• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن اجتماعي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
اجتماعي (بازدید: 1524)
شنبه 5/8/1386 - 15:2 -0 تشکر 15949
زیباترین قلب

سلام دوستان و کاربران گرامی

این هم یک داستان دیگر. در ضمن اگر خوشتان آمد تو نظرات بگید تا من هم خوشحال شوم و باز هم از این مطالب بگذارم.

روزی مرد جوانی وسط شهر ایستاده بود و ادعا میکرد زیباترین قلب را در تمام آن منطقه دارد. جمعیت زیادی جمع شدند. قلب او کاملا سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تاکنون دیده اند. مرد جوان در کمال افتخار، با صدایی بلندتر به تعریف قلب خود پرداخت. ناگهان پیرمردی جلوی جمعیت آمد و گفت: اما قلب تو به زیبایی قلب من نیست. مرد جوان و بقیه جمعیت به قلب پیرمرد نگاه کردند. قلب او با قدرت تمام می تپید، اما پر از زخم بود. قسمتهایی از قلب او برداشته شده بود وتکه هایی جایگزین آنها شده بود؛ اما آنها به درستی جاهای خالی را پر نکرده بودند و گوشه هایی دندانه دندانه در قلب او دیده می شد. در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت که هیچ تکه ای آنها را پر نکرده بود. مردم با نگاهی خیره به او می نگریستند و با خود فکر می کردند که این پیرمرد چطور ادعا میکند که قلب زیباتری دارد. مرد جوان به قلب پیرمرد اشاره کرد و گفت: تو حتما شوخی می کنی... قلبت را با قلب من مقایسه کن. قلب تو، تنها مشتی زخم و خراش و بریدگی است. پیرمرد گفت: درست است، قلب تو سالم به نظر می رسد. اما من هرگز قلبم را با قلب تو عوض نمی کنم. میدانی، هر زخمی نشانگر انسانی است که من عشقم را به او داده ام؛ من بخشی از قلبم را جدا کرده ام و به او بخشیده ام. گاهی او بخشی از قلب خود را به من داده است که به جای آن تکه بخشیده شده قرار داده ام. اما چون این دو عین هم نبوده اند، گوشه هایی دندانه دندانه در قلب خود دارم که برایم عزیزند، چرا که یادآور عشق میان دو انسان هستند.
بعضی وقتها بخشی از قلبم را به کسانی بخشیده ام، اما آنها چیزی از قلب خود به من نداده اند. اینها همین شیارهای عمیق هستند. گرچه دردآورند، اما یادآور عشقی هستند که داشته ام. امیدوارم که آنها هم روزی برگردند و آن شیاره های عمیق را با قطعه ای که من در انتظارش بوده ام، پر کنند. پس حالا می بینی که زیبایی واقعی چیست؟ مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد. در حالی که اشک از گونه هایش سرازیر می شد به سمت پیرمرد رفت. از قلب جوان و سالم خود قطعه ای بیرون آورد و با دستهای لرزان به پیرمرد تقدیم کرد. پیرمرد آن را گرفت ودر قلبش جا داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را در جای زخم قلب مرد جوان گذاشت. مرد جان به قلبش نگاه کرد؛ سالم نبود، اما از همیشه زیبا تر بود.

موفقیت، توفیق بندگی خداست.

 

شنبه 5/8/1386 - 20:29 - 0 تشکر 15968

زيباترين قلب را از همان اول پيرمرد داشت!

يکشنبه 6/8/1386 - 0:39 - 0 تشکر 15985

سلام

داستان خیلی قشنگی بود

يکشنبه 6/8/1386 - 11:3 - 0 تشکر 15996

دمت گرم بابا ایول .خیلی قشنگ بود

به نظر من اول قلب تو قشنگ که این داستان زیبا رو با قلبت وعشق انتخاب کردی بعدشم قلب همه ی عاشقای زخم خورده مثل..........

  • من کوير تشنه کامم
  • مهلتم ده تا بيايم
  • جرعه يي ده تا بنوشم
  • آري آري من کويرم
  • اي خداي مهربانم
  • مهلتي ده تا بجوشم
  • از دل همچون کويرم
  • يکشنبه 6/8/1386 - 20:43 - 0 تشکر 16031

    من اگه جای اون جوان بودم به پیرمرد می گفتم این که هر روز عاشق یه نفر بشی هنر نیست اون هنره که آدم قلبشرو اول به خدا وبعد ازمیان انسانها به یک نفر ببخشه اون موقع است که بجای قلب عشق تو سینت میتپه.عشق وجزعشق هیچ.

    masoud

    چهارشنبه 9/8/1386 - 0:35 - 0 تشکر 16112

    سلام

    وااااااااااااااااای داستان خیلی زیبایی بود.

    امیدوارم که قلبت همیشه پر از زیبایی و نور باشه .

    با اجازت میخوام این داستانتو توی وبلاگم بذارم اشکالی که نداره؟؟؟؟؟؟؟

    likemoon.pib.ir

    عشق ، به امپراتوران عرصه ي بخشش تعلق دارد نه گدايان ويرانه هاي توقع و انتظار

    گل
    پنج شنبه 1/9/1386 - 15:24 - 0 تشکر 17306

    گرچه تکراری بود ولی واقعا عالی  بود بازم از این داستان ها بذار. حتی خوندن دوباره ی این داستانم برام لذت بخش بود

    موفق باشی همیشه!

    برو به انجمن
    انجمن فعال در هفته گذشته
    مدیر فعال در هفته گذشته
    آخرین مطالب
    • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
      آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
    • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
      جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
    • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
      خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
    • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
      پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
    • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
      اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.