• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 4173)
چهارشنبه 10/11/1386 - 10:52 -0 تشکر 27448
قصه ی موش گنده برخوانا

«ای خردمند عاقل و دانا»

قصه ی موش گنده برخوانا

بود موشی به قدر یک گربه

ساکن شرق شهر تهرانا

لانه ای داشت در کنار درخت

تنگ و تاریک عین دالانا

بام تا شام در پی روزی

داخل جوی آب ویلانا(1)

آب از بس زباله آوردی

روزی وی بدی فراوانا

این طرف نیم خورده ی پیتزا

آن طرف خرده نان تافتانا

این طرف پای سیب و کله ی مرغ

آن طرف هرچه خواستی، آنا

بس که خوردی و چاق و چله شدی

گربه از وی شدی گریزانا

از قضای فلک یکی مردی

سبلتش از دو سوی میزانا

پای در چکمه، دست بر جاروب

همچو کبک دری خرامانا

راه می رفت و پیش خود می گفت

که: نظافت بود ز ایمانا

ناگهان موش برجهید از جای

در مَثَل همچو شیر غرّانا

مردِ جارو به دستِ چکمه به پای

ناگهان شد چو بید لرزانا

صیحه ای برکشید و شد بیهوش

عینهو خفته در شبستانا

(من ندیدم که مرد افغانی

این چنین داد کرد و افغانا!)

بشنو از آن طرف که در برزن

بین یک عده کارچرخانا

آدمی بود در پس میزی

صاحب اسم و رسم و عنوانا

گفت: من موش را چنان بکشم

«که شود داستان به دورانا»

هفت تُن مرگ موش وارد کرد

با ریال و دلار و تومانا

پنج مرد گزیده را بگزید

بایگان و رئیس و دربانا

داد در دست اولی تله موش

که برو موش را بکش جانا

دومی را پنیر و گردو داد

که بگیر و بده به موشانا

سومی را بداد تخماقی

که سر موش را تو بشکانا

چارمی را به سم مجهز کرد

حکم کتبی بداد و فرمانا

که تو از سوی بنده ماموری

بکشی موش را هم الآنا

پنجمی هم برای موش کشی

بورس بگرفت و رفت آلمانا

جملگی دور لانه حلقه زدی

که: الا ای فلان و بهمانا!

یا بیا با زبان خوش بیرون

یا بگیریمت از گریبانا

بکِشیمت ز کنج لانه برون

بکُشیمت به حکم دیوانا

گفت: من آن نیم که عمر گران

دهم از دست مفت و ارزانا

بی جهت مر مرا مترسانید

منمایید چنگ و دندانا

حالیا گر جواز کسبم نیست

می توان تخته کرد دکّانا

یا مرا گر اضافه اشکوب است

می توانی نداد پایانا(2)

گر عوارض ندادمی سر سال

می توان کرد توی زندانا

یا اضافه تراکمم گر بود

می توان شد شریک اعیانا(3)

یا به زور تراکتور و لودر

لانه را کرد درب و داغانا

یه هزاران بلای دیگر را

 کرد نازل به حسب امکانا

لیک با کشک و مشک و چوب وچماق

موش را بست و کشت نتوانا

(مشت را گرچه محکم و پر زور

نتوان زد به روی سندانا

خر چو از دست رفت و شد مفقود

نتوان چوب زد به پالانا

لانه از پای بست ویران است

چه نیازی به نقش ایوانا؟)

حکم آمد که موش را بزنید

مشت محکم به فک و دندانا

بگذارید طعمه ی مسموم

از الی شوش تا شمیرانا

بخورد موش و قبض روح شود

شهر تهران شود گلستانا

«موش بیچاره در هراس افتاد

این خبر برد سوی موشانا»

کاین زمان پنج پنج می گیرند

نوسازی و عوارض و جریمه ی سد معبر و حق پارکینگ و فروش تراکم و جز آنا(4)

هر کجا هرچه هست، بی شک هست

در کف این هزار دستانا

هفت اقلیم و شش جهت سهل است

پنج حسّ و چهار ارکانا

گر اراده کند، کند تاراج

کفش و رخت و کلاه و تنبانا

موشکی بود زیرک و باهوش

در مثل اوستاد شیطانا

گفت: ای همپیاله های عزیز(5)

مشوید این چنین هراسانا

مصلحت را، به کنج لانه ی خویش

یک دو روزی شوید پنهانا

چند روز دگر که باد بهار

بوزد بیشتر به بستانا

یک طرف می شود هوا ابری

یک طرف گرد و خاک و توفانا

انتخابات می شود مطرح

گرم گردد تنور آن نانا

طرح و برنامه و بگیر و ببند

می رود زیر تاق نسیانا

آن زمان برجهید از لانه

بار دیگر دهید جولانا

گرچه «این قصه ی عجیب و غریب»

هست بی ابتدا و پایانا

تو از این موش و گربه بازی ها

«مدعا فهم کن پسر جانا»

................................................

پاورقی:

1     همچو آن کودک خیابانی

که زند پرسه در خیابانا

نه غمی دارد و نه غمخواری

نه سری دارد و نه سامانا

بفروشد آدامس یا شوکولات

بخرد(*) بیسکوییت ویتانا

*بخورد

 

2     کذا فی الاصل. منظور گواهی پایان کار ساختمان است.

3     مشارکت بدون سرمایه گذاری در ساخت و ساز. تملک بخشی از ساختمان به جای در یافت حق ترا کم و غیره.

4     وزن و وضع این بیت کمی مغشوش است و در آینده مغشوش تر هم خواهد شد.

