژاندارمرى كشور شاهنشاهى جهت اطلاع و اقدام لازم .
دوماه از اقامت امام خمینى در "نوفل لوشاتو" گذشته است . اكثر تحلیلگران و همه جهانیان به این نتیجه رسیده اند كه: "شاه
رفتنى است" و بسیارى از سردمداران و دولتمردان و چپاولگران، فرار را برقرار ترجیح داده و با خروج سرمایه هاى كلانشان، از
كشور گریخته اند . اما طراحان سازمان سیا و عواملشان در ساواك ایران امیدوارند كه آب رفته به جوى بازمى گردد .
ارتشبد حسین فردوست نزدیكترین ندیم شاه و مهره انگلیس و امریكا در دربار، مى نویسد:
"ساواك تعداد طلاب و روحانیون كشور را
حدود 350 هزار نفر تخمین مى زد . حتى [سرهنگ] بدیعى، رئیس ساواك قم نیز معترف بود كه در این جمعیت قابل توجه، فقط
یك نفر نفوذ واقعى دارد و آن آیت الله خمینى است ... " .
" ... همه چیز بروفق مراد بود و اگر كدورتى هم [بین محمدرضاشاه و جیمى كارتر] وجودداشت، رفع شد . ولى هنوز خاطره نطق
شیرین كارتر در نیاوران از یادنرفته بود كه تظاهرات، علیه توهینى كه در یك مقاله روزنامه اطلاعات به امام خمینى (س) شده بود
در قم آغازشد، (19 دى 1356) و این تظاهرات ادامه یافت و روزبه روز، جو سیاسى مملكت متزلزلتر و بى اثباتتر گردید . ولى هنوز
مسئله جدى گرفته نمى شد ... در پانزدهم خرداد 1342، هم محمدرضا، هم امریكا، هم انگلیس و هم دستگاه اطلاعاتى و امنیتى
كشور غافلگیر شدند . در بحران سال 1357 نیز دقیقا چنین بود ... "
ساواك همچنان در حال و هواى سالهاى 1342 و 43به سر مى برد و پیرو امریه هاى قبلى دستورالعمل صادر مى كند كه:
به: مدیریت كل اداره سوم/312
از: اداره كل هشتم/843
بازگشتبه 10077/312 - 9/9/57 مفاد معطوفى جهت انجام مراقبت و اقدامات لازم به بخش مستقل فرودگاه مهرآباد اعلام گردید .
ضمنا استانهاى مشروحه زیر نیز داراى مرز بین المللى مى باشند كه امكان دارد سوژه [امام خمینى (س)] از طریق آنها به كشور
واردشود .
لذا انعكاس خبر، به سازمانهاى مزبور ضرورى مى باشد . سرپرست اداره كل هشتم آصفی امضا .
آذربایجان شرقی آذربایجان غربیخراسان سیستان و بلوچستان بوشهر .
شاه، جعفر شریف امامى را به جاى جمشید آموزگار به نخست وزیرى برگزید كه او بتواند گرهى از مشكلاتش بگشاید، اما نه تنها
چنین نشد، بلكه هرچه گذشت، اوضاع به زیان شاه و به سود یاران و طرفداران امام خمینى (س) به پیش مى رفت .
ویلیام سولیوان، آخرین سفیر امریكا درایران، شریف امامى را اینگونه توصیف مى كند:
"شریف امامى كه ازنظر ظاهرى، مردى سمین با سرى طاس بود رفتارى سنگین و تاحدى غرورآمیز داشت، اما از نظر من، در
پس این ظاهر سنگین، هیچ عمقى وجود نداشت و من اورا فاقد توانایى و قابلیت و تیزهوشى لازم براى حل مشكلات شاه در آن
روزهاى بحرانى مى دانستم ... "
سولیوان، فشار دولت ایران به دولت عراق براى اخراج حضرت امام خمینى (س) در زمان صدارت شریف امامى را بزرگترین اشتباه
او مى داند و در صفحه 117 كتابش "ماموریت در ایران" دراین زمینه، چنین مى نویسد:
" ... شریف امامى سپس مرتكب اشتباهى شد كه بیشتر از اقدامات دیگر، توام با عدم واقع بینى و اشتباه محاسبه بود . او فكركرد
كه چون وجود آیت الله خمینى در شهر مذهبى نجف در خاك عراق، خارى در چشم شاه است، اگر بتواند وى را ازاین شهر دور كند
ضربه موثرى به مخالفان داخلى وارد خواهدآمد . اتفاقا زمینه این كارهم فراهم بود و دولت عراق كه نه فقط از فعالیتهاى آیت الله
خمینى در ایران، بلكه از مشكلاتى كه احتمال داشتبراثر فعالیتهاى او، بین شیعیان عراق براى خود دولت عراق به وجود بیاید
نگران بود، خود مترصد فرصتى بود تا از ادامه فعالیت آیت الله در عراق جلوگیرى به عمل آورد . شریف امامى چنین استدلال مى
كرد كه چون آیت الله خمینى از طریق زائران ایرانى كه به نجف مى روند با مخالفان داخلى تماس برقرار كرده و از طریق همین
زائران، نوار سخنرانیهاى خود را به ایران مى فرستد، درصورت اخراج از عراق قادر به ادامه تماس با مخالفان نخواهدبود .
