تبیان، دستیار زندگی

سلام.
یه روزی...یه جایی... یه چیزی بود بهش میگفتند برسا....یه شهر کوچیک بود با یه عالمه آدم جور واجور.... اهالی  این شهر داشتند زندگی خودشون رو میکردند و روزگار خوبی رو میگذروندند که یهو کلانتر و شهردار اومدند گفتند اهالی محترم برسا؛وقتش رسیده ما پیشرفت کنیم...وقتش رسیده بریم یه جای بهتر....وقتش رسیده بریم و دیگه به بیگانه وابسته نباشیم.بریم خودمون یه شهر خوب بسازیم و توش زندگی کنیم.شهری که فلان است و شهری که چنین است.
بعضی از اهالی شهر که آرامششون بهم خورده بود گفتند ما نمیخوایم از برسا بریم و اونجایی که قراره بریم در قیاس با اینجا مثل کویر میمونه با بهشت.عده ی دیگری هم بودند که گفتند ما از این کوچ حمایت میکنیم و حتی خونه هاشون رو ترک کردند و رفتند به خونه های جدید و رسما به شهر جدید رفتند.گذشت و گذشت.... اعلامیه هایی در شهر پخش میکردند که تا چند وقت دیگه قراره با بیل مکانیکی خونه ها رو خراب کنیم... هر کس نره زیر آوار خراب میشه و از این حرف ها.
گذشت و گذشت و روز موعود فرا رسید...
بالاخره برسا رو قفل کردند و شهر رو کاملا خراب کردند.همه از شهر رفتند بیرون اما کسی به شهر جدید نرفت!
هر کسی که میگفت بریم خونه ی جدید با هزار جور ادعا وقتی رفت به کویر "مباحثه" دید اوضاع بد جوری خرابه برای همین اون هم شهر جدید رو ول کرد و رفت.عده ای هم گفته بودند که ما نمیایم و نیامدند.
این وسط میدونید چی خراب شد؟
فقط مردم شهر از هم دور شدند.بازنده های اصلی مردم شهر بودند.کسانی که زمانی خوش و خرم زندگی میکردند حالا هر کدوم به سمتی رفته بودند.




داستانی رو که خوندید تصور ذهنی من از چند ماه اخیر بود.هیچ کس از برسایی ها الان اینجا فعال نیست و فقط ما از هم دور شدیم.من هم که این انتقال بی دلیل رو پذیرفتم هر وقت میام اینجا بحثی رو نمیبینم که در خور حرف زدن باشه.اصلاحات هم که انجام نمیشه.

اما از برسایی ها خواهش میکنم به خاطر خودمون نه به خاطر تبیان و نه به خاطر هیچ کس دیگه ای؛فقط به خاطر جمع خودمون بر گردید مباحثه و از همین تاپیک شروع کنید.بیاید با هم دوباره بحث کنیم.
رهرو آن نیست که گه تند و گه آهسته رود......... رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.
یا علی.

سلام دوست من .داستان تلخ ولی زیبایی بود

من تبیان رو بیشتر از یک ساله که می شناسم ولی متاسفانه هیچ وقت تو مباحثه و این جور کاراش شرکت نداشتم تا یک چند ماه پیش که شروع کردم به فعالیت.قسمت نبوده تو جمع دوست داشتنی برسایی ها باشم.ولی بچه ها ما می تونیم با کمک هم اینجا رو هم مثل برسا باسفا کنیم.

دست در دست هم دهیم به مهر

مباحثه را کنیم آباد

یا علی

سلام دوست عزیز

من مدت کمی در برسا فعالیت داشتم ولی واقعا" از جمع صمیمی و دوستانه برسا و فعالیت آنها با هم واقعا" لذت بردم و به نظر من هم بهترین راه همینه که تمامی دوستان دوباره به همین محل برگشته و جمع دوستانه برسا را نیز در اینجا داشته باشیم.

*** به امید بازگشت دوستان برسایی***