5     کذا فی متن اصلی. نسخه ی بدل:همنواله های عزیز. نسخه ی بدل: همشهریان محترم.

 

شاعر: منوچهر احترامی.

 

شاه شوریده سران خوان من بی سامان را
زانکه  در  کم خردی  از همه عالم بیشم
«حافظ»
چهارشنبه 10/11/1386 - 11:10 - 0 تشکر 27455

بسم الله الرحمن الرحیم
 سلام
 خیلی با حال بود. ایول!
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود

قلبم به چشم هم زدنی سنگ می شود

آقا ببخش گر که دلم گرم زندگی است

کمتر دلم برای شما تنگ می شود

چهارشنبه 10/11/1386 - 11:15 - 0 تشکر 27457

الا شاه شوریده سرانا

حال بشنو از من این ماجرانا

گر رفته باشی میدان انقلاب

می بینی موشها را چه بزرگانا

روزگاری بود كه این موشها

كوچك بودند اندازه ممولانا

اما امروز در جوب چه می بینیم ؟

موشهایی به اندازه هاپوی پادگانا

من بحث سیاسی نخواهم كرد

وگرنه گذارم خواهد افتاد به زندانا !

-:- می خواهم آب شوم در گستره افق ، آنجا كه دریا به آخر می رسد و آسمان آغاز می گردد -:-  
چهارشنبه 10/11/1386 - 11:44 - 0 تشکر 27462

سلام سعید جان

محشر بود. مثل بقیه ی مطالبت.

نظر خاصی نمی تونم بدم. واقعا مشخص بود دیگه. مخصوصا پاورقی هاش.

منتظر کارهای زیبای بعدی از شما هم هستیم.

بااااااااااااااااای

هر سلام خداحافظي اي هم دارد.

 

چهارشنبه 10/11/1386 - 20:13 - 0 تشکر 27536

با سلام!

گیگیلی:

من بحث سیاسی نخواهم كرد

وگرنه گذارم خواهد افتاد به زندانا !

تو بگو هرچه را که می خواهی
بی جهت نترس ز زندانا
که اگر هم شوی در آنجا حبس
می توانی شدن گریزانا
یا نمایی در آنجا هم شورش
عینهو توی پادگانانا
تا که زندان سقوط بنماید
آنچنان که مرغ بی جانا
لیک شایدم که نتوانی
کاین عمل نیست سهل و آسانا
بگذرانی درون آن زندان
دوسه سال روزگارانا
ولی اصلا نشو تو ناراحت
که جدیدا میگن پزشکانا
ماندن توی سلول زندان
خوب باشد برای انسانا

فعلا خداحافظ!

شاه شوریده سران خوان من بی سامان را
زانکه  در  کم خردی  از همه عالم بیشم
«حافظ»
پنج شنبه 11/11/1386 - 1:39 - 0 تشکر 27570

سلام

واقعا احسن. خیلی جذابه، هم از شاه شوریده سران و هم از گیگیلی...

یاحق

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
پنج شنبه 11/11/1386 - 9:49 - 0 تشکر 27610

سلامٌ علیك شاهانا

من نخواستن رفت به زندانا

تازه بعد از عمری

خواهم رفت به دانشگاهانا

تو مگر نمی دانی كه بهر نیكادل

گردیده ام یه دربانا !

من از اول نبوده ام شاعر

مرحمت كرده پس عفوانا !

( من می دونستم .. من می دونستم كه شاعری تو خون من نیست . هق هق )

-:- می خواهم آب شوم در گستره افق ، آنجا كه دریا به آخر می رسد و آسمان آغاز می گردد -:-  
پنج شنبه 11/11/1386 - 9:58 - 0 تشکر 27614

سلام

فقط خسته نباشید.

یا علی

  • من کوير تشنه کامم
  • مهلتم ده تا بيايم
  • جرعه يي ده تا بنوشم
  • آري آري من کويرم
  • اي خداي مهربانم
  • مهلتي ده تا بجوشم
  • از دل همچون کويرم
  • سه شنبه 16/11/1386 - 7:12 - 0 تشکر 28493

    سلام

    نانا نای نای نای

    نانا نای نای نای

    ا ببخشید موبایلم داره زنگ میزنه

    فعلا بای.........

    ...........حکايت همچنان باقيست
    سه شنبه 16/11/1386 - 14:24 - 0 تشکر 28552

    سلام

    شعر خیلی جالبی بود.با اجازه شما شاید بعدا در ثبت مطلب ازش استفاده کنم

    شاه شوریده سر عزیزانا

    مطلبت کرد بنده خندانا

    مطلبی پر کنایه وشو خان

    جمله خواننده کرده حیرانا

    بهر هر استفاده بعدی

    من نمودم تمام سیوانا

    سالها هست نقل محفل ها

    بحث از بین بران موشانا

    لیک از چیست من نمی دانم

    هی شوند موشها بزرگانا

    گر همینگونه پیش برود

    بشود موش بزرگ حیوانا

    گر که اینگونه شد می ترسم

    بخورد موش نسل انسانا

                              این نیز بگذرد.....
    سه شنبه 16/11/1386 - 16:37 - 0 تشکر 28590

    چون من به شما اعتماد دارم و نخواستم وقتم رو هدر بدم مطلبتون رو نخوندم

    اما بعد می خونم

    برو به انجمن
    انجمن فعال در هفته گذشته
    مدیر فعال در هفته گذشته
    آخرین مطالب
    • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
      آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
    • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
      جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
    • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
      خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
    • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
      پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
    • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
      اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.