هنگامى كه این نقشه عملى شد و آیت الله خمینى عازم پاریس گردید، شریف امامى به من و سفیر انگلیس گفت كه: خمینى به
محض ورود به پاریس، از خاطره ها محو و فراموش خواهدشد! ... "
اما برخلاف تصور رئیس فراماسونها، هجرت امام از نجف به پاریس، نه تنها باعث نشد كه ایشان از خاطره ها محو و فراموش شوند،
بلكه چون كلام و بیان امام، نشات گرفته از خواست میلیونها ایرانى مسلمان ستمدیده و بلكه فریاد رساى اسلامخواهى امتى به
بزرگى امت محمد (ص) بود، هرروز كه مى گذشت توفیق تازه اى نصیب انقلاب اسلامى مى شد و امریكا و شاه و جهان غرب یك
گام به عقب مى نهادند .
شریف امامى هم رفت و جاى خودرا به ژنرال چهارستاره شاه - ارتشبد ازهاری داد . او نیز باتمام كشت و كشتارها و اعمال خشونتها
كارى از پیش نبرد و سرانجام با "غش و ریسه كردنهاى مصلحتى" خودرا كناركشید و به بهانه درمان بیماریهایش از كشور گریخت!
امریكا درمانده تر از همیشه دستبه دامان افراد و شخصیتهاى باصطلاح وجیه المله شد، اما هیچیك از آنان، زیربار نرفتند، تا
اینكه شاهپور بختیار، از سران جبهه ملى با عنوان "مرغ توفان" پست صدارت شاه را پذیرفت و فرمان نخست وزیرى را از كسى
گرفت كه به قول خودش، حدود سى سال به او بد و بیراه گفته بود!
سولیوان، در صفحه 166 كتابش از بختیار، این چنین یاد مى كند:
"فرداى روزى كه بختیار در مقام نخست وزیرى مستقرشد براى اولین بار بااو ملاقات كردم . دراین ملاقات و دیدارهاى بعدى،
بختیار را بیشتر شبیه یك فرانسوى با آداب و حركات و رفتار فرانسویان یافتم تا یك ایرانى! او از زبانهاى خارجى منحصرا به زبان
فرانسه صحبت مى كرد، لباس دوخت فرانسه به تن داشت و طرز بیان و حركاتش شبیه یك جنتلمن فرانسوى بود!
باوجود اینكه از گفتگوهاى خود با شاه، این طور استنباط كرده بودم كه بختیار بیشتر، نقش یك "محلل" را براى خروج قانونى شاه
از كشور، بازى مى كند، از مذاكرات خود با بختیار در كمال شگفتى به این نتیجه رسیدم كه او، خود را چیز دیگرى مى پندارد . او با
لحنى پراحساس از نقشه هایى كه براى دولتخود داشت صحبت مى كرد و از طرحهاى خود براى "ربودن انقلاب" از دست آیت الله
خمینى سخن مى گفت! او تصور مى كرد كه با خروج شاه از ایران مى تواند، رهبرى ملت ایران را به دستخود بگیرد . بختیار،
قدرت و نفوذ آیت الله خمینى را دست كم گرفته بود و در یكى از ملاقاتها به من گفت درنظر دارد براى ملاقات آیت الله به پاریس
برود و به او پیشنهاد كند كه به داشتن مقام مذهبى در خارج از قلمرو قدرت دولت اكتفا كند و كار سیاست و امور دولت را به او
واگذار نماید .
من سخنان بختیار را در این مورد، با ناباورى گوش كردم و پس از بازگشتبه سفارت، گزارش مفصلى درباره گفتگوهاى خود با
بختیار و عقاید شخصى خود درباره او به واشنگتن مخابره كردم . در آن گزارش نوشتم كه: بختیار، به نظر من "دون كیشوتى" بیش
نیست و نمى داند كه پس از بازگشت آیت الله خمینى به ایران، سیل انقلاب، او و دولتش را با خود خواهدبرد ... "
محمدرضا كه روزى با كبكبه و دبدبه و دعوت از دهها شاه و رئیس جمهور از چهارگوشه جهان، در خرابه هاى تخت جمشید و
درمقابل مقبره پاسارگاد و گور كوروش هخامنشى، خود را "شاه شاهان" مى نامید و از مردى كه حدود دوهزار و پانصدسال پیش،
مرده بود مى خواست كه: "آسوده بخوابد، چون او بیدار است! " روز بیست و ششم دى ماه 1356 هجرى شمسى باحالى زار و نزار
براى رهایى از مجازات و ستمهاى سى و هفتساله اش، از كشور گریخت و به دامان امریكا پناه برد و شاهپور بختیار نیز كوچكتر از
آن بود كه در حلقه مهرههاى از هم پاشیده امریكا در مقابل توفان سهمگین انقلاب اسلامى كارى از پیش برد
... و بدین سان سیر شگفت انگیز نهضت امام خمینى (س) كه در تاریخ سیزدهم مهرماه 1357 هجرى شمسى به هجرت آن
حضرت از نجف به پاریس و اقامت 117 روزه امام در فرانسه انجامیده بود، به ساعت 9 و 27 دقیقه و 30 ثانیه بامداد روز پنجشنبه
دوازدهم بهمن ماه 1357رسید كه چهره ملكوتى امام خمینى (س) به عنوان رهبر موفق عظیمترین انقلاب دینى درعصر حاضر و
قرون اخیر، پس از پانزده سال تبعید، برروى پلكان هواپیما در فرودگاه تهران ظاهرگشت .
... و زمانى كه امام آمد، دستانش پراز "نور" بود و دامانش پراز "آزادى" و "آزادگى" و زبانى كه "حق" برجاى "باطل" نشاند . ولیالى
مباركه عشر كه حدیث عشق و خون و آتش بود به فجر رهایى "یوم الله" الهى انجامید . سالگشت این نخستین دست آورد ثمره قیام
طولانى و پررنجحماسه امام و مردم برامت اسلام مبارك باد!
1) كیهان: مورخ دهم بهمن 1360